۱۳۸۳/۰۳/۱۰

رامین

یک اتفاق بسیار جالب برای من افتاده که گفتم شاید برای شما هم جالب باشد. اون اینکه حدود یکسال هست که من یک آپارتمان در تقاطع خیابانهای یانگ و فینچ تورنتو خریده ام. در مدت این یکسال من مدام به یک چهره آشنا برمیخوردم که دقیقا همسایه دیوار به دیوار ماست. فقط وقتی همدیگر رو میدیدیم با هم یک سلام و علیک میکردیم و از کنار هم رد میشدیم. البته من این آقا رو میشناختم و به همسرم مریم میگفتم که این آقا یکی از بچه های دانشکده برق و کامپیوتر دانشگاه ما بوده!
تا این که یک روز برای شنا به استخر آپارتمان رفته بودم که دیدم این آقا هم اومده برای شنا. خلاصه طبق معمول فقط سلام و علیک. تا اینکه بعد از شنا که تو لابی نشسته بودم این آقا هم تشریف آوردند و درست مقابل من نشستند. خلاصه شروع کردیم به گپ زدن وبعد از معرفی همدیگر به اسم کوچک ( بر خلاف ایران که به فامیلی معرفی میشویم) متوجه شدم که دقیقا همان روز که من اسباب کشی داشتم ایشون هم داشتند.
بعد از آقا رامین پرسیدم که شما کجا درس خوندید؟ ایشون گفتند که من سخت افزار صنعتی اصفهان بودم. البته من یادمه که ما با هم درس ماشین 1 و 2 را داشتیم. جالب این که رامین اصلا من رو یادش نمی آمد. حالا این آقا رامین ما و همسرش تبدیل شده به یکی از بهترین دوستان خانوادگی ما. جای شما خالی. امروز یکشنبه ظهر قراره با هم بریم پارک لزلی برای خوردن کباب.
این هم یکی از محاسن دوست شدن با اسم کوچک. شاید اگر ما همدیگر رو به فامیلی صدا میکردیم شاید از کباب امروز هم خبری نبود و شاید دو سه ماه دیگه با هم میرفتیم کباب خوری. البته پریشب رفته بودیم رستوران یونانی و اونجا هم کباب بره یونانی (سوولاکی) خوردیم.
البته سعی نکنید دوست ما رو بین بچه های 69 پیدا کنید چون آقا رامین ورودی 70 بود. دنیا خیلی کوچیکه.

۳ نظر:

Farshad F گفت...

آرش خان به آقا رامین سلام ما را برسون. البته اگه ایشون بسکتبالیست است دوست ماست.

mehrdad گفت...

فکر کنم این رامینی که آرش گفته «رامین سلطانیان» باشد.

Farshad F گفت...

پس من ایشان را با یک رامین دیگه اشتباه گرفته بودم. مهرداد اگه گفتی کی؟ البته مطمئن نیستم اون رامین هم سخت افزار بود یا نه؟