چند روز پیش به سایت جالبی برخوردم (آنرا در صبحانه پیدا کرده بودم) که فهرست بلند و بالایی از دانشمندان و استادان ایرانی در سراسر جهان ایجاد کرده است. خوب به خودی خود این کار ارزشمندی است و شایسته تقدیر است و باقی قضایا...
اما مطلب جالبی که در این سایت دیدم این بود که در قسمت مخترعان بعد از ذکر نام افرادی مانند پروفسور زاده، ستاره بزرگی به نام استاد دینبلی را معرفی کرده است! واقعا که حق این استاد بزرگ را حسابی خوردهاند. این شخصیت عظیم علمی به تنهایی توانسته حاصل چندین قرن تلاش ریاضیدانان را یکجا به سطل آشغال بیاندازد و مانند آب خوردن: زاویه را تثلیث، مکعب را تضعیف و دایره را تربیع کند! قضیه وقتی جالبتر میشود که بدانید کار عظیم دیگر ایشان این است که ثابت کردهاند که عدد پی برابر است با 3.1547005 و کار تمامی ریاضیدانان بعد از سازندگان اهرام مصر را پشم کردهاند! جالبتر آنکه کتابی هم در شرح یافتههای خود چاپ کرده و در مجلات و روزنامههای ایرانی هم از کارهای ایشان و «کشفیات» استاد نوشتهاند. خلاصه که وجود تنها این یک نابغه به تمامی آن همه استاد و پژوهشگری که در آن سایت نامشان آمده بود، میچربد.
البته ما فقط این یک نابغه را نداریم که! در همان سایت برای محمدحسین طباطبایی هم مدرک فوق تخصص تراشیدهاند که ثابت شود که ما ایرانیان حالاحالاها حرفهای فراوانی برای گفتن در دنیای علم داریم و این غربیهای ابله باید بروند و کشکشان را بسابند!
وبلاگ ِ چند نفر از ورودیهای سال ۶۹ دانشکدهی برق و کامپیوتر دانشگاه صنعتی اصفهان
۱۳۸۳/۰۴/۳۰
نابغه بزرگ
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
۱۲ نظر:
یادم هست که یکی دو سال پیش همین آقا را در بوق کرده بودند. ایسنا تیر و پیتیر از کشفهای بزرگ ایشان گزارش میداد. چند تا روزنامه هم چاپ کردهبودند. از نوروز و آفتاب یزد بگیر تا کیهان. یک نمونهاش را روی وبسایت این آقا میتوانید ببنید: گزارش Kayhan International . فاجعه اصلی اینجاست که روزنامههای جدی کشور از دیدن این نوابغ ذوقزده میشوند و گرنه هر دیوانهای حق دارد هر جفنگی میخواهد سر هم کند و هیچ اشکالی هم ندارد. همهی دنیا از این آدمهای خوابنما شده پیدا میشود. خبرنگار و متولیان روزنامههای جدی باید عاقل باشند. به نظرم این نوع رفتار در پیگیری خبرهای اینچنینی نشانهی اعتماد به نفس نداشتن ملتی است که برای اثبات بزرگیاش به هر دری میزند و چنان دچار توهم و تخدیر شده که هر چیزی را نشانهی افتخار میداند.
«عدد پی» که این آقا محاسبه کرده:
3.154700538379 ...
دو خط پایینتر میخوانید:
نتيجه اينكه عدد "پي" كه از روي چند ضلعي هاي محاطي و محيطي ...3.1415 استخراج گرديده بود، از رقم صدم به بعد اشتباه و غلط است. حال اگر ژاپن و يا هر كشور پيشرفته ديگري تا صد ميليون رقم بعد از اعشار را هم مقايسه كنند، از رقم صدم به بعد بايد اصلاح شود.
مطلب فوق يكي از روشهاي مندرج در كتاب هنر خطكش و پرگار است كه به تائيد
پروفسور هاوكينگ برنده جايزه نوبل رسيده است.
طالبين مي توانند صحت موضوع را از شخص پروفسور هاوكينگ استفسار نمايند.
کاری به این ندارم که هاوکینگ جایزهی نوبل نگرفته، گیریم که خبرنگار بدبخت در زمان «پیشا-گوگل» زندگی میکرده. آخر هر بچهی پنجم دبستانی میفهمد که اگر قرار است از رقم صدم به بعد روش این آقا دقیقتر باشد، چرا در همان رقم دوم بعد از اعشار با «عدد پی» مرسوم متفاوت است. و آتش میگیری که میبینی این همه جفنگ را «خبرگزاری دانشجویان ایران» گزارش کرده، روزنامهی اصلاحطلب «نوروز» چاپش کرده، Kayhan International به انگلیسی ترجمه اش کرده و خلاصه قرار است که ما در چشمانداز بیست ساله بشویم سرآمد علم و تکنولوژی و اخلاق در منطقه یا شاید هم جهان.
البته من در تصحیح سازنده وبسایت این استاد بگویم که در بخش انگلیسی این سایت به درستی نوشته که عدد محاسبهشده توسط استاد از رقم دوم اعشار با عددی که عوام (منظور همین ریاضیدانان عوام است) به عنوان عدد پی میشناسند متفاوت است و در صفحه چاپی ذکر رقم صدم بعد از اعشار اشتباه چاپی بوده است.
مهرداد درست میگوید. آقای استاد دینبلی آزاد هستند هرچه میخواهند بگوید همانطور که بقیه دنیا هم آزاد هستند هرچه ایشان میگوید را این گوش شنیده و از آن گوش بدر کنند. مشکل در اینجاست که روزنامهنویس و خبرنگار خبرگزاریهای ملی اینقدر بیسواد هستند که مطلبی را که یک بچه محصل دبیرستانی میفهمد را درک نمیکنند. محافظهکار علمستیزمان برای آنکه پوزه غربیان و علوم کثیفشان را به خاک بمالد قهرمانان را جستجو میکنند و اصلاحطلبان عزیز و فرصتطلب برای آنکه از قافله عقب نمانند جار و جنجال راه میاندازند. شیفتگان ما هم آنقدر شیفته هستند که برای آنکه فهرستشان طولانیتر شود هر کس و ناکسی را (درهم!) کنار هم فهرست میکنند و دانشمند ارجمندی مانند رضا را کنار دینبلی شیاد قرار میدهند.
حاصلش چه میشود؟ ملتی که عالمان و پیشروان واقعیش را نمیشناسد و آنها را به واقع از وطن میراند و قهرمانان پوشالی به جایشان علم میکند، با سقوط قهرمان عقدههایش در هم تنیدهتر میشود، از در انکار علم درمیآید. هنوز به یاد دارم که عالم عمامه به سری با چشمانی روحانی که فضل و علم از آن میبارید حکیمانه موعظه میکرد که لفظ علم تنها به معنی علوم الهی است و هر آنچه که در دانشگاه میآموزند، در حکم لهو و لعب است و لغت علم به آن تعلق نمیگیرد و در آن دنیا بازخواستشان میکنند که چرا جوانی و عمر خود را به سرگرمی به لغو و بیهوده گذراندهاید...
از پرت و پلا گوییهای اون دنبیلی بگذریم اما پرت و پلاهای این یکی به نظر جالب میرسد.
کیوان: تو چی فکر میکنی؟
سلام مسعود،
من کمی در مورد آقای افشار و آزمایشی که انجام داده است جستوجو کردم. به نظر من هنوز نمیتوان با معیارهای علمی حرفی در مورد کار او زد. هنوز هیچ مقالهی علمی چاپ شدهای در این مورد ندارد به جز یک مقالهی عمومی در مجلهی New Scientist .
به وبگاه شخصی او در دانشگاه محل کارش (دانشگاه Rowan) مراجعه کردم، آنجا هم به جز یک عنوان، هیچ توضیحی در مورد این کار پیدا نکردم. ظاهراً دیشب هم در اخبار تلویزیون ایران خبری در این مورد پخش شده است (ما خوشبختانه تلویزیون نداریم، این را از قول همکارم میگویم). به نظر میرسد باز هم آقایان عجله کردهاند و از هول حلیم افتادهاند توی دیگ.
برای تشخیص درستی یا نادرستی یک کار علمی معیارهای شناخته شدهای وجود دارد. آدم باید کارش را به شکلی (مثلاً چاپ مقاله یا دادن سمینار) به اطلاع جامعهی علمی برساند. آنوقت اگر کار انجام شده تجربی باشد (مثل همین مورد) گروههای دیگری سعی میکنند آن را تکرار کنند و مطمئن شوند که آزمایش به درستی انجام شده و مثلاً نتایج به دست آمده ناشی از خطا یا عوامل خاص دیگر نیست. بعد هم باید دید تعبیری که از نتایج آزمایش شده است تا چه حد درست است. ممکن است ایشان آزمایش دقیقی انجام داده باشد ولی نتایج آزمایشش را درست تعبیر نکرده باشد. برای این که ببینید این کار چقدر سخت و حساس است به بحثهایی که در این وبلاگ شده است نگاهی بیندازید.
بنابراین از نقطهنظر علمی تا زمانی که مراحل بالا انجام نشده باشد نمیتوانم اظهار نظری در مورد صحت نظریهی ایشان بکنم، ولی احساسم به من میگوید که اتفاق خاصی نیفتاده است وچیز جدیدی در مورد ماهیت نور به دست نیامده است.
البته من نمیخواهم این خبر را در ردیف اخباری مانند «کشف فرمول اتم توسط دانشآموز تبریزی» و یا «پذیرفته شدن مقالهی نجومی یک دانشآموز ایرانی در میان بیست و نه هزار مقاله» و ... قرار دهم ولی به نظرم میرسد یک محقق کارش را اینطوری ارائه نمیکند.
ظاهرا نبوغ ما ارثی است. داستان قالیچه پرنده را هم بخوانید.
اقا جان این غربیهای بیانصاف همه جوره حق ما را میخورند. این جوایزی که باید نصیب حاکمان وارسته ما شود را به خودشان اختصاص میدهند. حقکشی هم حدی دارد.
خوب، گویا با نامهای که برای صاحب سایت «بزرگان ایران» نوشتم اسم این بنده خدا را از فهرست مخترعان ایرانی برداشتهاند. ولی من بعید میدانم که این پایان کار استاد دینبلی باشد. هنوز مسائل فراوانی در ریاضیات باقی ماندهاند که ثابت شدهاند که راه حل ندارند، پس هنوز امید باقی است!
در ضمن لینک مسعود به مطلب قالیچههای پرنده هم خیلی جالب بود. در بین همه این خبرها، هنوز فکر میکنم که رکورد-دار روزنامه کیهان باشد. چند سال پیش در مطلبی با آب و تاب فراوان و با چاپ عکس خبر از کشف شگفتانگیز منجمان داده بود. الان به طور دقیق متن خبر را به یاد نمیآورم ولی چیزی شبیه به این بود: ستارهشناسان موفق به کشف بزرگترین کهکشان عالم شدهاند. این کهکشان که خورشید و منظومه شمسی هم بخشی از آن است، کهکشان راه شیری نامیده میشود!!!
در این مورد سری هم به این لینک بزنید بد نیست : http://web.peykeiran.com/net_public/irbody.aspx?ID=16186
بهتر است سری هم به این لینک بزنید:http://web.peykeiran.com/net_public/irbody.aspx?ID=16186
ارسال یک نظر