۱۳۸۴/۰۵/۳۰

بهار تابستان پاییز زمستان و بهار

سلام
مدت بسیار زیادی است که مشغله فراوان مانع از نوشتن در وبلاگ شده است. ولی چون دیشب یک فیلم بسیار زیبایی به نام بهار تابستان پاییز زمستان و بهار را دیدم گفنم که آنرا با شما در میان بگذارم.
این فیلم داستان یک تسلسل است که در آن کشیشی بودایی پسربچه ای را تحت آموزشهای خاصی برای پرورش روح و روان او قرار میدهد اما با به میان آمدن یک دختر شهری  در تابستان که برای معالجه به محل زندگی این دو آمده بود جهت زندگی این پسر بچه که در آن هنگام یک نوجوان است را عوض میکند و ...
زیباترین پندی که کشیش به آن کودک در فصل بهار هنگام شیطنتهای کودکانه خود در بستن سنگ به یک قورباغه یک مار و یک ماهی میکند این بود که : اگر حتی یکی از این جانورها به خاطر سنگی که تو به آنها بستی از بین برود تو برای همیشه سنگی را به قلب خود بسته و به همراه خواهی کشید.
غیر از این صحبتهای فیلسوفانه رد و بدل شده در فیلم تماشاچی از صحنه های طبیعت لذت فراوانی میبرد. داستان فیلم در چین اتفاق افتاده است و فیلم به زبان چینی با زیرنویس انگلیسی همراه شده است. برای کسب اطلاعات بیشتر اینجا کلیک کنید.

هیچ نظری موجود نیست: