نکتهای که از دوران صنعتی اصفهان به یادم بوده و برایم جالب بوده این است که پسرها و دخترها هیچ وقت یکدیگر را به اسم کوچک صدا نمیکردند. حتی بعد از گذشت سالها و امروز که دیگر دوستان قدیمی حساب میشویم همچنان آقایان، خانمها را به اسم فامیل صدا میکنند و بر عکس (گفتم خانمها و آقایان چون فکر کنم که دیگر بزرگ شدهایم و دیگر دخترها و پسرها نیستیم!). حتی در صحبتهایی که بین پسرها (از صحبتهای بین دخترها خبر ندارم!) میشده همیشه از همکلاسیهای دختر به اسم فامیل یاد میشده. حتی بعد از این همه سال، اگر اینجا در سویس بین من و بیژن صحبتی باشد و مثلا بیژن بخواهد از خانم طاهره مهدیه چیزی بگوید، میگوید «یادت میاد که خانم مهدیه فلان روز فلان چیز را گفت». جالب است، نه؟ امیدوارم که طاهره از این که این جا به اسم کوچک ازش یاد کردم ناراحت نشود. فکر کنم که از بین همکلاسیهای دختر دوران صنعتی اصفهان با ایشان بیشترین دوستی را داشتهام که هنوز هم ادامه دارد. بعدها، ایشان به شریف آمدند و حتی آنجا که با هم صحبت میکردیم و بعد از آن هم در ملاقاتهای بعدی همیشه من آقای سالاریان بودهام و ایشان خانم مهدیه. فکر کنم که این اولین بار است که من ایشان را به اسم کوچک صدا میزنم.
اما امروز فکر میکنم که اگر دوستی از دوست دیگرش تا این حد خجالت بکشد که حتی نتواند نامش را به زبان بیاورد، آن دوستی هنوز خیلی کار دارد تا دوستی درست و حسابی شود. شما چه فکر میکنید؟
وبلاگ ِ چند نفر از ورودیهای سال ۶۹ دانشکدهی برق و کامپیوتر دانشگاه صنعتی اصفهان
۱۳۸۳/۰۳/۱۰
اسم کوچک
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
۱ نظر:
اين که خانم کشفي ميگويند اين مساله عرفي است من کاملاً موافقم. با اينحال فکر ميکنم شايد ما يک مرحله از کساني که حتي از همسرشان در مقابل ديگران تحت عنوان «همسر» ياد نميکنند و مثلاً ميگويند «عيال» يا «منزل»، جلوتريم. شايد ما هم کمکم قديمي به حساب بياييم و نسل جديد رفتار و گفتار ديگري داشته باشد.
ارسال یک نظر