به نظر من زيرکترين افراد کساني هستند که قوانين بيمه اتومبيل در کانادا را وضع کرده اند. بي نهايت زيرکانه و دقيق به طوري که به عزراييل هم جان نميدهند. به مثالهاي زير توجه کنيد:
۱. هنگام بستن قرار داد بيمه از شما خواسته ميشود که پول ماه اول و آخر را با هم بپردازيد که اگر وسط قرار داد بيمه ارزانتري پيدا کرديد يا طرف آن نرويد و يا اگر هم ميرويد پول ماه آخر را رفته بدانيد!
۲. در هنگام تمديد بيمه بايد اتنظار داشته باشيد که از شما براي افزايش مبلغ قرار داد در سال جديد در خواست شود! حتي اگر تصادف نداشته باشيد. (البته معمولا با افزايش سنوات رانندگي مبلغ بيمه کمتر ميشود ولي در يکي دو سال گذشته اينطور نبوده).
۳. و بدتر اينکه: اگر تصادفي داشته باشيد که مقصر آن شما هستيد بيمه پس از پرداخت پول به شما يا طرف مقابل اطلاعات شما را به يک database مرکزي که قابل دسترسي براي ساير شرکنهاي بيمه است منتقل ميسازد به طوري که هنگام تمديد بيمه با شرکت فعلي يا خريد بيمه از يک شرکت ديگر بيمه شما به طرز چشمگيري افزوده شده به طوريکه خواهيد ديد به تدريج پول خسارتي را که بيمه پرداخت کرده از شما ستانده ميشود. به همين دليل است که بيشتر مردم ترجيح ميدهند مساله به شرکت بيمه گزارش نشود تا از جيب مبارک هزينه را بپردازند. اين وضعيت باعث شده که هنگام تصادف باجگيريهايي صورت بگيرد. اين باجگيري ها بيشتر از جانب اقشاري است که در آمد کم دارند و مخصوصا با ايجاد تصادفهاي ساختگي که طرف مقابل را مقصر قلمداد ميکند و با تهديد به گزارش به شرکت بيمه از طرف مقابل اخاذي ميکنند.
۴. اگر هنگام تصادف اتومبيل شما Ride off (ديگر قابل استفاده نباشد) پولي که به شما بابت جبران قيمت اتومبيل پرداخت ميشود بر اساس جدول خودشان است. جالب اين است که هنگام بستن قرار داد قيمت سالانه بيمه شما بر اساس قيمتي است که شما اتومبيل را خريده ايد و به بيمه اطلاع داده ايد. پس هرچه ماشين را گرانتر بخريد بيمه شما بالاتر است ولي پرداخت خسارت از طرف بيمه به شما براساس جدول خودشان است که نام آنرا گذاشته اند Black book.
۵. در صورت مرگ يا تصادفهاي شديد که منجر به کار افتادگي شود شرکت بيمه با استفاده از وکلاي ورزيده خود سعي در پرداخت حداقل Liability را دارد. مثلا موضوعي را شنيده بودم که در أن فردي که بر اثر تصادف با اتومبيل X صدمه شديد ديده بود و در خواست خسارت از شرکت بيمه اتومبيل X را کرده بود. شرکت بيمه نصف مبلغ را پرداخت کرد و صاحب اتومبيل X مجبور به فروش خانه خود شد که باز هم نتوانست کل مبلغ را تهيه کند. نتيجه اين شد که صاحب اتومبيل X به عنوان يک فرد Bankrupt به اداره اعتبار معرفي شده که در نتيجه اين شخص حتي قادر به خريد يک مبل به صورت اقساط نخواهد بود.
۶. مثال: من پارسال يک اتومبيل Honda Civic 1999 خريدم. حساب کردم و ديدم که پس از ۴ سال پولي که بابت بيمه اين ماشين داده ام به اندازه قيمت خريد ماشين است. با اينکه بيمه من از طرف شرکتي است که فقط مهندسين و Professional ها را بيمه ميکند و از همه شرکتها ارزانتر است.
نتايج:
۱. نتيجه گيري اقتصادي: اتومبيل شما از بيمه شما ارزانتر است. گراني بيمه باعث رکود صنعت اتومبيل کانادا شده است.
۲. نتيجه گيري اجتماعي: هيچ راننده اي بيمه نيست و فقط خود شرکتهاي بيمه هستند که در آمد آنها هميشگي و بيمه شده است.
۳. نتيجه گيري سياسي: قوانين بيمه از طرف شرکتهاي بيمه و بانکها وضع شده است ولي ظاهرا از طرف دولت است. سياستمدار ها هم براي مبارزات انتخاباتي خود از اين اهرم استفاده ميکنند. ( قابل توجه آقاي Dalton McGuinty نخست وزير راستگو و صادق انتاريو).
۴. نتيجه گيري عقلاني: در رانندگي دقت فراوان به خرج دهيد.
۵. نتيجه گيري ابلهانه: بدون بيمه رانندگي کنيد تا پول آنرا پس انداز کنيد!
۶. نتيجه گيري احساسي: شايد به خاطر هزينه بيمه نتوانيد اتومبيل مورد علاقه خود را بخريد بنابراين ممکن است هميشه در فراق اتومبيل دلخواه خود بسوزيد و بسازيد. (البته شوخي بود).
۷. نتيجه گيري دمکراتيک: کانادا کشور آزادي است و هر چه دلتان ميخواهد داد و هوار بزنيد و در تلويزيون و راديو اعتراض کنيد و يا اگر عصباني شديد حتي به خواهر و مادر شرکتهاي بيمه فحش دهيد ولي کيه که گوش کنه!!!
۸. نتيجه گيري دوستانه: مهرداد و دوستاني که در انتاريو هستند براي خريد ماشين و بيمه با من مشورت کنند (شوخي بود اين هم)
خوب نظر شما چيست؟؟ اين هم از اين که بعد از مدتها سکوت که حسابي شکستمش.
وبلاگ ِ چند نفر از ورودیهای سال ۶۹ دانشکدهی برق و کامپیوتر دانشگاه صنعتی اصفهان
۱۳۸۳/۰۵/۱۰
بيمه دروغ
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
۲ نظر:
پس اونجا هم «همیشهی خدا یه پای قضیه لنگه»!
ارسال یک نظر