۱۳۸۵/۰۹/۰۹

داستانهای من و هاروارد! – قسمت اول


همانطور که آرش قبلا اشاره کرده بود، بلاخره بعد از هشت سال زندگی و کار در سوئیس از این کشور زیبا دل کندم و به سودای دانشگاه هاروارد به آمریکا آمدم! البته این تصمیم کاملاً ناگهانی بود بطوریکه برای خودم نیز یک شوک به حساب می آید و هنوز مطمئن نیستم که تصمیم عآقلانه ای گرفته ام یا نه! برای بهتر در جریان قرار گرفتن، از ابتدا ورود به سوئیس شروع می کنم.
فصل اول: من و سوئیس
من در اکتبر سال 1998 برای دکترا به دانشگاه پلی تکنیک لوزان پیوستم. البته این تصمیم نیز ناگهانی بود! چرا که کاری مناسب در یک شرکت مهندسی پزشکی داشتم که بسیار مورد علاقه ام بود. بطوریکه اگر اصرار و تشویق آرش نبود نزدیک بود حتی قید فوق لیسانس را هم به خاطرش بزنم! بانی سفرم به سوئیس در حقیقت برادر ام بی ذ(مسعود) بود که خبر وجود این پست را به من داد و چون این پست توسط یکی از اساتید سابق من در دانشگاه شریف پیشنهاد شده بود شانس من را برای پذیرش بالا می دید!پیشنهاد او که در هنگام غذا خوردن با سایر همکارانِ شرکت مطرح شد، تشویق و اصرار همکاران را نیز بهمراه داشت بطوری که فردای آنروز برای این پست اقدام کردم.
پروژه من قسمتی از یک پروژهء صنعتی بزرگ برای ساخت و تجاری کردن یک دستگاه به منظور تشخصیص وکنترل وضعیت سلامت افراد سالمند بود. قرار بود این دستگاه وضعیتهای خطرناک مثل افتادن، فشار بالای خون، ضربان قلب و ریتم تنفس افراد را کنترل و در صورت لوزوم آلارمی را به مرکز اورژانس ارسال نماید. وجود چنین دستگاهی می توانست این امکان را به افرادِ سالمند بدهد که بدون ترس، تنها به زندگی خود در خانه شخصیشان ادامه دهند. طبیعتاً چنین دستگاهی باید کاملاً ساده و قابل حمل توسط فرد سالمند باشد درغیر این صورت از لحاظ تجاری موفق نخواهد بود! بعد از بررسی های اولیه، تصمیم گرفته شده بود که سنسور مربوطه باید بصورت یک گردنبد طراحی شود چراکه اولاً قابل دید برای دیگران نخواهد بود، در ثانی مشکلات نویزی کمتری در مقایسه با سایر اندام خصوصاً جهت تشخیص افتادن ایجاد می کرد. پروژه من هم با این عنوان تعریف شد که آیا با چنین سنسوری می توان فعالیتهای فیزیکی این افراد را مثل خوابیدن، نشستن، ایستادن و راه رفتن را تشخیص داد؟ این اطلاعات می توانست در فاز دوم پروژه جهت کالیبره و دقیق تر کردن سیستم کاربرد داشته باشد. بعد از چند اندازه گیری متوجه شدیم که نه تنها فعالیتهای فیزیکی روزمره ر امی توان با سنسورهایی مثل شتاب سنج و ژایروسکوپ تشخیص داد بلکه با بررسی کیفیت حرکات مثل نحوهء نشستن و بلند شدن، ریسک افتادن افراد سالمند را نیزقابل ارزیابی است! این نتایج برای قسمت کلینک بسیار جالب بود بطوریکه استادم پیشنهاد تغییر نام تز من به " بررسی ریسک افتادن در افراد سالمند" را داد.
متاصفانه در نهایت پروژه صنعتی با شکست مواجعه شد! هرچند که خوشبختانه قسمت مربوط به پروژه من بسیار موفق بود و از دل آن چندین پروژه از جمله پروژه آرش تعریف شد. در نهایت نیز یک سال قبل از اتمام تزم آزمایشگاه جدیدی با اسم" اندازه گیری و آنالیز حرکت در انسانها" تاسیس شد که هر چند هنوز آزمایشگاه کوچکی است اما نسبتاً شهرت جهانی خوبی پیدا کرده.
خوشبختانه بعد از اتمام تزم در سال 2002 بلافاصله یک پست بعنوان محقق و کمک مدرس در آزمایشگاه تازه تاسیس به من پیشنهاد شد که بی درنگ پذیرفتم! در سال 2003 نیز پستم به یک پست ثابت فدرالی با حق اجازه کار در سوئیس تبدیل شد ! حاصل 8 سال کار تحقیق در سوئیس عبارت بود از 2 ثبت اختراع، 13 مقاله ژورنال و بیش از 50 مقاله کنفرانس. از افتخاراتم ارائه مقاله مشترک با محققان نامداری چون پورفسور فریگو (میلان-ایتالیا)، پروفسور مونیلِسن و دکتر یورون (نروژ)، پرفسور ذیلسترا (هلند)، پرفسور بِکر و دکتر لیدلمن (آلمان) و دکتربوشه (فرانسه) می باشد. همچنین در این مدت افتخار حضور در دو پروژه نسبتاً بزرگ اروپایی را داشتم و یک بار نیز بعنوان صاحب نظر بعنوان یکی ازاعضای هیات داوران دفاع تزی در دانشگاه گرونبل فرانسه دعوت شدم و ... . اما با وجودی که کارم را بسیار دوست داشتم و نسبتاً هم موفق بودم در یک تصمیم ناگهانی تصمیم به استعفا و مهاجرت به آمریکا گرفتم که برای خودم هم شوک آور بود! داستان این تصمیم نیز طولانی است که در فرصت دیگر به آن خواهم پرداخت.

۱۳۸۵/۰۹/۰۸

یک مشکل دیگر با تایپ فارسی

احتمالا متوجه شده اید که من دارم متنی به فارسی آماده می کنم. حالا یک مشکل دیگر دارم و آن اینکه قبلا در MsWord با فشاردادن هم زمان shift و space می توانستی حروف را به حالت بزرگ بنویسی بدون آنکه با کلمه بعدی فاصله بیافتد این کار برای کلمات دو بخشی مثل می در فعل های استمراری یا های جمع که باید جدا نوشته شود خیلی مفید بود. آیا کسی راه حل این کار را در نسخه جدید می داند؟

۱۳۸۵/۰۹/۰۲

اعداد فارسی

آقا من یک مشکلی با فارسی ویندوزم دارم که اگر کسی بتواند کمک کند مشکل اساسی از من حل کرده است. من نمی توانم با صفحه کلید اعداد فارسی تایپ کنم و باید ابتدا به منوی insert بروم و از طریق symbol اعداد را وارد کنم. در نسخه های قبلی ویندوز با تغییر تنظیمات در regional setting مشکل با فارسی کردن تمام اعداد حل می شد که الان دیگر مقدور نیست. خدا یک عالمه عدد فارسی در دنیا و یک عالمه در آخرت به هر کسی که این مشکل را حل کند ببخشاید.

ضمنا چون مهرداد گفته بود نظرتان را در مورد پیشنهاد افشین بگویید من بگویم که فکر خوبی است و من مشکلی با آن ندارم به شرط آنکه لینکهایی که گذاشته می شود چندان زیاد نباشد که غیر قابل استفاده بشود.

۱۳۸۵/۰۸/۳۰

ما و بیژن و سایر قضایا

این هم چند خبر نه چندان دست اول: بعد از اینکه اواخر اسفند دفاع کردم، برای چند ماهی به جمع و جور کردن کارهام پرداختم و کمی دنبال کار گشتم. خلاصه همین اواخر یک دوره پست-دک یک ساله شروع کرده‌ام که پروژه مشترکی است بین گروه ما در سوییس، گروهی از آمریکا و گروهی از ایتالیا در مورد آن دسته از بیماران پارکینسونی که هنوز در مراحل بسیار ابتدایی بیماری هستند. به این ترتیب یک سال دیگر هم می‌توانم به زندگی در برزخ (حد فاصل بین دانشگاه و کار) ادامه دهم :)
مرجان هم که گویا از این سرنوشت درس عبرت نگرفته، حال که چند ماهی از پایان درسش می‌گذرد با چند جا صحبت کرده و ممکن است که بزودی او هم یک دوره پست-دک شروع کند. خلاصه ما تا یک چند وقتی در سوییس باقی خواهیم ماند. اگر از این طرف‌ها رد شدید سری هم به ما بزنید! (آهای جماعت کانادایی! حداقل سر راه ایران رفتن، بیایید به ما هم سری بزنید. می‌دانید که از تورنتو به ژنو، و بعد هم از ژنو به تهران پرواز مستقیم وجود دارد).

و اما بیژن. بیژن بعد از نزدیک به هشت سال تز و پست-دک و کار در EPFL بالاخره دلش را از اینجا کند و الان حدود یک ماه است که به آمریکا رفته و در دانشگاه هاروارد یک دوره پست-دک شروع کرده است. گویا قراردادش فعلا برای یک سال است ولی امکان تمدیدش وجود دارد. من منتظر ماندم که خودش این خبر را در وبلاگ بنویسد ولی گویا هنوز فرصت نکرده. خلاصه اگر دنبال آقا بیژن می‌گردید، الان در حوالی بوستون است.

۱۳۸۵/۰۸/۲۸

اندر محاسن وبگردی

در سنین مقتضی ولگردی نکردم این شد که در این سن و سال وبگرد شدم.
البته وبگردی مزایایی نسبت به ولگردی دارد، که میتوان به موارد زیر اشاره نمود:
1- در ولگردی پاها خسته میشود.
2-ولگردی زمان مشخصی در طول روز را میطلبد.
3-در ولگردی آدم تابلو میشود.
4-در ولگردی همه میفهمند بیکاری.
5-در ولگردی محدودیت سن وجود دارد.
6-در ولگردی مشکل گرمی و سردی هوا وجود دارد.
7- بارانی و برفی بودن هوا در ولگردی خلل ایجاد میکنند.
8- در ولگردی مادر مکرمه هر از گاهی چای به دست پذیرائی نمی کند.و...
مهمتر از همه این که در وبگردی میتوان ماحصل چند ساعته را با دوستان شریک شد.
به عنوان مثال برگزیدگان دو سالانه عکس را میتوانید ببینید.
قصد دارم تحت عنوان وبگردی لینکهای جالب توجه خودم را بدون توضیحی یا حداکثر با توضیح کوتاهی بگذارم.خواهشمندم نظرتان را جهت شروع این کار بیان فرمائید.

۱۳۸۵/۰۸/۲۷

عدد، تخمین، مرتبه‌ی ِ بزرگی

عدد مفهوم ِ مهمی‌ است. بدون ِ آن تقریباً نمی‌توان زنده‌گی کرد. عددها انواع و اقسام دارند. هر کدام در جایی کاربرد دارند. مثلاً برای شمارش ِ انسان‌ها از اعداد ِ طبیعی استفاده می‌کنیم. وقتی می‌خواهیم میوه بخریم به اعداد ِ اعشاری هم نیاز پیدا می‌کنیم. مثلاً ممکن است بخواهیم دو و نیم کیلو میوه بخریم. اعداد ِ منفی، صفر، اعداد ِ مختلط، اعداد ِ گراسمانی هر کدام کاربردهای ِ خود را دارند.
گاهی اوقات مقدار ِ عددی ِ دقیق ِ یک کمیت را نمی‌دانیم. به همین علت عدد ِ مربوط به آن کمیت را با تقریب بیان می‌کنیم. مثلاً وقتی ۲.۵ کیلو میوه می‌خریم ممکن است وزن میوه واقعاً ۲.۶ کیلو باشد. در این‌جا این یک‌دهم ِ کیلو اهمیتی ندارد ولی موقعی که می‌خواهید طلا بخرید احتمالاً یک‌دهم ِ کیلو کمی بیش‌تر اهمیت پیدا می‌کند!
این که چه عددی را با چه تقریبی بیان کنیم کاملاً بسته‌گی به مورد دارد که یک مثال ِ آن را در بالا ذکر کردم.
به‌نظر می‌رسد همیشه هرچه اعداد را دقیق‌تر بیان کنیم به‌تر است. ولی این کار همیشه میسر و حتی مفید نیست. گاهی اوقات به خاطر ِ کم‌بود ِ اطلاعات اعدادی که در اختیار داریم دقیق نیستند. گاهی اوقات هم به علت کاربرد ِ خاص ِ موردِ نظر، دقت بالا اهمیتی ندارد و فقط به دست دادن یک تخمین کفایت می‌کند.
در محاسبات ِ تخمینی مرتبه‌ی‌ِ بزرگی مفهوم ِ مفیدی است. هر عدد را می‌توان به صورت ِ حاصل‌ِضرب ِ عددی بین صفر و یک در توانی از ده بیان کرد. در این صورت توان ِ ده را «مرتبه‌ی ِ بزرگی» ِ آن عدد می‌نامیم. مثلاً اگر فاصله‌ی ِ بین دو نقطه ۱۰۰ متر باشد یا ۲۵۰ متر، مرتبه‌ی ِ بزرگی ِ هر دو ۲ است. اگر فاصله‌یِ بین ِ دو اتم ۵ آنگستروم باشد، مرتبه‌ی ِ بزرگی ِ این فاصله ۱۰- است.
علت ِ اهمیت ِ مرتبه‌ی ِ بزرگی در محاسبات ِ تخمینی این است که در بسیاری از موارد فقط مرتبه‌ی ِ بزرگی ِ اعداد اهمیت دارند و نه مقدار ِ دقیق ِ آن‌ها. حتی گاهی اوقات تفاوت در یکی دو مرتبه‌ی ِ بزرگی هم اهمیت چندانی ندارد. مثلاً در توجیه ِ نیاز به مکانیکِ آماری و این که مکانیکِ کلاسیک برای ِ بررسی ِ دست‌گاه‌های ِ بس‌ذره‌ای کافی نیست یکی از دلایلی که مطرح می‌شود این است که تعداد ِ ذرات در دستگاه‌های ِ بس‌ذره‌ای زیاد است. زیاد یعنی چه‌قدر؟ مثلاً از مرتبه‌ی ِ تعداد ِ ذرات ِ موجود در یک مول ماده ( ده به توان ۲۳). حالا اگر به جای ۲۳ ، ۲۵ یا ۲۰ هم بگیریم در استدلال ِ بالا خللی ایجاد نمی‌‌شود.
برای ِ این که سوء تفاهم ایجاد نشود همین جا بگویم که این حرف‌ها به این معنی نیست که محاسبات ِ دقیق بی‌اهمیت یا کم اهمیت است.
بنابراین در یک محاسبه‌ی ِ تخمینی ممکن است بین ۱۰۰ و۲۰۰ و ۴۰۰ تفاوتی نباشد (هرچند اختلاف حتی بیش از ۱۰۰ درصد باشد) ولی تفاوت بین ۲۰۰ و ۱۰ حائز ِ اهمیت باشد.

۱۳۸۵/۰۸/۲۴

فارسی مکالمه‌ای و فارسی نوشتاری

تا حالا دقت کرده‌اید که فارسی‌ای که ما در مکالمه استفاده می‌کنیم، با فارسی نوشتاری ما، نه تنها در طرز ادای کلمات، بلکه در «دستور زبان» هم متفاوت است؟ یعنی حتی اگر در یک جمله فارسی مکالمه‌ای، کلمات را به فرم نوشتاریشان بنویسیم (ولی ترتیب آنها را عوض نکنیم)، باز هم اکثر موارد، مشخص می‌شود که این جمله یک جمله فارسی مکالمه‌ای بوده است؟ و دلیل این نیز به نظر من آن است که «دستور زبان» این دو فارسی با هم فرق دارد. به عنوان یک مثال ساده، همانطور که مهرداد نیز در یکی از نوشته‌هایش گفته بود، در فارسی (البته فارسی نوشتاری) باید «را» مفعولی، در حالتی که مفعول یک جمله توضیحی دارد، قبل از جمله توضیحی و بعد از مفعول بیاید. مثلا باید بگوییم (یا بهتر است بگویم «باید بنویسیم»): «کتابی را که خریده بودم، خواندم» و این جمله غلط است که «کتابی که خریده بودم را خواندم». ولی ما در مکالمه معمولا از دومی استفاده می‌کنیم. در واقع، من به این مساله اینطور نگاه می‌کنم که دومی از «قواعد دستور زبان فارسی مکالمه‌ای» و اولی از «قواعد دستور زبان فارسی نوشتاری» استفاده می‌کند. در نتیجه، با این که موقع نوشتن ما در واقع داریم در ذهنمان «ترجمه» از فارسی مکالمه‌ای به فارسی نوشتاری را انجام می‌دهیم و خیلی کلمات را پس و پیش می‌کنیم تا به فرم دستور زبان فارسی نوشتاری درآیند، ممکن است موارد ریزی مثل این از دستمان در برود!
اما یک مثال جالب‌تر (و کاربردی!): برای ما ایرانیها، وقتی می‌خواهیم جمله‌ای به انگلیسی (یا فرانسوی) بنویسیم، یکی از مشکلات، حرف تعریف است. مثلا نمی‌دانیم باید بگوییم «book» یا «the book». ریشه این مشکل هم در آنجاست که در فارسی حرف تعریف نداریم. در واقع در فارسی، یک اسم «دو» وضعیت بیشتر ندارد، یا نکره است (که یا با «یک» قبل از آن، یا با پسوند «ی» بعد از آن مشخص می‌شود: «کتابی») یا معرفه است که هیچ حرف تعریف ندارد. اما در انگلیسی (و فرانسوی) یک اسم «سه» وضعیت دارد: یا قبل از آن «a» می‌آید (نکره)، یا قبل از آن «the» می‌آید، یا هیچ چیز نمی‌آید. که تمیز دادن بین دو وضعیت فوق برای ما مشکل است، و من بخصوص در ابتدا که متون انگلیسی یا فرانسوی می‌نوشتم، همیشه مشکل داشتم (هنوز هم دارم البته! چون the غیر از حرف تعریف، معانی دیگری هم دارد. مثلا همیشه باید قبل از اسم یک رشته‌کوه the آورد). اما جالب است که در «فارسی مکالمه‌ای» حرف تعریف داریم!، و موقع انگلیسی یا فرانسوی نوشتن، می‌توانیم جمله را به صورت فارسی مکالمه‌ای بگوییم و ببینیم حرف تعریف می‌خواهد یا نه! این حرف تعریف چیست؟ همان «ه» است که آخر کلمه می‌آید:
«بازی کامپیوتری بازی می‌کنی؟»=«Do you play computer game?» (حرف کلی)
«بازی کامپیوتریه رو بازی می‌کنی؟»=«Do you play the computer game?» (هر دو بازی مشخصی در ذهنشان است).
«یه بازی کامپیوتری بازی می‌کنی؟»=«Do you play a computer game?» (یک بازی نامشخص)
«کتابه رو خوندی؟»=«Have you read the book?»

۱۳۸۵/۰۸/۲۳

?

گفته می‌شود از زمان ِ آفرینش ِ حضرت ِ ‌آدم دستِ‌بالا ۱۰۰۰۰ سال می‌گذرد. گفته می‌شود ۱۲۴۰۰۰ پیامبر داریم. به‌طور ِ میان‌گین بیش از ۱۲ پیامبر در سال. اگر دوران ِ پیامبری‌ ِ هر پیامبر را ۲۰ سال بگیریم (در مورد ِ پیامبر ِ اسلام ۲۳ سال و در مورد ِ حضرت ِ نوح ۹۵۰ سال است)، به‌طور ِ میان‌گین همیشه در حدود ِ ۲۴۰ پیامبر هم‌زمان پیامبری می‌کرده‌اند. البته توجه کنید که در این ۲۰۰۰ سال ِ آخر فقط ۲ پیامبر وجود داشته‌اند. اگر این را هم در نظر بگیریم عدد ِ ۲۴۰ به حدود ِ ۳۰۰ افزایش می‌یابد.

۱۳۸۵/۰۸/۲۰

اطلاع رسانی

من نمی دانم این چه نحوه خبررسانی در ایسنا است:
همچنين مقارن ساعت 19:45 روز جمعه 19آبان 85 يک بمب صوتي دست‌ساز به طرف يک سوپرمارکت متعلق به فردي با هويت معلوم واقع در مرکز بخش حميديه شهرستان اهواز پرتاب شد كه اين حادثه نيز هيچ گونه تلفات جاني در پي نداشت.
منظور از این هویت معلوم چیست؟

۱۳۸۵/۰۸/۱۹

ایران و انتخابات آمریکا

سه‌شنبه‌ای که گذشت انتخابات میان‌دوره‌ای آمریکا بدجوری به بوش و جمهوری‌خواه‌ها ضربه زد. دموکرات‌ها حالا هم درمجلس نمایندگان و هم در سنا اکثریت هستند.
به گمانم شکست جمهوری‌خواه‌ها در این انتخابات سیاست خارجی آمریکا را در دو سال آینده تغییر خواهد داد. و البته ایران هم از این تغییر بی‌نصیب نخواهد بود:

۱. دیروز بوش استعفای رامسفلد را قبول کرد و رابرت گیتز را گذاشت جای او در وزارت دفاع. رامسفلد به همراه دیک چنی معاون اول بوش از طرف‌داران سرسخت حمله به ایران هستند و اگر توی عراق گیر نکرده بودند تا حالا چند بار به ایران حمله کرده‌بودند. همین دو نفر و تیم‌شان تمام تلاش‌های وزارت خارجه‌ی آمریکا را (چه در زمان وزارت پاول و چه در زمان رایس) برای تعامل با ایران بی‌اثر کردند.

۲. جانشین رامسفلد، رابرت گیتز، زمان بوش پدر رییس سیا بوده. می‌گویند آدم میانه‌رو و عمل‌گرایی است. دو سال پیش هم به هم‌راه برژینسکی برای شورای روابط خارچی آمریکا گزارشی نوشتند و گفتند آمریکا باید با ایران مذاکره کند.
رابرت گیتز هم‌چنین عضو کمیسیون بیکر-همیلتون است که قرار است راه‌هایی برای به‌تر کردن وضع عراق به دولت آمریکا پیش‌نهاد کنند. هنوز گزارش کمیسیون رسمآ منتشر نشده اما بعضی بندهایش به رسانه ها درز کرده که در آن به دولت آمریکا توصیه شده درباره‌ی عراق با ایران مذاکره کند.

۳. به احتمال زیاد تا پایان سال ۲۰۰۶ جان بولتون هم از نمایندگی آمریکا در سازمان ملل برکنار می‌شود. جان بولتون هم از آن جانورهای تندرو است که بدجوری به کاربرد زور در روابط خارجی معتقد است. به شدت هم طرف‌دار سخت‌گیری و حتی حمله به ایران است.

۴. از بازندگان انتخابات یکی هم سناتور «ریک سنتروم» بود که به ضد ایرانی بودن معروف است.

۵. البته یکی دو نفر از جمهور‌ی‌خواه‌های کمی طرف‌دار ایران هم دوباره انتخاب نشدند که یکی‌شان رییس کمیته‌ی روابط خارجی مجلس بود. احتمالآ جانشین‌ش یک دموکرات تندرو خواهد بود که از طراحان قانونی بود که همین چند وقت پیش درمجلس و سنا بر ضد ایران تصویب شد. [+]

در هر حال قدرت گرفتن دموکرات‌ها لزومآ به معنای به‌تر شدن رابطه‌ی ایران و آمریکا نخواهد بود. به گمانم احتمال حمله‌ به ایران کم‌تر شده ولی در عوض احتمال تحریم ِ سخت‌تر ایران بیش‌تر است. ضمن این که هم‌حزب نبودن دولت و سنا-کنگره راه را برای اعمال نفوذ بیش‌تر تندروهای طرف‌دار اسراییل هم‌وارتر می‌کند.

۱۳۸۵/۰۸/۱۶

به بهانه درگذشت فریدون هویدا

"معمای هویدا" صادقانه ترین کتاب تاریخ معاصر به قلم دکتر عباس میلانی میباشد.در این کتاب زندگی پاکترین سیاستمدار تاریخ معاصر، امیر عباس هویدا مورد بررسی قرار گرفته است. با خواندن این کتاب تا حدودی نیز با یکی از روشنفکران معاصر
فریدون هویدا نیز آشنا میگردیم.فریدون هویدا منتقد سینما ، نقاش، نویسندو.... مولف کتب فراوانی از جمله:«عرب‌ها چه مي‌خواهند؟» (1991) ـ «هلال شكسته: خط نظاميان اسلامي بنيادگرا» (2002) ـ «شاه و آيت‌الله: افسانه‌سرايي ايراني و انقلاب اسلامي» (2003).
رمان قرنطینه ایشان به زبان فرانسه نگاشته شده که گفته میشود هیچ کم از "صد سال تنهائی" ندارد.
پی نوشت:به منظور جلوگیری از افسردگی توصیه میشود در صورت خواندن "معمای هویدا" به هیچ عنوان خاطرات خلخالی - حاکم شرع دادگاه امیر عباس هویدا - خوانده نشود.

۱۳۸۵/۰۸/۱۳

جامعه بیمار ما

اينجا را بخوانید.
داستان از این قرار است که ظاهرا فیلمی -که البته صحت آن هم محل تردید است - از خصوصی ترین رابطه دو انسان پخش گردیده است.
نکته حجم بالای نسخه های این فیلم و سرعت پخش آن در مملکت است. شما محال است که از اماکن پر ازدهام عبور کنی و این جمله را نشنوی:
فیلم خواهر بهروز یا فیلم دختر شوکت یا... فکر کنم اگر با بقال محله هم سلام و علیک داشته باشی این فیلم را میتوانی از وی هم بگیری. و جالبتر اینکه این موضوع محدود به تهران نیست و شما موارد مشابه آن را در تمام ایران خواهید دید.
حال سئوال اینجاست که آیا دلیلی واضحتر و مبرهن تر از این برای یک جامعه بیمار جنسی متصور است.

۱۳۸۵/۰۸/۱۰

Yahoo-Seal

یکی از راههای دزدیدن پسورد Yahoo ارسال Email هایی است که شما را به صفحه ای شبیه صفحه Yahoo Mail میبرد و در آنجا مجددا میخواهد که password خود را وارد کنید و بدین صورت password لو میرود (Yahoo Phishing)
برای حل این مشکل Yahoo راه حلی ارائه داده شما میتوانید در صفحه Yahoo Login در گوشه سمت بالا راست پنجره ای که UID و PSW را وارد میکنید (جدیدا کمی تغییر کرده) کلیک کنید و سپس در قسمت بعدی یک نوشته (با رنگ دلخواه) یا یک تصویر دلخواه اضافه کنید در این صورت هر گاه شما با این کامپیوتر وارد Yahoo mail میشوید این تصویر یا نوشته در همان گوشه پنجره ای که UID و PSW را وارد میکنید ظاهر میشود و اگر صفحه Yahoo Login قلابی باشد این متن یا تصویر را ندارید.این متن یا تصویر تنها در صورتیکه با همین کامپیوتر loginکنید می آید و با حذف cooky ها حذف نمیشود