وبلاگ ِ چند نفر از ورودیهای سال ۶۹ دانشکدهی برق و کامپیوتر دانشگاه صنعتی اصفهان
۱۳۸۴/۰۵/۱۲
دنیای واقعی
خوب به سلامتی دوره جدید ریاست جمهوری از امروز شروع میشود. نمیدانم چرا، ولی به سرم زده که این هفته بنشینم و هر سه قسمت فیلمهای Matrix را دوباره ببینم. انگاری صدای مورفیوس در گوشم زنگ میزند که Welcome to the real world...
خوب انگاری به دلایلی که من از آن بیخبر هستم، یکی دو مطلبی که بعد از نوشته من ارسال شده بودهاند، پاک شدهاند و در نتیجه، این نوشته قدیمی من دوباره به صدر نوشتههای وبلاگ بازگشته! راستش آن هفته آخرش حوصله نکردم که سه قسمت Matrix را ببینم. در عوض تصمیم گرفتم که کمی فیلمهای جفنگ تماشا کنم و نشستم دو قسمت Blade را دیدم. بسیار فیلم جالب و جفنگی بود: خین و خینریزی. کشتن آدمها و خونآشامها از چپ و راست و خلاصه یک معرکه پرهیجان و بیمعنی. کمی شبیه به خود دنیا.
این تجربه قبلا جواب داده است! چون اتفاقا من هم در ژوئن ۲۰۰۲ در هنگامی که سرگرم نوشتن آخرین فصلهای تز دکترایم بودم رفتم سینما و Blade II را که تازه آمده بود روی پرده و بزرگ (با صدای عالی) دیدم و کلی برای تمام کردن تز دکترا روحیه گرفتم!
با سلام خدمت دوستان عزیز.درمورد حذف دو مطلب آخر تا جایی که من میدانم نگارنده حذف نکرده. ولی خیلی خوشحال میشود که دلیل حذف آن را بداند.ولی پیشنهاد تاسیس یک موسسه اقتصادی هر چند که نفهمیدم چقدر لحن طنز در بر داشت بسیار پیشنهاد خوبی است .البته نه صرفا از بابت دور هم جمع شدن بلکه از نظر تجربه های مشابه که من در این سالها شاهد آن بوده ام. اگر مایل به جدی کردن این مورد هستید من چند پیشنهاد دارم. به امید دیدار
با سلام خدمت دوستان عزیز.درمورد حذف دو مطلب آخر تا جایی که من میدانم نگارنده حذف نکرده. ولی خیلی خوشحال میشود که دلیل حذف آن را بداند.ولی پیشنهاد تاسیس یک موسسه اقتصادی هر چند که نفهمیدم چقدر لحن طنز در بر داشت بسیار پیشنهاد خوبی است .البته نه صرفا از بابت دور هم جمع شدن بلکه از نظر تجربه های مشابه که من در این سالها شاهد آن بوده ام. اگر مایل به جدی کردن این مورد هستید من چند پیشنهاد دارم. به امید دیدار
۴ نظر:
خوب انگاری به دلایلی که من از آن بیخبر هستم، یکی دو مطلبی که بعد از نوشته من ارسال شده بودهاند، پاک شدهاند و در نتیجه، این نوشته قدیمی من دوباره به صدر نوشتههای وبلاگ بازگشته!
راستش آن هفته آخرش حوصله نکردم که سه قسمت Matrix را ببینم. در عوض تصمیم گرفتم که کمی فیلمهای جفنگ تماشا کنم و نشستم دو قسمت Blade را دیدم. بسیار فیلم جالب و جفنگی بود: خین و خینریزی. کشتن آدمها و خونآشامها از چپ و راست و خلاصه یک معرکه پرهیجان و بیمعنی. کمی شبیه به خود دنیا.
این تجربه قبلا جواب داده است! چون
اتفاقا من هم در ژوئن ۲۰۰۲ در هنگامی که سرگرم نوشتن آخرین فصلهای تز دکترایم بودم رفتم سینما و Blade II را که تازه آمده بود روی پرده و بزرگ (با صدای عالی) دیدم و کلی برای تمام کردن تز دکترا روحیه گرفتم!
با سلام خدمت دوستان عزیز.درمورد حذف دو مطلب آخر تا جایی که من میدانم نگارنده حذف نکرده.
ولی خیلی خوشحال میشود که دلیل حذف آن را بداند.ولی پیشنهاد تاسیس یک موسسه اقتصادی هر چند که نفهمیدم چقدر لحن طنز در بر داشت بسیار پیشنهاد خوبی است .البته نه صرفا از بابت دور هم جمع شدن بلکه از نظر تجربه های مشابه که من در این سالها شاهد آن بوده ام.
اگر مایل به جدی کردن این مورد هستید من چند پیشنهاد دارم.
به امید دیدار
با سلام خدمت دوستان عزیز.درمورد حذف دو مطلب آخر تا جایی که من میدانم نگارنده حذف نکرده.
ولی خیلی خوشحال میشود که دلیل حذف آن را بداند.ولی پیشنهاد تاسیس یک موسسه اقتصادی هر چند که نفهمیدم چقدر لحن طنز در بر داشت بسیار پیشنهاد خوبی است .البته نه صرفا از بابت دور هم جمع شدن بلکه از نظر تجربه های مشابه که من در این سالها شاهد آن بوده ام.
اگر مایل به جدی کردن این مورد هستید من چند پیشنهاد دارم.
به امید دیدار
ارسال یک نظر