از خرافات در زمینه ظهور حضرت جسته گریخته چیزهایی شنیده بودم اما امروز بصورت خاص به جستجوی ظهور و شرایط آن پرداختم و از آنچه که دیدم بی اغراق وحشت کردم! آدرس خاصی را عنوان نمی کنم اما توصیه می کنم اگر تاکنون این جستجو را انجام نداده اید حتما اینکار را بکنید. اطلاعاتی راجع به تاریخ ظهور (به سال) مقدمات قبل از آن شامل زلزله تهران (با ذکر سال وقوع) جنگهائی که قبل از آن رخ خواهد داد و کشورهایی که در آن درگیر خواهد شد نماد طرفداران دجال و ... و جالبتر اینکه می بینی چقدر این حرفها با برنامه های بعضی ها تطابق دارد. خدایی تا حالا فکر می کردم خیلی از حرفهایی که بابت بعضی ها زده میشه اغراق شده ی بعضی رفتارهاش بوده اما امروز متوجه شدم که اصولا تمام حرکات و برنامه ها و اهداف ایشان بر اساس این پیش گوئیهای خارق العاده است.
خداوند همه ما را به راه راست هدایت کند.
۲ نظر:
جالب است بدانم از چه روشی خرافه را از ناخرافه تشخیص میدهید.
از نظر من انتظار ظهور مثل انتظار مرگ است. همه ما مستقل از نوع نگرشمان نسبت به زندگی پس از مرگ می دانیم که روزی این دنیا را ترک خواهیم کرد اما این دانش نه تنها ما را به یک نگاه منفعلانه نسبت به زندگی رهنمون نمی کند بلکه متناسب با باورمان به این واقعیت زندگی مسئولانه و خردمندانه تری را رقم خواهیم زد و به عبارتی "لحظه لحظه آنرا زندگی کرده لذت خواهیم برد." با یک باور عمیق نسبت به این موضوع آنقدر خوب زندگی خواهیم کرد که هر لحظه که مرگ فرارسد شادمانه راهی خواهیم شد و هیچ حسرت و آرزویی نخواهیم داشت. با این وصف انتظار نه به معنی چشم به راه فرارسیدن زمانی خاص که به معنی آمادگی دائمی برای وقوع لحظه های خاص است. به بیانی ساده در هر لحظه آمادگی پذیرایی از "هر مهمانی" را داشتن بدون نیاز به اطلاع قبلی. این نگاه با اینکه زمان ظهور فلان موقع است و فلانی رابط منجی و فلانی فرمانده لشکر او و ... منافات دارد. همه اینها یعنی سلب مسئولیت و عقل از خود و سپردن عنان زندگی خود به دیگری و این از نظر من یعنی خرافات.
ارسال یک نظر