وبلاگ ِ چند نفر از ورودیهای سال ۶۹ دانشکدهی برق و کامپیوتر دانشگاه صنعتی اصفهان
۱۳۸۴/۰۹/۰۹
محمود در نیویورک
خاطرات رییس جمهور محترم از سفر نیویورک خواندنی است .اگر خواستید فیلم این گزارش را دارم ...فقط میتوانم بگویم متاسفم
اقتصاددان کیست و اقتصاد چیست؟
نوشته بودم که اگر در مورد کاری بنویسم که اینجا می کنم می گویید چه ربطی به اقتصاد دارد؟ دوستان پرسیده بودند منظورت چیست؟
از این حرف دو منظور داشتم:
منظور دوم آن بود که کار تئوریکی که الان انجام می دهم چنان مجرد شده است که گاهی اوقات خودم هم ربطش به اقتصاد یادم می رود.
در مورد اینکه منظور اولم را چطور بنویسم چند روزی داشتم فکر می کردم تا آفتاب آمد دلیل آفتاب. اگر این که اینها می گویند اقتصاد است آن چارچوبی که من در آن فکر می کنم چیست. دوست خوبم حامد هم مطلبی در این مورد نوشته اگر علاقه داشتید بخوانید.
از این حرف دو منظور داشتم:
منظور دوم آن بود که کار تئوریکی که الان انجام می دهم چنان مجرد شده است که گاهی اوقات خودم هم ربطش به اقتصاد یادم می رود.
در مورد اینکه منظور اولم را چطور بنویسم چند روزی داشتم فکر می کردم تا آفتاب آمد دلیل آفتاب. اگر این که اینها می گویند اقتصاد است آن چارچوبی که من در آن فکر می کنم چیست. دوست خوبم حامد هم مطلبی در این مورد نوشته اگر علاقه داشتید بخوانید.
غزل
امروز صبح که میرفتم سر کار یک غزل از مولانا را با صدای علیرضا عصار شنیدم.
این غزل اول صبح چنان مرا به وجد آورد که حیفم آمد دیگران را در این وجد شریک نکنم.
هر چند که برای نگارشش بایستی به ذهنی مغشوش تکیه کنم.خطاهای احتمالی را بر من ببخشايید.
من مست و تو دیوانه ما را که برد خانه؟
صد بار تو را گفتم کم خور دو سه پیمانه
در شهر یکی کس را هشیار نمی بینم
هر یک بتر از دیگر شوریده و دیوانه
ای لولی بربط زن تو مست تری یا من؟
ای پیش چو تو مستی افسون من افسانه
از خانه برون رفتم مستیم به پیش آمد
در هر نظرش مضمر صد گلشن و کاشانه
چون کشتی بی لنگر کژ می شد و مژ می شد
وز حسرت او مرده صد عاقل و فرزانه
گفتم:زکجایی تو؟تسخر زد و گفت ای جان
نیمیم ز ترکستان نیمیم ز فرغانه
نیمیم ز آب و گل نیمیم ز جان و دل
نیمیم لب دریا نیمی همه دردانه
گفتم که رفیقی کن با من که منت خویشم
گفتا که بنشناسم من خویش ز بیگانه
من بی دل و دستارم در خانه ی خمارم
یک سینه سخن دارم این شرح دهم یا نه....
سرمست چنان خوبی کی کم بود از چوبی
برخاست فغان آخر از استن حنانه
شمس الحق تبريزی از خلق چه پرهيزی اکنون که درافکندی صد فتنه فتانه
این غزل اول صبح چنان مرا به وجد آورد که حیفم آمد دیگران را در این وجد شریک نکنم.
هر چند که برای نگارشش بایستی به ذهنی مغشوش تکیه کنم.خطاهای احتمالی را بر من ببخشايید.
من مست و تو دیوانه ما را که برد خانه؟
صد بار تو را گفتم کم خور دو سه پیمانه
در شهر یکی کس را هشیار نمی بینم
هر یک بتر از دیگر شوریده و دیوانه
ای لولی بربط زن تو مست تری یا من؟
ای پیش چو تو مستی افسون من افسانه
از خانه برون رفتم مستیم به پیش آمد
در هر نظرش مضمر صد گلشن و کاشانه
چون کشتی بی لنگر کژ می شد و مژ می شد
وز حسرت او مرده صد عاقل و فرزانه
گفتم:زکجایی تو؟تسخر زد و گفت ای جان
نیمیم ز ترکستان نیمیم ز فرغانه
نیمیم ز آب و گل نیمیم ز جان و دل
نیمیم لب دریا نیمی همه دردانه
گفتم که رفیقی کن با من که منت خویشم
گفتا که بنشناسم من خویش ز بیگانه
من بی دل و دستارم در خانه ی خمارم
یک سینه سخن دارم این شرح دهم یا نه....
سرمست چنان خوبی کی کم بود از چوبی
برخاست فغان آخر از استن حنانه
شمس الحق تبريزی از خلق چه پرهيزی اکنون که درافکندی صد فتنه فتانه
۱۳۸۴/۰۹/۰۶
۱۳۸۴/۰۹/۰۵
Spy agencies
After reading Arash’s aluminum foil note (that was fun) I couldn’t resist writing this entry. Please keep reading and watching if you are over 18 years old (or over 100).
Some people think CIA and other spy agencies are controlling the world and even wear tin-foil hats to protect their brain against them.
I don’t go over details of what they did regarding Iraq prewar intelligence. Just one story:
While ago I was watching Bill Maher interview. He talked about one of the Bush’s appointees; the second person in charge in Food and Drug Administration (FDA). Luckily I found the link to his interview and I don’t have to write the details.
Even in this country there are people in charge who can not distinguish the difference between … and …! (our dear country is full of them!)
This is the link. Please click on the picture and watch the interview. Wait few minutes to see the part that I am talking about.
Some people think CIA and other spy agencies are controlling the world and even wear tin-foil hats to protect their brain against them.
I don’t go over details of what they did regarding Iraq prewar intelligence. Just one story:
While ago I was watching Bill Maher interview. He talked about one of the Bush’s appointees; the second person in charge in Food and Drug Administration (FDA). Luckily I found the link to his interview and I don’t have to write the details.
Even in this country there are people in charge who can not distinguish the difference between … and …! (our dear country is full of them!)
This is the link. Please click on the picture and watch the interview. Wait few minutes to see the part that I am talking about.
۱۳۸۴/۰۸/۳۰
A Short History of Nearly Everything
حجم بالاي كشفيات علمي انجام شده در دوران جديد به اندازهاي است كه بسياري از اين كشفيات را نه تنها دور از دسترس عامه مردم، بلكه بسياري از آنها را دور از دسترس متخصصين ساير رشتهها قرار داده است.
كتاب
A Short History of Nearly Everything
اگر چه بر خلاف عنوانش تاريخچهاي از همه چيز نيست، ولي پيشرفتهاي علمي مهمي را در رشتههاي مختلف به صورت ساده و جذاب، روايت ميكند.
حجم قابل توجهي از مطالب كتاب به تاريخچه كره زمين و حيات در آن اختصاص يافته است.
فهرست عناوين كتاب به شرح زير است:
PART I LOST IN THE COSMOS
1 How to Build a Universe
2 Welcome to the Solar System
3 The Reverend Evans's Universe
PART II THE SIZE OF THE EARTH
4 The Measure of Things
5 The Stone-Breakers
6 Science Red in Tooth and Claw
7 Elemental Matters
PART III ANEW AGE DAWNS
8 Einstein's Universe
9 The Mighty Atom
10 Getting the Lead Out
11 Muster Mark's Quarks
12 The Earth Moves
PART IV DANGEROUS PLANET
13 Bang!
14 The Fire Below
15 Dangerous Beauty
PART V LIFE ITSELF
16 Lonely Planet
17 Into the Troposphere
18 The Bounding Main
19 The Rise of Life
20 Small World
21 Life Goes On
22 Good-bye to All That
23 The Richness of Being
24 Cells
25 Darwin's Singular Notion
26 The Stuff of Life
PART VI THE ROAD TO US
27 Ice Time
28 The Mysterious Biped
29 The Restless Ape
30 Good-bye
كتاب
A Short History of Nearly Everything
اگر چه بر خلاف عنوانش تاريخچهاي از همه چيز نيست، ولي پيشرفتهاي علمي مهمي را در رشتههاي مختلف به صورت ساده و جذاب، روايت ميكند.
حجم قابل توجهي از مطالب كتاب به تاريخچه كره زمين و حيات در آن اختصاص يافته است.
فهرست عناوين كتاب به شرح زير است:
PART I LOST IN THE COSMOS
1 How to Build a Universe
2 Welcome to the Solar System
3 The Reverend Evans's Universe
PART II THE SIZE OF THE EARTH
4 The Measure of Things
5 The Stone-Breakers
6 Science Red in Tooth and Claw
7 Elemental Matters
PART III ANEW AGE DAWNS
8 Einstein's Universe
9 The Mighty Atom
10 Getting the Lead Out
11 Muster Mark's Quarks
12 The Earth Moves
PART IV DANGEROUS PLANET
13 Bang!
14 The Fire Below
15 Dangerous Beauty
PART V LIFE ITSELF
16 Lonely Planet
17 Into the Troposphere
18 The Bounding Main
19 The Rise of Life
20 Small World
21 Life Goes On
22 Good-bye to All That
23 The Richness of Being
24 Cells
25 Darwin's Singular Notion
26 The Stuff of Life
PART VI THE ROAD TO US
27 Ice Time
28 The Mysterious Biped
29 The Restless Ape
30 Good-bye
۱۳۸۴/۰۸/۲۷
چرا نمی نویسیم ... چه بنویسیم
سعید پرسیده بود چرا نمی نویسم. راستش آن است مدتی گرفتار جابحا کردن دانشگاه و خانه و زندگی بودم. بعد از آن هم مدتی این شرکتی که شیر فلکه اینترنت ما در دستش است فیلم درآورد و یک ماهی ما را با سرویس نامناسب اذیت کرد.
اتفاقا چند روزی بود به این فکر می کردم که چیزی بنویسم ولی می دانید من که حرفهای مهندسی نمی توانم بزنم (می شود داستان یک عمله در جمع مهندسین) اگر در مورد کارهای دانشگاه هم حرف بزنم می گویید اینها چه ربطی به اقتصاد دارد. هنر دیگری هم که ندارم پس می ماند در مورد اقتصاد و سیاست ایران حرف زدن ... که اگر بخواهی به جز در مورد طنزهای نبودی (هر چند او هم الان بیشتر فحش می دهد) حرف بزنی فقط باید فحش بدهی. به همین خاطر برای رعایت عفت کلام و برخی از دوستان که هنوز شک دارند رییس جمهور شدن احمدی نژاد خوب بود یا بد فکر کردم چیزی ننویسم بهتر است. راستی این اولین باری بود که پیش بینی های سیاسی من صد در صد درست از آب درآمد، امیدوارم بقیه آنها غلط از آب درآید.
از حالا به بعد در تمرینی مدنی سعی می کنم به چیزهای غیر از سیاست هم فکر کنم و هر یک هفته، ده روز چیزی بنویسم. البته احمدی نژاد هم باید قول دهد جوری رفتار کند که ما حداقل هفته ای یک روز آرامش فکری داشته باشیم.
اتفاقا چند روزی بود به این فکر می کردم که چیزی بنویسم ولی می دانید من که حرفهای مهندسی نمی توانم بزنم (می شود داستان یک عمله در جمع مهندسین) اگر در مورد کارهای دانشگاه هم حرف بزنم می گویید اینها چه ربطی به اقتصاد دارد. هنر دیگری هم که ندارم پس می ماند در مورد اقتصاد و سیاست ایران حرف زدن ... که اگر بخواهی به جز در مورد طنزهای نبودی (هر چند او هم الان بیشتر فحش می دهد) حرف بزنی فقط باید فحش بدهی. به همین خاطر برای رعایت عفت کلام و برخی از دوستان که هنوز شک دارند رییس جمهور شدن احمدی نژاد خوب بود یا بد فکر کردم چیزی ننویسم بهتر است. راستی این اولین باری بود که پیش بینی های سیاسی من صد در صد درست از آب درآمد، امیدوارم بقیه آنها غلط از آب درآید.
از حالا به بعد در تمرینی مدنی سعی می کنم به چیزهای غیر از سیاست هم فکر کنم و هر یک هفته، ده روز چیزی بنویسم. البته احمدی نژاد هم باید قول دهد جوری رفتار کند که ما حداقل هفته ای یک روز آرامش فکری داشته باشیم.
ورقههای آلومینیومی برای دفاع در برابر کنترل ذهن
دوست خوبمان سعید پرسیده بود که من کجا هستم. خوب، من به شدت درگیر کارهای تحقیقاتی بودهام و متاسفانه اصلا فرصت نکردهام که به وبلاگ سری بزنم. در این بین مقالات علمی فراوانی را مطالعه کردهام که از این بین، خلاصهای از آنها در اینجا برای اطلاع دوستان میآورم.
سالهای طولانی است که افراد زیادی برای محافظت مغز خود در برابر امواج الکترومغناطیسی، تلهپاتی، امواج روان-ترونیکی (psychotronic) و سایر منابع امواج کنترل کنند ذهن از سلاح ساده و موثری استفاده میکنند: کلاههای ساخته شده از ورقه آلومینیوم. اخیرا یک محقق ایرانی در دانشگاه MIT موفقیت این روش متداول دفاعی را در برابر امواج الکترومغناطیسی در فراکانسهای مختلف مورد آزمایش قرار داده است. علی رحیمی (عکس زیر) با روشی سیستماتیک کارایی این ورقههای آلومینیومی را به کمک تجهیزات پیشرفته آزمایشگاهی در شرایط مختلف بررسی کرده و نتایج این بررسی را برای آگاهی عموم به شکل مقالهای منتشر کرده است.
با کمال تعجب، این تحقیق نشان میدهد که: «با وجود آنکه به طور متوسط، این کلاهها امواج رادیویی مشکوک را در تمامی جهات تضعیف میکنند در برخی فرکانسهای خاص میتوانند امواج را تقویت کنند. نکته مهم آن است که این فرکانسهای خاص در باندهای رزرو شده توسط FCC برای کاربردهای دولتی است. شواهد آماری نشان میدهد که استفاده از این کلاهها ممکن است در واقع توانایی سازمانهای جاسوسی دولتی را در رخته به ذهن افراد افزایش دهد. ما حدس میزنیم که ممکن است که در پس تبلیغات فراوان در کتابها و فیلمها و نشریات برای استفاده از این نوع کلاهها، دولت در واقع در صدد افزایش کنترل خود در حیطه شخصی افراد بوده باشد.»
اگر شما هم دچار سو ظن شدید و پارانویا هستید و بر اساس بینشی بر پایه تئوری توطئه به همه چیز نگاه میکنید، تصدیق میکنید که این یافتههای علمی تکان دهنده هستند. از طرف دیگر، آقای زاپاتو، نویسنده معروف و نامدار کتاب «عرقچینهای منعکسکننده امواج ساخته شده از ورقه آلومینیوم» در وب سایت خود گزارش تیم یاده شده از MIT را بررسی و رد کرده و ادعا میکند که «نارساییها و مشکلات فراوانی در روش تحقیق این تیم وجود دارد از جمله درک نادرست مکانیسم کنترل مغز توسط امواج روان-ترونیکی. من حدس میزنم که این بررسی، در واقع، تلاشی است از طرف سازمانهای جاسوسی که با انتشار اکاذیب در مورد تکنولوژی عرقچینهای منعکس کننده امواج به طور خاص و شیلدهای ساخته شده از برگههای آلومینیومی به طور عام، سعی در از بین بردن اعتماد گروههای پارانوید به این شیوههای مطمئن دارند تا آنها را در برابر کنترل مغزهایشان خلع سلاح کنند... این تردیدها زمانی بیشتر میشود که بیاد بیاوریم که آزمایشگاه مدیا در MIT که این پژوهشگران به آنجا وابسته هستند در سالهای آخیر کمکهای مالی فراوانی از DARPA و ارتش آمریکا دریافت کرده است.»
به این ترتیب هنوز سوال مهمی پیش روی بشریت است: از برگههای آلومینیومی استفاده بکنیم یا نه؟
سالهای طولانی است که افراد زیادی برای محافظت مغز خود در برابر امواج الکترومغناطیسی، تلهپاتی، امواج روان-ترونیکی (psychotronic) و سایر منابع امواج کنترل کنند ذهن از سلاح ساده و موثری استفاده میکنند: کلاههای ساخته شده از ورقه آلومینیوم. اخیرا یک محقق ایرانی در دانشگاه MIT موفقیت این روش متداول دفاعی را در برابر امواج الکترومغناطیسی در فراکانسهای مختلف مورد آزمایش قرار داده است. علی رحیمی (عکس زیر) با روشی سیستماتیک کارایی این ورقههای آلومینیومی را به کمک تجهیزات پیشرفته آزمایشگاهی در شرایط مختلف بررسی کرده و نتایج این بررسی را برای آگاهی عموم به شکل مقالهای منتشر کرده است.
با کمال تعجب، این تحقیق نشان میدهد که: «با وجود آنکه به طور متوسط، این کلاهها امواج رادیویی مشکوک را در تمامی جهات تضعیف میکنند در برخی فرکانسهای خاص میتوانند امواج را تقویت کنند. نکته مهم آن است که این فرکانسهای خاص در باندهای رزرو شده توسط FCC برای کاربردهای دولتی است. شواهد آماری نشان میدهد که استفاده از این کلاهها ممکن است در واقع توانایی سازمانهای جاسوسی دولتی را در رخته به ذهن افراد افزایش دهد. ما حدس میزنیم که ممکن است که در پس تبلیغات فراوان در کتابها و فیلمها و نشریات برای استفاده از این نوع کلاهها، دولت در واقع در صدد افزایش کنترل خود در حیطه شخصی افراد بوده باشد.»
اگر شما هم دچار سو ظن شدید و پارانویا هستید و بر اساس بینشی بر پایه تئوری توطئه به همه چیز نگاه میکنید، تصدیق میکنید که این یافتههای علمی تکان دهنده هستند. از طرف دیگر، آقای زاپاتو، نویسنده معروف و نامدار کتاب «عرقچینهای منعکسکننده امواج ساخته شده از ورقه آلومینیوم» در وب سایت خود گزارش تیم یاده شده از MIT را بررسی و رد کرده و ادعا میکند که «نارساییها و مشکلات فراوانی در روش تحقیق این تیم وجود دارد از جمله درک نادرست مکانیسم کنترل مغز توسط امواج روان-ترونیکی. من حدس میزنم که این بررسی، در واقع، تلاشی است از طرف سازمانهای جاسوسی که با انتشار اکاذیب در مورد تکنولوژی عرقچینهای منعکس کننده امواج به طور خاص و شیلدهای ساخته شده از برگههای آلومینیومی به طور عام، سعی در از بین بردن اعتماد گروههای پارانوید به این شیوههای مطمئن دارند تا آنها را در برابر کنترل مغزهایشان خلع سلاح کنند... این تردیدها زمانی بیشتر میشود که بیاد بیاوریم که آزمایشگاه مدیا در MIT که این پژوهشگران به آنجا وابسته هستند در سالهای آخیر کمکهای مالی فراوانی از DARPA و ارتش آمریکا دریافت کرده است.»
به این ترتیب هنوز سوال مهمی پیش روی بشریت است: از برگههای آلومینیومی استفاده بکنیم یا نه؟
ذوق مستي
یاری اندر کس نمیبینیم یاران را چه شد
دوستی کی آخر آمد دوستداران را چه شد
آب حیوان تیره گون شد خضر فرخ پی کجاست
خون چکید از شاخ گل باد بهاران را چه شد
کس نمیگوید که یاری داشت حق دوستی
حق شناسان را چه حال افتاد یاران را چه شد
لعلی از کان مروت برنیامد سالهاست
تابش خورشید و سعی باد و باران را چه شد
شهر یاران بود و خاک مهربانان این دیار
مهربانی کی سر آمد شهریاران را چه شد
گوی توفیق و کرامت در میان افکندهاند
کس به میدان در نمیآید سواران را چه شد
صد هزاران گل شکفت و بانگ مرغی برنخاست
عندلیبان را چه پیش آمد هزاران را چه شد
زهره سازی خوش نمیسازد مگر عودش بسوخت
کس ندارد ذوق مستی میگساران را چه شد
حافظ اسرار الهی کس نمیداند خموش
از که میپرسی که دور روزگاران را چه شد
_______
دوستان سلام
حال و احوال
غرض از آوردن اين غزل حافظ داننده راز آن است كه ديري است دلدار پيامي نفرستاد
مهرداد و آرش و فرشاد مطلبي مينوشتند، كيوان نيز و ساير دوستان هم
در اين چند ماه اخير هم كه ايرانمان تحولات زيادي را پشت سر گذاشته، از انتخابات تا كابينه و بورس و اتم و .... و بيم و اميدهاي بسيار.
چگونه ميتوان و با كدامين مي لعل ذوق مستي را به غليان درآورد تا به قول نهفت انديشه ورزي كنيد و دوستان را اوضاع و احوال خودتان و دنياي تان و مافهيا و دور روزگاران بي خبر نگذاريد.
عزت همگي زياد
دوستی کی آخر آمد دوستداران را چه شد
آب حیوان تیره گون شد خضر فرخ پی کجاست
خون چکید از شاخ گل باد بهاران را چه شد
کس نمیگوید که یاری داشت حق دوستی
حق شناسان را چه حال افتاد یاران را چه شد
لعلی از کان مروت برنیامد سالهاست
تابش خورشید و سعی باد و باران را چه شد
شهر یاران بود و خاک مهربانان این دیار
مهربانی کی سر آمد شهریاران را چه شد
گوی توفیق و کرامت در میان افکندهاند
کس به میدان در نمیآید سواران را چه شد
صد هزاران گل شکفت و بانگ مرغی برنخاست
عندلیبان را چه پیش آمد هزاران را چه شد
زهره سازی خوش نمیسازد مگر عودش بسوخت
کس ندارد ذوق مستی میگساران را چه شد
حافظ اسرار الهی کس نمیداند خموش
از که میپرسی که دور روزگاران را چه شد
_______
دوستان سلام
حال و احوال
غرض از آوردن اين غزل حافظ داننده راز آن است كه ديري است دلدار پيامي نفرستاد
مهرداد و آرش و فرشاد مطلبي مينوشتند، كيوان نيز و ساير دوستان هم
در اين چند ماه اخير هم كه ايرانمان تحولات زيادي را پشت سر گذاشته، از انتخابات تا كابينه و بورس و اتم و .... و بيم و اميدهاي بسيار.
چگونه ميتوان و با كدامين مي لعل ذوق مستي را به غليان درآورد تا به قول نهفت انديشه ورزي كنيد و دوستان را اوضاع و احوال خودتان و دنياي تان و مافهيا و دور روزگاران بي خبر نگذاريد.
عزت همگي زياد
۱۳۸۴/۰۸/۱۸
ایمان و هوش
به این خبر بامزه از مجلس در بررسی صلاحیت وزیر آموزش و پرورش توجه کنید:
«به گفتهی جلالی، نماینده مجلس، در کمیسیون از آقای فرشیدی در خصوص تیزهوشان سئوال شده است اما وی جواب میدهد: من زمانی که در قم بودم یکی از علما به من گفت که تیزهوشان کسانی نیستند که متدین شوند.
وی افزود: همچنین آقای فرشیدی اظهار داشته است که خداوند همهی نعمات را به یک نفر نخواهد داد مثلا اگر یک نفر هیکل بسیار درشتی دارد طبیعتا نقصی خواهد داشت و اگر کسی چارچوب بدنش سالم باشد نقص دیگری را خواهد داشت، لذا کسانی که تیزهوش هستند نیز نقصهایی مثل لاغری خواهند داشت.»
«به گفتهی جلالی، نماینده مجلس، در کمیسیون از آقای فرشیدی در خصوص تیزهوشان سئوال شده است اما وی جواب میدهد: من زمانی که در قم بودم یکی از علما به من گفت که تیزهوشان کسانی نیستند که متدین شوند.
وی افزود: همچنین آقای فرشیدی اظهار داشته است که خداوند همهی نعمات را به یک نفر نخواهد داد مثلا اگر یک نفر هیکل بسیار درشتی دارد طبیعتا نقصی خواهد داشت و اگر کسی چارچوب بدنش سالم باشد نقص دیگری را خواهد داشت، لذا کسانی که تیزهوش هستند نیز نقصهایی مثل لاغری خواهند داشت.»
اشتراک در:
پستها (Atom)