۱۳۸۷/۰۸/۰۸

پناه می‌برم

اعوذ بالله من الفساد*
*فساد=فارغ‌التحصیلان سازمان استعدادهای درخشان

۱۳۸۷/۰۸/۰۵

Wall Street

این متن را با یک ایمیل دریافت کردم:

If you have difficulty understanding the current world financial situation, the following should help...

Once upon a time in a village in India , a man announced to the villagers that he would buy monkeys for $10.

The villagers seeing there were many monkeys around, went out to the forest and started catching them.
The man bought thousands at $10, but, as the supply started to diminish, the villagers stopped their efforts. The man further announced that he would now buy at $20. This renewed the efforts of the villagers and they started catching monkeys again.

Soon the supply diminished even further and people started going back to their farms. The offer rate increased to $25 and the supply of monkeys became so little that it was an effort to even see a monkey, let alone catch it!

The man now announced that he would buy monkeys at $50! However, since he had to go to the city on some business, his assistant would now act as buyer, on his behalf.

In the absence of the man, the assistant told the villagers: ' Look at all these monkeys in the big cage that the man has collected. I will sell them to you at $35 and when he returns from the city, you can sell them back to him for $50. '

The villagers squeezed together their savings and bought all the monkeys.

Then they never saw the man or his assistant again, only monkeys everywhere! Welcome to WALL STREET.

این هم یک پست جالب از وبلاگ منکیو استاد اقتصاد هاروارد در مورد مقایسه سیاست های مالیاتی کاندیداهای ریاست جمهوری آمریکا.

این هم جوابی به آن از مولیگان از اساتید اقتصاد شیکاگو، با جمله آخر شدیدا موافقم، نطقهای اوباما حرف ندارند.

۱۳۸۷/۰۷/۳۰

فقط برای یک لبخند

مجله شهروند هفته گذشته یک مقاله کوتاه از نیویورک تایمز ترجمه کرده بود با این محتوا که چرا با وجود انتخاب سارا پیلن تعداد خانوم هائی که به اوباما تمایل پیدا کرده اند بیشتر شده است. در این مقاله نسبتا کوتاه دو دلیل ارائه شده بود. دلیل اول نویسنده مقاله که کاملا معلوم بود خود یک خانوم است این بود که سارا پیلین زیباست و خانومها از زنان زیبا خوششان نمی آید. به عنوان استدلال هم رفتار با همکلاسی های زیبا را در دوران دبیرستان یادآوری کرده بود. دلیل دوم هم اعتماد به نفس بالای سارا پیلین عنوان کرده بود که باز خانوم ها به دلیل مشکل اعتماد به نفس به صورت عام از چنین زنهائی خوششان نمی آید. در پایان هم نویسنده عنوان کرده بود البته هر دو ویژگی اینچنینی باعث جلب رای برخی مردان شده است.
پی نوشت: تمام مطلب فوق عقاید نویسنده از خدا بی خبر نیویورک تایمز است و اینجانب هرگونه وابستگی ، هم عقیدگی و هرگونه هم دیگر را با این عقیده به طور کلی و نوشتن این مطلب در اینجا را به طور جزئی منکر میشوم!

۱۳۸۷/۰۷/۲۲

کروبی آمد

این را فقط در ایران می توان سراغ گرفت که کسی ادعا کند که بخشی از یک حزب از یک نفر برای انتخابات مهمی مثل ریاست جمهوری حمایت می کنند و بخش دیگر از شخص دیگر: "کروبی: تعداد زیادی از روحانیون، مجمع بانوان (به ریاست فاطمه كروبی) و بخشی از حزب همبستگی (به محوریت راه‌چمنی) و حزب اعتمادملی از من دعوت كرده‌اند"

جدای از اینکه چه کسی را برای ریاست جمهوری مناسب تر بدانیم، در یک نگاه کلی فکر می کنم؛ کروبی به هیچ عنوان رای خاتمی را به صورت شدید کم نخواهد کرد. اصلا آمدن همزمان کروبی و خاتمی ممکن است به نفع خاتمی باشد. اگر فرض کنیم هر کسی بیاید رقابت اصلی اش با احمدی نژاد است، اصلا آمدن کروبی به نفع خاتمی است.

به عنوان مثال اگر رقابت بین قالیباف و کروبی بود، آنگاه آمدن خاتمی به نفع کروبی بود.

شما چه فکر می کنید؟

باز هم اقتصاد

ما که نفهمیدم این مالیات بر ارزش افزوده دقیقا چیست و چگونه دریافت خواهد شد. به هر جا که سر کشیدم هم فقط شعف اعتصاب بازاریان بود و ندای احسنت.
تا جائی که عقل من قدر میدهد بازاریان جائی نمی خوابند که زیرشان آب برود. نه اینکه این مذموم باشد که یکی از خصائص کار در بازار است. فکر میکنم بازاریان بیش از هرچیز نگران افشائ میزان درآمدشان باشند تا هرچیز دیگر.
کاش دوستان یاری برسانند تا ما هم بفهمیم این روند در فساد کنونی اقتصاد، گامی مثبت است یا خیر و بهتر بود چه میکردند؟

۱۳۸۷/۰۷/۲۰

به افتخار پدر

امسال پدرم 80، برادرم (فرزند دوم خانواده) 50، برادرزاده ام و نوه ارشد خانواده 30، همسرم 40 و پسرم 10 ساله شدند و از ازدواج تنها خواهرم 20 سال گذشت و من تا امسال به این موضوع دقت نکرده بودم که سال وقوع همه این اتفاقات به 7 ختم می شود!
به افتخار پدرم مهمانی کوچکی ترتیب دادیم و بعد از مدتها همه دور هم جمع شدیم. نمی دانید چه لذتی داشت دیدن لبخند رضایت پدر. امید که تا زنده هستند و هستیم قدرشان را بدانیم.

۱۳۸۷/۰۷/۱۴

انتخابات آمریکا

یک ماه دیگر تا برگزاری انتخابات آمریکا باقی مانده. انتخابات در آمریکا همیشه در اولین سه‌شنبه‌ی ماه نوامبر برگزار می‌شود٬ که امسال افتاده‌است به روز ۴ نوامبر یا ۱۴ آبان خودمان. حتمآ می‌دانید که رییس‌جمهور در آمریکا با رای مستقیم مردم انتخاب نمی‌شود. در واقع می‌توان گفت که ۵۰ انتخابات جداگانه در ۵۰ ایالت برگزار می‌کنند. هر ایالت تعداد مشخصی نماینده یا سهمیه - electoral college - دارد (با نماینده‌های مجلس نمایندگان و سنا اشتباه نگیرید) که به نامزد برنده‌ در همان ایالت می‌رسد. این نماینده‌ها در ماه ژانویه در نشستی رییس‌جمهور را تعیین می‌کنند. از نظر قانونی لزومی ندارد که نماینده‌ی یک ایالت به همان نامزدی که برنده‌ی آن ایالت شده رای بدهد٬‌ اما در عمل این اتفاق نمی‌افتد و نماینده‌ها به برنده‌ی ایالت رای می‌دهند.

تعداد نماینده‌های هر ایالت ثابت است و مساوی است با تعداد نمایندگان مجلس (House of representative) به اضافه‌ی تعداد سناتورهایش. هر ایالت دو تا سناتور دارد٬ اما تعداد نمایندگان مجلس متناسب بوده‌ است با جمعیت ایالت در همان اوایلی که آمریکا کشور درست و حسابی شده. با تغییر توزیع جمعیت در آمریکا این تناسب از میان رفته. خلاصه این که ایالتی بودن انتخابات باعث شده گاهی نامزدی که بیش‌ترین آرای مردمی را آورده٬ برنده انتخابات نشود. نمونه‌اش انتخابات سال ۲۰۰۰ که «ال‌ گر» حدود ۲۵۰ هزار رای بیش از بوش آورد٬ اما بوش رییس‌جمهور شد.

در این یک‌ ماه باقی‌مانده شرکت‌های مختلف تقریبآ هر روز نظرسنجی‌‌ می‌کنند تا نتیجه‌ی انتخابات را پیش‌بینی کنند. اگر دوست دارید این نظرسنجی‌ها را دنبال کنید٬ نگاهی به این وب‌سایت بیندازید و نتیجه‌ی نظرسنجی‌ها را به تفکیک ایالت ببینید. همان‌طور که در این وب‌سایت می‌بینید٬ ایالت‌های کم‌جمعیت‌تر که بافت روستایی-کشاورزی بیش‌تری دارند به جمهوری‌خواه‌ها رای می‌دهند. طنز روزگار آن که جمهوری‌خواه‌ها اکثریت رای‌شان را از میان این‌ها که معمولآ کم‌درآمدتر و بی‌بضاعت‌تر اند جمع می‌کنند و البته شعارهای‌شان هم برای این‌ها جذاب‌تر است٬ اما در نهایت سیاست‌هایشان به نفع پردرآمدترین‌ها است.


راستی تا یادم نرفته بگویم که انتخابات سال ۱۹۸۰ میان کارتر و ریگان هم روز چهارم نوامبر برگزار شد که همان ۱۳ آبان ۱۳۵۹باشد٬ یعنی درست یک سال پس از ماجرای اشغال سفارت آمریکا در ایران. خب نتیجه‌اش را هم که همه می‌دانید: شکست سنگین یکی از آدم‌حسابی‌ترین رییس‌جمهورهای آمریکا.