این روزها کمتر وقت و حوصلهی رمان خواندن پیدا میکنم. مثلآ کتاب «عشق سالهای وبا» نوشتهی گابریل گارسیا مارکز را دو سال پیش شروع کردم به خواندن و تا نیمه رسیدهبود که ولش کردم.
اما در همین روزهای بیحوصلگی از سر اتفاق کتابی پیدا کردم از نویسندهی آمریکایی هندیتبار: «جومپا لاهیری». وقتی کتاب «همنام» را دست گرفتم دیگر نتوانستم زمینش بگذارم. فکر میکنم دو-سه روزه خواندمش.
داستان «همنام» داستان خانوادهای هندی است که به آمریکا مهاجرت میکنند. پدر خانواده برای ادامه تحصیل در دانشگاه امآیتی به آمریکا میرود. یک سالی بعد زنش را هم از هند میآورد و بچهدار میشوند. داستان بیشتر دربارهی زندگی و بزرگ شدن پسر خانواده است در آمریکا: بزرگ شدن در میان همخوانیها و ناهمخوانیهای فرهنگ کشوری که در آن زندگی میکند با فرهنگ پدر و مادرش.
داستان ساده و سر راست اما تاثیر گذاری است به خصوص برای کسانی که در موقعیت مشابهی هستند. اگر مهاجر هستید یا قصد مهاجرت دارید یا این که در جایی جز آنجا که به دنیا آمدهاید زندگی میکنید، خواندنش را توصیه میکنم.
نثر کتاب چندان پیچیده نیست، بنابراین اگر زبان انگلیسی متوسطی دارید خواندنش نباید برایتان چندان سخت باشد. کتاب چند بار هم به فارسی ترجمه شده. از میان ترجمهها فکر میکنم ترجمهی «امیرمهدی حقیقت» از همه بهتر باشد. خودم ترجمهی فارسی کتاب را نخواندهام، اما فکر میکنم امیرمهدی حقیقت مترجم قابلی باشد؛ دست کم از وبلاگش پیدا است که در کارش جدی است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر