حالا که باید همه حس نوآوری خود را در سال جدید به کار ببندیم، من هم می خواهم نوآوری خود را در پیش گویی امتحان کنم. چون پیش گویی در مورد ایران و خاور میانه بسیار سخت است، من در مورد آمریکا پیش گویی می کنم: اگر هیلاری کلینتون در انتخابات آینده رییس جمهوری چه در داخل حزب و چه در انتخابات نهایی شکست بخورد، در فاصله کوتاهی (مثلا یک سال) از بیل طلاق می گیرد.
البته راستش این هم مال خودم نبود و از یک برنامه سیاسی ایده اش را گرفتم.
۱۱ نظر:
من یک پیشبینی شش ماه قبل کردهام٬ آن هم این که در مبارزهی مککین-کلینتن حتمآ مککین میبرد. دلیلش هم این است که هیچ چیز یا کسی به اندازهی کلینتنها نمیتواند محافظهکارهای آمریکایی را متحد کند.
البته محافظهکارهای آمریکا چندان از مککین خوششان نمیآید چون معتقد اند او به اندازهی کافی محافظهکار نیست. اما به اندازهی کافی از کلینتنها بدشان میآید که به او رای دهند.
یک شباهت جالب ایران و آمریکا این است که در آمریکا هم از «لیبرال» به عنوان فحش استفاده میشود. حتی خیلی از سیاستمدارهای دموکرات هم میترسند صریحآ و علنی بگویند که لیبرال هستند.
از آن طرف هم جمهوریخواهها در محافظهکاری و محافظهکارنمایی از هم سبقت میگیرند.
مهرداد تصور می کنی کلینتون از پس اوباما برمی آد؟
من این را هم شنیده ام که آمریکایی ها هنوز ممکن است تحمل یک رییس جمهور سیاه را نداشته باشند و اگر موضوع به رقابت بین مک کین و اوباما ختم بشود، نهایتا مک کین برنده می شود.
البته من از اوباما به خصوص سخنرانی هایش خیلی خوشم می آید. فکر می کنم برای ایران هم او بهترین گزینه باشد.
I guess your forecasting is not correct! Keep in mind that the Clinton family invests a lot on their daughter Chelsea. For example for almost all of her mother’s campagne she is present. Even she did several campagnes alone! So I guess she prepared herself for future election (probably first as senator!). So for her success her family should be formally together…
Bijan
I do agree with you. My point was that Hilary will not divorce for saving the future of her daughter. In addition, the presence of Chelsea is more than a simple familly support. Some of her speech can be seen in the most of US journals and newspapers. She is almost present in all of her mother's trips. Keep in mind, American choose somebody who they know him very well, even if he or she is a simple actor! So I belive in five or ten years she will be a well known politician and probably one of the woman chance to be president. But all this required an important condition, which is having a perfect familly!
حضور چلسی کلینتن در مبارزههای انتخاباتی مادرش خیلی عادی است. در آمریکا ارزشهای خانوادگی خیلی مهم است. برای همین هم همشه خانوادهی نامزدها در کنارشان هستند. چلسی کلینتن هم بسیار جوانتر و بیتجربهتر از آن است که بخواهد یا بتواند سناتور شود. بازی سیاست در آمریکا اینقدرها آبکی نیست. معمولآ از جاهایی مثل مقامهای محلی یا مثلآ نمایندهها ایالتی شروع میکنند و به تدریج به جاهای بالاتر میرسند.
ببخشید من اشتباهآ پانویس قبلی خودم را حذف کردم و دوباره اضافهاش کردهام. بنابراین پانوشت دوم بیژن در جواب به من بود. یعنی ترتیب پانوشتها باید این طور باشد: مهرداد٬ فرشاد٬ بیژن٬ مهرداد٬ بیژن
البته حافظهی مردم آمریکا طولانیمدت نیست. بنابراین تا ۱۰-۱۵ سال آینده که چلسی بخواهد به جایی برسد٬ موضوع طلاق احتمالی پدر و مادرش چندان تاثیرگذار نیست.
اتفاقآ یکی از ایرادهایی که محافظهکاران آمریکایی به هیلاری کلینتن میگیرند این است که بعد از ماجرای مونیکا لوینسکی به خاطر علاقه به قدرت در کنار شوهرش ماند و از حریم خانوادهاش دفاع نکرد.
شاید اگر هیلاری و بیل از هم جدا شوند برای چلسی هم چندان بد نباشد.
Look at her profile in Wikipedia.
http://en.wikipedia.org/wiki/Chelsea_Clinton
Her career has been developed much quicker than her peers! So I belive she will arrive to politic much sooner than 10-15 years! In addition, if we used your arguments, the divorce immediatly after election competition, will confirm the initial rumor and hence it is not so benefical for her perspective. To end this, any minor issue will be pointed out by news during election to refresh minds. So we can not say that American forgets easilly such stuffs!
فرشاد،
فعلآ که در نظرسنجیها کلینتن پایینتر از اباما است. اباما در چند ماه گذشته توانسته دو برابر کلینتن پول جمع کند برای مبارزهی انتخاباتیاش٬ که این هم نشانهی محبوبیت بیشترش است.
البته سیستم انتخابات مقدماتی حزب دموکرات خیلی پیچیدهاست. معروف است که شاید ۵ نفر هم توی آمریکا نباشند که ازش سر در بیاورند. همین پیشبینی را سخت میکند. توی این سیستم انتخاباتی آدمهایی هستند به اسم super delegate که رایشان خیلی موثر است. من اگر جای اینها بودم اباما را بر کلینتن ترجیح میدادم چون در نهایت احتمال پیروزیاش در انتخابات ریاست جمهوری بیشتر است. چرایش را این پایین توضیح میدهم.
به گمانم شانس اباما برای پیروزی بر مککین بیشتر است به چند دلیل:
۱. درست است که آمریکاییها ممکن است برای رییسجمهور سیاهپوست آماده نباشند. اما رییسجمهور شدن یک زن هم چندان خوشایند جماعت «مرد سفیدپوست» آمریکایی نیست. یعنی مزیت سفیدپوست بودن هیلاری چندان به کارش نمیآید.
۲. مککین به دلیل سابقهی اسارتش در جنگ ویتنام و موضع گیریهای نسبتآ مستقل و کمتر حزبیاش در میان مستقلها (کسانی که پایبندی جدی به حزب دموکرات و یا حزب جمهوریخواهد ندارند) موقعیت خوبی دارد. اما محبوبیتش در میان محافظهکاران چندان بالا نیست. از آن طرف حزب دموکرات به رای مستقلها احتیاج دارد و همانطور که گفتم محافظهکارهای آمریکایی به قدری از کلینتنها بدشان میآید که حاضر اند هر کاری بکنند که کلینتن دیگری رییسجمهور نشود. همهی اینها من را به این نتیجه میرساند که اباما در برابر مککین بهتر میتواند نتیجه بگیرد تا کلینتن در برابر مککین.
مککین در انتخابات سال ۲۰۰۰ هم تا آستانهی نامزد حزب جمهوریخواه شدن پیشرفت، اما خباثتهای تیم تبلیغاتی بوش و استراتژیست معروفش کارل رو نابودش کرد.
۳. اباما در به صحنه آوردن جوانهای آمریکایی خیلی موفق بوده. آمدن جوانها، که بیشتر متمایل به لیبرالها هستند تا محافظهکاران، به نفع حزب دموکرات است. نظر سنجیها هم نشان میدهد که جوانها بیشتر به حزب دموکرات علاقهمند اند تا حزب جمهوریخواه.
اما این که اباما بهتر است برای ایران یا کلینتن؟ من فکر میکنم فرق چندانی ندارد. ممکن است سیاستمدارهای ایران این طور وانمود کنند که چون اباما چهرهی جدیدی است پس ما با او مشکلی نداریم و مذاکره میکنیم. اما معمولآ رییسجمهورهای دور اول آمریکا کارهای حساسیتبرانگیز نمیکنند و کمتر ریسکپذیر اند. لابی اسراییل و عربستان هم این قدر قوی هستند که به این راحتی از سر ایران نمیگذرند. از ایران و احمدینژاد هم اینقدر چهرهی بدی در رسانهها ساختهاند که در کوتاه مدت درست شدنی نیست. شاید اگر سال دیگر رییسجمهور ایران عوض شود، بتوان امیدوار بود.
این مقاله موضع کلینتن٬ اباما و مککین را در برابر ایران مقایسه کردهاست. بد نیست بخوانیدش.
گمانه زنی در مورد ورود چلسی به انتخابات ریاست جمهوری حداقل 20 سال زود است. تا آن وقت او می تواند شوهر و دو تا بچه سوگلی برای خودش پیدا کند که علامت خانواده کامل باشد.
یک نشانه دیگر که فکر نکنم طلاق احتمالی تاثیری روی آینده چلسی دارد وضعیت امروز اوباما است. تاریخ رابطه پدر و مادر او خیلی با خانواده ایده آل فاصله داشته است.
من فکر کنم اگر بخواهیم بدترین اتفاق را در خانواده کلینتون پیدا کنیم داستان مونیکا است. همینطور که الان بر علیه هیلاری از آن استفاده نمی شود فکر نکنم این مسائل بر آینده سیاسی چلسی تاثیر بگذارد.
اما در مورد اوباما و ایران: فکر نکنم هیچ کس بتواند تغییر سیاسی عمده ای به وجود آید. به خاطر وضعیت ایران، افکار عمومی.
اما انتخاب اوباما به دلیل بی تجربگی او ممکن است فضای بیشتری برای مانور ایران فراهم آورد.
ارسال یک نظر