۱۳۸۴/۰۹/۲۹

شمردن ثانیه‌ها

خوب، بالاخره معجزه به وقوع پیوست و من نوشتن تزم را تمام کردم! در این لحظه، اولین نسخه‌های تز من در حال چاپ شدن هستند. امروز عصر ماراتن کوچکی خواهم داشت که نسخه‌های چاپ شده را به موقع، قبل از پایان ساعت اداری به سرویس آکادمیک دانشگاه برسانم چرا چاپ خانه کارش را ساعت سه بعد از ظهر تمام می‌کند و سرویس آکادمیک تا ساعت سه و ربع بیشتر باز نیست. فردا هم که مسافر هستم...
دفاع تز همزمان با ایام پر سعادت دهه فجر، در تاریخ ۲۰ بهمن برگزار خواهد شد و اگر قبول شوم، دفاع عمومی در حدود یک ماه بعد از آن، درست پیش از تحویل سال نو خواهد بود.
احساس عجیبی است! تا چند دقیقه قبل داشتم بکوب نوشته‌هایم را بازبینی می‌کردم، برنامه‌های آنالیز داده‌ام در MATLAB در حال اجرا بودند و کله‌ام پر از عدد و نمودار و محاسبه بود. و حالا، دیگر نوشتن تمام شده و در این لحظات کاری ندارم جز شمردن ثانیه‌ها تا چاپ‌خانه نسخه‌های تز را آماده کند.
امیدوارم که بتوانم حداقل تعدادی از دوستان را در مدت ۱۳ روزی که در تهران هستم، ببینم.

۳ نظر:

Masoud Ghaffari گفت...

Congratulations. Great job.

Farshad F گفت...

سلام تبریک می گویم ... آقا حواست باشه میری ایران سرت با مسائلی که از همه گوشه کنار دنیا فرستادن برای حل شدن توسط دانشمندان شلوغ نشه یادت بره برگردی برای دفاع تزت
خوش بگذره

Fatemeh Esmaeeli گفت...

من هم تبريك ميگويم پس بالاخره شما هم ايشاالله دكتر مهندس ميشويد شيرينيش يادتون نره ولي عجب شيرينيش خوردن دارها