اگر یادتان باشد مدتی پیش چیزکی نوشته‌بودم درباره‌ی یکی از ابزارهای گوگل که نشان می‌دهد مردم روی اینترنت دنبال چه چیزهایی هستند.
این روزهای نزدیک انتخابات گفتم بد نیست باز هم بروم سراغ گوگل مهربان و ببینم توی ایران چه خبر است؛ یا دست کم کسانی که در ایران به اینترنت دست‌رسی دارند دنبال اسم کدام نامزد می‌گردند. راستی کسی می‌داند ضریب نفوذ اینترنت در ایران چه‌قدر است؟
این بار از ابزار دیگری از گوگل استفاده کرده‌ام به نام google insights for search. خیلی شبیه قبلی است٬ شاید کمی بهتر و با امکانات بیش‌تر؛ مثلآ می‌توانید داده‌ها را به صورت فایل هم دریافت کنید.
اسم چهار نامزد تایید شده ( احمدی نژاد، رضایی٬ کروبی، موسوی) را وارد کردم. برای اینکه متغیر شاهدی هم داشته‌باشم، کلمه‌ی «انتخابات» را هم وارد کردم. نتایج را می‌توانید این‌جا ببینید.
تحلیل نتیجه با خودتان. اما فقط برای اینکه مطمین باشید نمودارها معنی‌دار هستند، توجه کنید به هم‌بستگی خطی میان نام نامزدها و کلمه‌ی انتخابات. البته این هم‌بستگی خودش را برای موسوی بیش‌تر نشان می‌دهد. یا مثلآ نگاه کنید به جهش روزهای ۲۱-۲۲ آوریل (۱-۲ اردیبشهت) برای «احمدی نژاد» که همان روزهایی است که احمدی‌نژاد رفته‌بود ژنو برای کنفرانس ضد تبعید نژادی.
این روزهای نزدیک انتخابات گفتم بد نیست باز هم بروم سراغ گوگل مهربان و ببینم توی ایران چه خبر است؛ یا دست کم کسانی که در ایران به اینترنت دست‌رسی دارند دنبال اسم کدام نامزد می‌گردند. راستی کسی می‌داند ضریب نفوذ اینترنت در ایران چه‌قدر است؟
این بار از ابزار دیگری از گوگل استفاده کرده‌ام به نام google insights for search. خیلی شبیه قبلی است٬ شاید کمی بهتر و با امکانات بیش‌تر؛ مثلآ می‌توانید داده‌ها را به صورت فایل هم دریافت کنید.
اسم چهار نامزد تایید شده ( احمدی نژاد، رضایی٬ کروبی، موسوی) را وارد کردم. برای اینکه متغیر شاهدی هم داشته‌باشم، کلمه‌ی «انتخابات» را هم وارد کردم. نتایج را می‌توانید این‌جا ببینید.
تحلیل نتیجه با خودتان. اما فقط برای اینکه مطمین باشید نمودارها معنی‌دار هستند، توجه کنید به هم‌بستگی خطی میان نام نامزدها و کلمه‌ی انتخابات. البته این هم‌بستگی خودش را برای موسوی بیش‌تر نشان می‌دهد. یا مثلآ نگاه کنید به جهش روزهای ۲۱-۲۲ آوریل (۱-۲ اردیبشهت) برای «احمدی نژاد» که همان روزهایی است که احمدی‌نژاد رفته‌بود ژنو برای کنفرانس ضد تبعید نژادی.
۳ نظر:
مهرداد
واقعا از برخورد محففانت با انتخابات خوشم امد ولی اگر ابن همه تحقیق را صرف این میکردی که 4 ساله دیگه هیچ کدوم از این اقایان کاندید نشوند بهتر نبود. مثلا اینکه جه کار میشه کرد که شورای نگهبان فیلترش را برای کاندیدا شدن برداره و با چه میشه کرد که سیاستمداران لایق وارده سیاست شوند.به نظر من این چیزیه که واقعا نیاز به تحقیق داره والا هر کدوم از این جهار نفر که انتخاب بشوندو اخر نتیجه یکسان خواهد بود.
بعد از همه این حرفها من فکر میکنم که اقای موسوی برنده بشه و ایشون جام زهر را برای ارتباط با امریکا میخوره.
خیلی وقتی صرف نکردم. چند دقیقه اینترنت گردی کافی بود. ۴ سال دیگر این‌ها هم نامزد نشوند٬ چهار نفر دیگر می‌شوند و همین آش است و همین کاسه. آش کش خاله است؛ بخوری پاته٬ نخوری پاته.
جمله‌هایی مانند اینکه «سیاست‌مدار لایق وارد سیاست شود» یا «شورای نگهبان فیلترش را بردارد» همان‌گویانه است. مثل این است که بگویی «هر چیز خوبی خوب است». اصلآ فرض کن هر دو شرطی که تو گفتی محقق شد و از همین فردا شورای نگهبان گفت هر کسی آمد قدمش روی چشم. به نظرت درست شده؟ بله همه دل‌مان می‌خواهد که آدم‌های لایق وارد شوند یا چیزهای شبیه این.
این که موسوی هم برنده بشود٬ چندان معلوم نیست. ضمن اینکه خوردن جام زهر (حالا هر کسی باشد موسوی٬ احمدی‌نژاد و ... یا بالاترها) لزومآ به معنای این نیست که فردایش ارتباط با آمریکا برقرار شده‌است. آمدن موسوی اتفاقآ ممکن است برقراری ارتباط با آمریکا را پیچیده‌تر کند (به خصوص از سمت ایران) .
وقت کردی حرف‌های دم انتخابات ۴ سال پیش را بخوان. لینکش را که گذاشتم تو نوشته‌ی قبلی.
دراين 13 - 14 سالی که در بازار کار هستم فهيده ام برقرای ارتباط ما باآمريکا خيلی پيچيده تر از اين حرفها است چون درواقع دست سياستمدارها نيست بلکه در دست دلالها است . چون هرچی نگاه می کنم عدم ارتباط مستقيم ما با آمريکا به نفع تمام کشورهای همسايه تمام شده که خوب شيره ما را بمکند و همچنين آقازاده هاو مافيای اقتصادی ايران که از اين نمد حسابی سود بردند. بنابراين مطمئن باشيدکه آنهادر پيچيده تر کردن اوضاع و بحرانی کردن ارتباط از پا نمی نشينند . به نظرم رييس جمهوری که به اين مملکت واقعا علاقه داشته باشد نبايد اجازه دهد اين افراد آتش بيار معرکه شوند. در ضمن يک چيزی که اگر فرصتی شد و من دوباره وقت کردم و جژء نويسندگان وبلاگ شدم درموردش مفصل می نويسم اين است که ما انتظار داريم چه چيزی تغيير کند وقتی خودمان تغييری نمی کنيم. در فرصتهايي که به ايرانگردی می پردازم متوجه شده ام که مردم ما(دور ازجون شما) طوری با کشورشان برخورد می کنند که گويي يک عده متجاوزگر به جايي حمله کرده اند و فقط قصد غارت دارند و بعد هم قرار است غنائم را ببرند يک جای ديگر که از نظر آنها کشورشان است .منظورم اين است که درواقع شايد کشوری به نام ايران وجود داشته باشد ولی ملتی به نام ايرانی ..!
بنابراين شايد بهتر باشه ما به اين سوال جواب بدهيم اصلا می خواهيم به نام ايرانی موجوديتی داشته باشيم يا نه اون وقت می بينيم که برای حفظ اين هويت بايد چه کار کنيم و با تغيير تدريجی خودمون به يک ملت دولتمردانی را انتخاب می کنيم که مارا به اين هدف برسانند و اين مسير بيش از 4 سال طول می کشه.
ارسال یک نظر