لینک مسعود مربوط به سخنان رییس دانشکده برق استنفورد در ارتباط با دانشگاه شریف من را به عنوان یک ایرانی و دانشجوی سابق دانشگاه شریف بسیار خوشحال کرد.ولی به نظر من این صحبتها تا حدودی اغراق آمیز و شاید مصرف سیاسی داشته باشد. متاسفانه ما ایرانیان نیز به این اغراقها دامن میزنیم و حتی تا حدودی نیز باورمان می شود که عالم ترین مردمان جهانیم. دیگر کشورها ازقدرت علمی ما می ترسند و دانشمندان ما را به زور یا با حیله از کشورمی ربایند و در نتیجه نمی گذارند ما پیشرفت کنیم! لذا گاه به جای تلاش برای کاهش فاصله علمیمان با کشورهای صنعتی به امید روزی هستیم که این استثمار برداشته شود و چون انسانهای بسیار باهوشی هستیم حتما در عرض اکی ثانیه از سایر کشورها جلو می افتیم!
قبول دارم که این دانشگاه یکی از بهترین دانشگاه های ایران است. ولی آیا ایران در بین بهترین کشورهای تولید علم است که دانشگا ههایش شهرهء جهانی داشته باشند. مسعود جان خودت وقتی در گرونبل بودی (که البته دانشگاهی است که با شریف ارتباط علمی دارد) چند نفر از همکارانت را می شناسی که اسم دانشگاه شریف به گوششان خورده بود؟
متاسفانه این اغراقها در مورد اکثر مسائل علمی ایران مثل المپیادهای جهانی، نمایشگاه اختراعات ژنو و ... رایج است. به خاطر دارم وقتی در سوئیس بودم یک دانش آموز ایرانی جایزه ای در نمایشگاه اختراعات آماتوری سوئیس دریافت کرد. مسلما خبر خوشحال کننده بود ولی چند روز بعد تمام روزنامه ها این خبر را چنان بزرگ کردند انگار که یکی از معتبر ترین جایزه های علمی دنیا به ایران رسیده است. حتی این دانش آموز ادعا کرد که از معتبر ترین دانشگاه های سوئیس دعوت به ادامه تحصیل شده است که صد البته ایشان با قاطعیت نپذیرفتند و ترجیح دادند در ایران بمانند و در دانشگاه های ایران تحصیل کنند. جالب است بدانید که در این نمایشگاه بیشتر وسائل ابتکاری آماتوری عرضه می شود که حتی گاهی جنبه کمیک دارند. طبیعتا بعد از این موفقیت درخشان! هر ساله شاهد حضور پر رنگ ایرانیان در این نمایشگاه محلی با پوشش خبری بسیار (البته در ایران) بودیم و ما که در سوئیس بودیم خبرهای این نمایشگاه را از روزنامه های ایرانی دنبال می کردیم ! چون که روزنامه های سوئیس خبرهای این نمایشگاه را حتی کمتر از نمایشگاه سگ و گربه لوزان پوشش می دادند!
بعنوان کسی که تجربه دانشگاه شریف، یکی از دانشگاهای اروپا و آمریکا را دارد فکر می کنم دانشگاه های ایران فاصله بسیار زیادی با دانشگا ه های غربی دارند. متدهای آنها و حتی رفرنسهای درسی بسیار قدیمی است. بسیاری از دروسی که مطالعه می کنیم بدون مصرفند ( به عنوان مثال یادم می آید که در درس اندازه گیری به ما هنوز اصول کنتورهای برق قدیمی تدریس می شد!)، در بسیاری از مواقع اساتید کاملا دور از علم روز هستند، دستورعملها و وسایل آزمایشگاهی بیشتر مربوط به قبل از انقلاب است و ... . البته امیدوارم که این چند ساله با همت افراد پر تلاش و باهوشی چون مسعود دانشگاه های ایران تحولی پیدا کرده و براستی و دور از اغراق حرفی برای گفتن در جامعه علمی جهانی داشته باشند. انشاء الله.
۴ نظر:
فکر کنم دانشگاه شریف را بهترین دانشگاه ایران خواندن هم کمی اغراقآمیز باشد. دست کم ما که در دو دانشگاه در ایران درس خواندهایم میتوانیم بفهمیم که مثلآ از نظر آزمایشگاه و فضای آموزشی شریف بسیار عقبمادنده است. البته شکی نیست که بهترینها وارد شریف میشوند. از میان ۴۰۰-۵۰۰ هزار داوطلب ۱۰۰ تا ۲۰۰ نفر وارد دانشکدهی برق شریف میشوند. از آن میان ۱۰ تا ۲۰ نفر به استنفرد و امآیتی میروند. این ۱۰-۲۰ نفر (یا۱۰۰-۲۰۰ نفر) را به دانشگاه زامبیا هم بفرستی آدم حسابی میشوند جه برسد به شریف.
فکر کنم معیار خوبی برای کیفیت آموزشی دانشگاه سنحیدن متوسط نسبت کیفیت خروجی به ورودی باشد.
در ضمن میتوان بودجهی شریف را با دانشگاههای مشابه در ایران (و البته کشورهای غربی) مقایسه کرد و بعد دربارهی کیفیت نسبی شریف در ایران و در مفایسه با دانشگاههای دنیا نظر داد.
این درست که تنها بهترین دانشجویان وارد شریف میشوند و خوب، خیلی از آنها بعد از مدت کوتاه چهار سال وقتی برای ادامه به تحصیل به دانشگاههای رده بالای جهانی میروند، پیشرفت خیلی خوبی میکنند. اما به همین دلیل هم خیلی سخت است که بتوان اثر فاکتور کیفیت بالای دانشجویان ورودی را از اثر فاکتور کیفیت آموزشی دانشگاه جدا کرد. اما با مقایسه خروجیهای شریف با بقیه دانشگاهها و در نظر گرفتن کیفیت ورودیها میتوان گفت که با وجود مشکلاتی که مهراد به آنها اشاره کرده، حداقل به نظر نمیرسد که کیفیت آموزشی دانشگاه شریف از بقیه بدتر باشد. (حالا اینکه آیا بهتر است و اینکه چقدر بهتر است، بماند).
همچنین باید توجه کرد که جذب افراد نخبه همیشه از مهمترین اولویتهای سازمانهایی است که در سطح بالا رقابت میکنند، حال چه دانشگاه باشند چه شرکت چه تیم ورزشی و در نتیجه به نظر من ایجاد یک محیط رقابتی و تاکید برای جذب بهترینها از علایم یک دانشگاه برتر است. به بیان دیگر برترین دانشگاه، جایی است که به بهترین دانشجو بالاترین امکانات و بهترین آموزش داده شود...
البته بد نیست که توجه کنیم ورود به بهتریندانشگاههای دنیا همیشه سخت است و آنها هم سعی در جذب بهترینها دارند و مثلا MIT در پذیرش دانشجو خیلی سختگیرتر از دانشگاهی در ته جدول رتبه دانشگاههای آمریکاست. منتها در کشورهای پیشرفته ملت آنقدرها هوس دانشگاه رفتن (آن هم دانشگاه فنی) ندارند و با توجه به تعدد دانشگاههای خوب، نسبت ظرفیت ورودی به تعداد دانشآموزان نخبه بالاتر از ایران است. در نتیجه میشود حدس زد که کیفیت متوسط ورودیهای دانشگاههای برتر دنیا (در سطح لیسانس) از دانشگاه شریف میتواند پایینتر باشد.
اما اگر به شرایط پذیرش همان MIT در سطوح بالاتر نگاه کنیم میبینیم که سعی فراوانی میکند که بهترین بهترینها را جذب کند و خوب، در نتیجه کیفیت نتایج خروجی (تعدد و کیفیت مقالات، فرصتهای شغلی که به فارقالتحصیلان پیشنهاد میشود، ...) هم عالی است.
اگر به این شکل به ماجرا نگاه کنیم مشاهده میکنیم که دانشگاه شریف مانند بقیه جاهای کشور معیوب است چرا که در مقطع فوق و دکترا به یکباره افت شدید دارد که البته تمامش تقصیر خود شریف نیست چرا که بخش بسیار بزرگی از بهترین دانشجوها برای ادامه تحصیل به خارج از کشور میروند و تنها اندکی در ایران باقی میمانند و بر خلاف MIT، بهترینهای کشورهای دیگر هم هرگز حتی فکر آمدن به شریف برای دکترا گرفتن را نمیکنند. (زیاد شنیدهایم که فلان شاگرد اول شریف برود MIT یا استنفورد ولی حتی فکرش هم عجیب نیست که شاگرد اول MIT یا استنفورد برای دکترا به شریف بیاید؟)
خلاصه اینکه اگر معیارمان را توانایی دانشگاه در جذب نیروی انسانی و هدایت آنها بدانیم، شریف مانند درخت قدرتمند و کت و کلفتی است که از کمر آنرا با تبر قطع کردهاند!
توجه کنیم که این آقا هم نگفته دانشگاه شریف بهترین دانشگاه دنیا است و فقط گفته که از نظر تربیت مهندسان برق بهترین دانشگاه دنیا (با تاکید بر دنیا) است. به عبارت دیگر دوره لیسانس را در نظر داشته است. مسلم است که دانشگاه شریف از نظر تولید علم (و در نتیجه از نظر دورههای تحصیلات تکمیلی) در سطح جهانی اصلا مطرح هم نیست (که این مشکل هم بیشتر ریشه در مسایل جامعه ایران دارد تا دانشگاه شریف) که آرش به برخی از آنها اشاره کرد.
البته اشکالی که بیژن در مورد قدیمیبودن درسهای دوره لیسانس گفت واقعا وارد بود که با بازنگری کل مطالب آموزشی لیسانس و تدوین یک برنامه کاملا جدید (با عنواین و محتوای جدید برای دروس) امیدوارم حل شود. اینکار در دانشگاه شریف اخیرا (با یک کار حدود ۳ ساله) انجام شده و برنامه جدید برای ورودیهای امسال اجرا خواهد شد).
به نظر من معیار دریافت گرین کارت برای ارزیابی موفقت دانشگاهی اصلا مهبار مناسبی نیست. فراموش نکنیم که دریافت گرین کارت برای دانشجویان ایرانی بسیار حیاتی تر از دانشجویان دیگر کشور ها ست چرا که ایرانیان دارای ویزای یک بار ورود هستند و در نتیجه تقریبا نمی توانند کشور را ترک کنند و به ملاقات خوانواده شان برونند. لذا به هر دری می زنند که گرین کارت دریافت کنند. این انگیزه در دانشجو بان سایر کشورها بسیار کمتر است.
قبول دارم که شاید نت ورکین در بچه های شریف بیشتر از دانشگاه های دیگر ایران باشد و این به فارق التحصیلان جدید این امکان را می دهد که از تجربیات دانشجویان قبلی برای برای دریافت پذیرش در یک دانشگاه معتبر یا نحوه درخواست برای گرین کارت استفاده کنند. همچنین ورود قدیمی ها به یک دانشگاه و موفقیت آنها راه را برای ورودهای جدید تر ها همراه می کند. بیاد دارم که در دانشگاه صنعتی اصفهان براحتی یاد می گرفتیم که چگونه به سوالهای امتحانی سالهای گذشته دسترسی دانشته باشیم و در دانشگاه شریف یاد می گرفتیم که چگونه مدارکمان را تنظیم کنیم که شانس موفقیتمان را برای پذیرش در یک دانشگاه معتبر خارجی را بالا ببریم. به هر حال جایی بسی خوشحالی است که بالا خره اراده ای برای نزدیک کردن ساختار علمی دانشگاه به استاندارد های بین المللی برداشته می شود.
ارسال یک نظر