۱۳۸۳/۰۵/۲۵

المپیک

بالاخره المپیک هم به سلامتی به خانه‌اش رسید. همه چیز از مراسم افتتاحیه گرفته تا کیفیت بازی‌ها تا به حال خیلی عالی بوده. خوب،‌ نه همه چیز و در آن میان یک اتفاق زشت هم افتاده است. لابد می‌دانید که در مورد چه صحبت می‌کنم. در مورد انصراف جودوکار ایرانی از روبرو شدن با حریف اسرائیلی. به نظر من کار این ورزشکار «زشت» بوده است. ببینید! شعار المپیک برابری و دوستی است. پرچم المپیک سفید به علامت صلح و پنج حلقه گره‌خورده در هم به نماد نژادهای مختلف بشری است. در سرود المپیک از برابری و دوستی همه انسانها صحبت می‌شود. خلاصه، قرار است که این بازی‌ها سمبلی برای دوستی و صلح باشند. حال این حرکت شرکت‌کننده ایرانی در این محیط چه معنایی دارد؟ جز این است که ما ایرانی‌ها حتی در یک بازی که به نام صلح برگزار شده هم حاضر به کنار گذاشتن دشمنی‌ها نیستم؟ جز این است که یا نفهمیده‌ایم برای چه در این بازی‌ها شرکت کرده‌ایم یا اصولا احترامی برای کسی جز خود قائل نیستم؟ در تاریخ المپیک بارها پیش آمده که بازیکنان کشورهایی که با هم دشمن بوده‌اند یا در جنگ بوده‌اند با هم مسابقه داده‌اند و همیشه این موارد توجه بیشتری جلب کرده است تا حرکات ناپخته و بی‌معنایی مانند این انصراف. اگر فلسفه المپیک را قبول دارید و حداقل در میدان ورزش به برابری انسانها باور دارید، پس معنی این کار چیست و اگر فلسفه این بازی‌ها را قبول ندارید پس اصولا چرا در این مسابقات شرکت کرده‌اید و آنرا تحریم نکرده‌اید؟ یا قانون بازی را قبول دارید یا ندارید،‌ کسی را مجبور نکرده‌اند که حتما در المپیک نماینده داشته باشد. و چرا فقط ایرانی‌ها این کار را می‌کنند؟ در این مسابقه‌ها هم اسرائیل شرکت دارد و هم تیمی به نام فلسطین. آیا فکر می‌کنید که اگر ورزشکاری از فلسطین به حکم قرعه در برابر حریفی از اسرائیل قرار گیرد از مسابقه انصراف می‌دهد؟‌ من که فکر نمی‌کنم. به نظر می‌رسد که نه تنها مفهوم المپیک را درک نکرده‌ایم، باز کاسه داغتر از آش هم شده‌ایم.

۴ نظر:

Masoud Ghaffari گفت...

دیشب مراسم رژه افتتاحیه را از تلویزیون نگاه میکردم. ۲۰۲ کشور در المپیک شرکت کرده‌اند که نام بعضی از آن‌ها را برای اولین بار می‌شنیدم. حتی برای کشورهای بسیار کوچک و گمنام گویندگان NBC توضیح و تعریف و تمجیدی آماده داشتند. از رنگ لباس‌ها گرفته تا افتخار آفرینی‌های ورزشکاران‌شان. ترتیب رژه رفتن بر اساس الفبای یونانی بود که من چیزی از آن نمی‌دانم. در تنهایی خودم هر لحظه منتظر بودم تا نام ایران را بشنوم. پیش خودم فکر می‌کردم که با آمدن تیم ایران باید در مورد قویترین مرد جهان (رضا‌زاده) صحبت کنند. با دیدن نام ایران و اعلان گوینده چهار چشمی به تلویزیون خیره شدم و هیجان زده. به ناگاه لحن صحبت گویندگان عوض شد و انگار آب سردی بر روی همه ریخته شده است. با لحن تاسف آوری گفتند که بر اساس آخرین شنیده‌ها جودوکار ایرانی حاضر به مسابقه با حریف اسراییلی نشده است. این هم تعریفی بود که از تیم ایران کردند. من نمی‌دانم آنهایی که این تصمیم‌ها را می‌گیرند چه فکری می‌کنند (و یا اصلا فکر می‌کنند).
قدرت اسراییل بنا بر پشتیبانی آمریکاست و این پشتیبانی هم وابسته به افکار عمومی آمریکاست. چیزی که سیاست‌مداران ما اهمیتی برای ان قائل نیستند.اگر هدف محکوم کردن اسراییل نزد افکار عمومی است که با این کار دقیقا عکس آن‌‌را انجام می‌دهند. از دید هر شنونده غربی این عمل بیانگر جهالت و تعصب است و مطمئن باشید که اسراییلی‌ها هم به اندازه کافی از آن استفاده تبلیغاتی می‌کنند.
بگذریم از آنکه آن ورزشکار بیچاره چهار سال برای چنین لحظه‌ای تلاش کرده است و با این سیاست غلط همه زحماتش هدر می‌رود. در کشوری مثل ایران مطمئنا یک ورزشکار در موقعیتی نیست که جرئت تصمیم‌گیری در این مورد را داشته باشد.

ناشناس گفت...

در مراسم رژه اتفاق جالبی که افتاد رژه دو تیم کره جنوبی و شمالی با وجود تمام اختلافات سیاسی که با هم دارند بود که ورژشکاران 2 شرکت دست در دست یکدیگر رژه رفتند و لحظات باشکوهی را برای جهانیان خلق کردند.اما متاسفانه در ایران ما هنوز تفکرات دگم و تعصبات جاهلی حکفرماست و تمام عرصه های این مملکت را در انحصار خود در آورده است و ورژش از این مقوله مستثنی نیست

ناشناس گفت...

در متن بالا ورژشکاران 2 شزکت را بخوانید ورزشکاران 2 کشور همچنین ورژش را بخوانید ورزش ... با عرض معذرت از اشتباه تایپی

ناشناس گفت...

در این زمینه این متن را هم بخوانید جالب است http://khabarnameh.gooya.com/politics/archives/014768.php