۱۳۸۶/۰۳/۲۹

شریعتی

مهرداد لینک ویژه‌نامه شریعتی را در ستون کناری گذاشته بود برایم جالب شد از دوستان بپرسم در مورد شریعتی و ایده‌های او چه فکر می‌کنند؟ به طور مشخص آیا دیدگاهتان نسبت به 15 سال پیش که با هم بودیم تفاوتی کرده است؟

البته اگر درست یادم باشد تنها یک بار به صورت گذرا بحثی در اینجا شد. می‌دانم اکثرا دیگر حوصله‌ای برای این بحثها ندارید ولی جالب خواهدبود اگر سعی کنید هر کدام حداقل در 2 3 کلمه بنویسید مثلا در سال 1371 برای او چه صفاتی قائل بودید و الان چه؟ ممکن است دیدگاهتان همان باشد و ممکن است تغییر کرده باشد.

۱۳۸۶/۰۳/۲۸

خدایان منطق و استدلال

از آنجایی که دوستان از آخرین معمای من در وبلاگ خیلی بیش از آنچه انتظار می‌رفت استقبال کردند، به شکل فجیعی تشویق شدم و امروز در پاسخ به این استقبال و ابراز احساسات پرشور، معمای دیگری مطرح می‌کنم :)

الف و ب دوست دارند که خودشان را خدایان منطق و استدلال معرفی کنند. برای آزمایش آنها شخصی این معما را طرح کرد: شما باید اعداد طبیعی X و Y را پیدا کنید. در مورد این اعداد می‌دانیم که Y از X بزرگتر است و X هم از یک بزرگتر است. همین‌طور می‌دانیم که مجموع X و Y از ۱۰۰ کمتر است. بعد از اینکه به الف حاصل ضرب این دو عدد و به ب حاصل جمع این دو عدد گفته شد، مکالمه زیر در گرفت:

الف: با این اطلاعات من نمی‌توانم این دو عدد را پیدا کنم.
ب: می‌دانستم.
الف: حالا می‌توانم آنها را پیدا کنم!
ب: حالا من هم می‌توانم!

با فرض درست بودن صحبت‌های الف و ب، اعداد X و Y کدام هستند؟‌‌ (استفاده از کامپیوتر برای حل مسئله مجاز است).

۱۳۸۶/۰۳/۲۱

تصاویر ماهواره‌ای از دارفور

به تازگی عفو بین‌الملل تصاویر ماهواره‌ای در مورد فاجعه انسانی که در دارفور در جریان است منتشر کرده است. روزنامه واشنگتن پست هم مقاله‌ای در این مورد منتشر کرده و تعدادی از این تصاویر را که وضعیت منطقه را در سال‌های ۲۰۰۴ و ۲۰۰۷ مقایسه‌ می‌کنند، به نمایش گذاشته است. باور کردنش مشکل است که چه راحت روستاها تخریب می‌شوند، دها و صدها هزار نفر کشته (تعداد کشته‌شدگان در سال ۲۰۰۶ بیش از ۲۰۰ هزار نفر برآورد شده است) و تعداد بیشتری بی‌خانمان می‌شوند (تا کنون تعداد آوارگان در حدود سه و نیم میلیون نفر تخمین زده می‌شود) و همچنان رسانه‌ها به سردی از کنار ماجرا می‌گذرند. برای دیدن عکس‌ها ماهواره‌ای بیشتر می‌توانید به سایت ویژه عفو بین الملل به نام دیدگان به سوی سودان نگاه کنید.
هنوز فجایع رواندا که در آن در کمتر از ۱۰۰ روز بین ۵۰۰ تا ۸۰۰ هزار نفر کشته شدند و تا مدتها کسی واکنشی نشان نداد، از یادمان نرفته است. در طی آن فاجعه هم پیش از آنکه رسانه‌ها خبردار شوند و نهادهای بین‌المللی دست به کار شوند، کار از کار گذشته بود. با درک اهمیت موضوع، سازمان ملل همچنان تلاش می‌کند که نیروهای پاسدار صلح را به سودان بفرستد ولی دولت سودان از پذیرش آنها امتناع می‌کند و تنها اجازه ورود تعدادی محدود از نیروهای اتحادیه آفریقا را داده است. با نگاهی صفحه مربوط به گزارش فعالیت نیروهای اتحادیه آفریقا در دارفور مشخص می‌شود که چقدر کارساز بوده‌اند (دقت کنید: آخرین بار در سال ۲۰۰۵ گزارشی در مورد دارفور منتشر کرده‌اند!). سران کشوراهای G8 هم گاه به گاه اشاره‌ای به فجایع جاری در دارفور می‌کنند ولی به نظر نمی‌رسد که هنوز اراده‌ای برای دخالت مستقیم و پایان دادن به این فاجعه داشته باشند. چین که مهمترین مشتری نفت صادراتی سودان است هم از تمام وزن سیاسی خودش استفاده می‌کند و جلوی فشارها به دولت سودان را گرفته است.

البته ایراد گرفتن از کشورهای غربی و رسانه‌های بین‌المللی آسان است ولی چیزی که در این بین بیش از همه آزار دهنده است و خون آدم را به جوش می‌آورد، رفتار دولت و رسانه‌های ایران در این مورد است. در رسانه‌های خبری ایرانی که به جز چند اشاره بسیار کوچک و جزیی تا به حال چیزی ندیده‌ام (بگذریم از اخباری که بدون اشاره به فجایع جاری، از آمریکا در دیگر کشورها به خاطر در فشار گذاشتن دولت مسلمان سودان انتقاد می‌کنند و کل داستان را واروه نشان می‌دهند!). و در این بین دولت ایران چه می‌کند؟ قراردادهای همکاری با سودان امضا می‌کند و اسفند گذشته رییس‌جمهور منتخب خودش به سودان رفته تا با عمر البشیر، رییس جمهور «کشور دوست و برادر، سودان» دیدار کند.