ما که نفهمیدم این مالیات بر ارزش افزوده دقیقا چیست و چگونه دریافت خواهد شد. به هر جا که سر کشیدم هم فقط شعف اعتصاب بازاریان بود و ندای احسنت.
تا جائی که عقل من قدر میدهد بازاریان جائی نمی خوابند که زیرشان آب برود. نه اینکه این مذموم باشد که یکی از خصائص کار در بازار است. فکر میکنم بازاریان بیش از هرچیز نگران افشائ میزان درآمدشان باشند تا هرچیز دیگر.
کاش دوستان یاری برسانند تا ما هم بفهمیم این روند در فساد کنونی اقتصاد، گامی مثبت است یا خیر و بهتر بود چه میکردند؟
تا جائی که عقل من قدر میدهد بازاریان جائی نمی خوابند که زیرشان آب برود. نه اینکه این مذموم باشد که یکی از خصائص کار در بازار است. فکر میکنم بازاریان بیش از هرچیز نگران افشائ میزان درآمدشان باشند تا هرچیز دیگر.
کاش دوستان یاری برسانند تا ما هم بفهمیم این روند در فساد کنونی اقتصاد، گامی مثبت است یا خیر و بهتر بود چه میکردند؟
۷ نظر:
البته بازاری اصفهان مورد تحسين واقع می شوند.اين نکته فراموش نشود لطفا
این که اصل مخالفت با حکومت فارغ از موضوع آن توسط اکثر جامعه مورد تایید قرار گیرد، اصلا برای حاکمان نشانه خوبی نیست.
هر گروه اجتماعی با ابزارهایی که در اختیار دارد به دنبال بیشینه کردن منافع گروه خود است، این در تمام سیستمهای سیاسی وجود دارد.
در مورد اصل طرح اطلاع چندانی ندارم، ایده مناسبی است ولی می توانم تصور کنم به دلیل نحوه اجرای بد دولت (از جمله عدم اطلاع رسانی مناسب و نبود برخی زیر ساختها) در عمل شکست خورده است.
چطور جون اصفهانی هستند؟ یا بازاری اصفهانی هستند؟ یا اول شروع کردنند؟
من در کل فکر میکنم کاری که در دنیا سالهاست انجام میشود و به نوعی اقتصاد کشورهای سالم براساس آن میچرخد حتما کار خوبی است! از یک طرف هم به بازاری ها حق میدهم که نخواهند درآمدشان مشخص شود.مگر درآمد دولت معلوم است که درآمد فلان حاجی دربازار معلوم باشد.خودم هم راست وحسینی از زیر بار مالیات درمیروم!به هر صورت که بتوانم چون معتقدم دولت به جای این مالیات به من سرویسی نمیدهد و ...
سیاستها باید چنان باشد که هزینه و دردسر از زیر مالیات دررفتن بیش از هزینه پرداخت آن باشد. در هیچ جای دنیا مردم به خاطر اینکه مالیات لذت بخش است، مالیات نمی پردازند. مالیات می پردازند؛ چون مجبورند.
من هم خیلی از طرح نمی دانم. اما همین قدر می دونم که استخراج ارزش افزوده در بعضی خدمات میسر نیست. بعنوان مثال شما فرض کنید یک بستر ارتباطی را از یک شرکت می خرید که طبیعتا بر اساس اون قیمت مالیاتی پرداخت می شه. حالا بر روی این بستر شما سرویس های مختلف فراهم می کنید و به شکل ها، کیفیت ها و قیمت های مختلف می فروشید. بدست آوردن اینکه قیمت اولیه دقیقا چه بخشی از از قیمت فروش این سرویس است علاوه بر اینکه کار مشکلی است نسبت یکسانی هم برای تمام خدمات قابل عرضه توسط شما نخواهد داشت و این باعث می شه که نرخ ارزش افزوده های مختلف بر هر سرویس داشته باشید. و حالا درنظر بگیرید که این قصه حداقل سه دست ممکنه بچرخه و در هر گردش باید مالیات ارزش افزوده اخذ بشه. در قانون تجمیع مالیات و عوارض فقط عرضه کننده اول مالیات می گرفت و سایرین از این امر معاف بودند.
هفته پیش از پدر دوست پسرم! شنیدم که در یکی از ایالتهای آمریکا، به ازای درآمد و یا مصرف و یا هر چیز دیگه مالیاتی اخذ نمی شه اما در پایان سال بر باقیمانده درآمد سال شما که در طی سال خرج نشده مالیات نسبتا سنگینی بسته می شه و به قول آقا فرشاد در رفتن از پرداخت آن هزینه بیشتری دارد. با خودم فکر کردم چه جالب! این روش دقیقا مشابه قانون خمس در دین ماست. راستی چرا در یک حکومتی که داعیه اسلامی بودنش گوش همه رو کر کرده نباید از یک چنین الگوئی تبعیت بشه؟
A nice article on this by Abdi:
http://www.sarmayeh.net/ShowNews.php?18621
for Mahdieh:
VAT (Value Added Tax) in principle only is paid by the final consumer, then the intermediate goods shouldn't pay VAT.
ظاهرا همانگونه که فرشاد گفت این 3 درصد را نهایتا مصرف کننده بایستی پرداخت کند.روش کار هم به این صورت است که اولین فروشنده (مثلا تولید کننده یا اولین توزیع کننده) 3 درصد بر روی فاکتور می کشد و آن را به دولت می پردازد ،واسطه ها تنها هم همین 3 درصد را اضافه می کنند چرا که با ارائه فاکتور خرید به دارایی، 3 درصدی که دولت از فروشنده قبلی دریافت کرده را از دولت می گیرند، تا نهایتا مصرف کننده نهایی 3 درصد را می پردازد.مشکلی که وجود دارد این است که بازاری(واسطه) ها با این ترتیب تمامی حساب وکتاب خرید و فروششان مشخص می شود و نمی توانند از زیر بار مالیات فرار کنند.که به نظر من اگر بخواهند راه فرار وجود دارد کافی است مثل سابق فاکتورهای خرید و فروشی که به دارایی ارائه می کنند واقعی نباشد(البته باید کمی با هم همکاری کنند) .مشکل دیگر همانطور که فرشاد گفته عدم اطلاع رسانی دقیق می باشد،بطوری که بعضا تصور میکنند این 3 درصد با هر واسطه گری دخیل میشود و مثلا با 3 دست چرخیدن ضریب 1.0928 میگیرد که این چنین نیست( البته شاید به دلیل عدم اطلاع رسانی در عمل اینچنین شود).ضمن اینکه VAT در اکثر کشورها با درصد بالاتری دریافت می گردد مثلا آلمان را می دانم که 16% است وهر کالایی که می خرید ذیل فاکتور آن مبلغ این 16% ذکر گردیده است.
ارسال یک نظر