۱۳۸۶/۰۴/۱۰

پیشنهاد

هفته پیش با همت رضا ، من و مسعود به دانشگاه تربیت مدرس رفتیم تا پس از مدتها یادی از سالهای رفته داشته باشیم.
این دیدار با یادی از دوستانی که ارتباط مستقیم با آنها برقرار نیست توام بود. منهای خوشحالی از دیدار دوستان قدیمی من تصور میکنم با توجه به مشاغل دوستان چنین ارتباطاتی قادر به ایجاد زمینه های کاری مشترک می باشد.
می توان از این پتانسیل استفاده کرد و در دیدارهای سالیانه و حتی در صورت خوش بینی فصلی یا ماهیانه ارتباطات مفید آتی را پی ریزی نمود.
این دیدار نیز میتواند در یک رستوران یا کافی شاپی در مرکز شهر محل سکونتمان باشد. فقط در ابتدا نیازمند همنی رضا گونه -فکر کنم الان رضا برای یک نهار دیگر دعوتم کند!- میباشد.
دوستانی که در تهران ساکنند و از این پیشنهاد استقبال میکنند لطفا کامنت بگذارند تا در صورت استقبال بیش از سه نفر در یکی از کافی شاپهای تهران هم را ببینیم.
پی نوشت: رضا که ماشاالله تکان نخورده بود، مسعود هم با کم کردن وزنش ماشالله جوان تر شده بود. مو سفید جمع فقط من بودم و این نشان میدهد که مشاغل دانشگاهی آدم را پیر نمیکند.
باری این هم استفاده ابزاری از کنجکاوی جهت استقبال از پیشنهاد فوق بود.

۲ نظر:

Reza Yousefi گفت...

سلام به همه.
اولا از 69 تا حالا، من حداقل 17 سال پير شدم. لذا در اين مورد حرف افشين را رد مي كنم.
2- به شدت از پيشنهاد افشين دفاع مي كنم.

به اميد ديدار

MBZ (Massoud Babaie-Zadeh) گفت...

من هم طبیعتا از این پیشنهاد استقبال می‌کنم.