۱۳۸۵/۰۷/۰۶

سراشیبی فقر

ده سال پیش در همین زمانها سرباز بودم. در آن زمان به صورت نیمه وقت در یک شرکت کار میکردم که بعد از پایان سربازی با حقوق ماهیانه 90 هزار تومان در همان شرکت استخدام شدم. روبروی محل کارم یک مرغ فروشی بود که از آنجا مرغ را کیلوئی 90 تومان میخریدم.
علی رغم وعده های مسئولین و انکار شدید شخص رئیس جمهور قیمت مرغ از 1700 تومان در حدود یک ماه قبل به 1900 تومان افزایش یافت. اگر قرار باشد مرغ به عنوان یک کالا به عنوان یک معیار فقیر تر شدن مردم بکار رود. با توجه به میزان درآمدم، من یکی که حدود 60% نسبت به قبل فقیرتر شده ام.
و نگرانی مسئولین هم هیچ کمکی به فقیرتر نشدن من نمیکند. کاش این شعار حقیقت می یافت تا شاید نسل آینده از این سراشیبی فقر که در انیم رهائی میافتند.

۳ نظر:

Farshad F گفت...
این نظر توسط یک سرپرست وبلاگ حذف شد.
Farshad F گفت...
این نظر توسط یک سرپرست وبلاگ حذف شد.
Farshad F گفت...

We all should thank Afshin to keep this blog alive.
about today's post I like this sort of arguments and I am keen to be involved in this, but I am quite busy with my research right I'll try to write something about this in near future.
For time being I should try to finish my PhD ASAP and come back to sort the economic problems ;-)