این مهران مدیری دیگر شورش را در آورده! طنز از این مزخرفتر؟ داستان از این بیمحتویتر؟ آیا کسی چرندیاتی بیمعنیتر از این سریال تلوزیونی سراغ دارد؟ من که نه ولی گویا بعضی سراغ دارند. خودتان آنرا در خبر ایرنا بخوانید:
حداد عادل مثالي زد و گفت: اگر در منزل خودم يك اثر هنری همچون «شبهای برره» در تلويزيون پخش شود و يكي ديگر از شبكههاي تلويزيوني سخنان خودم را پخش كند، من نمیتوانم خانوادهام را راضی كنم كه سخنان من را بشنوند.
۳ نظر:
سلام آرش جان
شما کجا این برنامه را دیده اید.آیا در حال حاضر ایران هستی؟
اما در مورد طنز شما به محدودیت های مسخره ما هم توجه کند.
دیدن دایی جان ناپلون بد از سی سال به این دلیل جالب است که خط قرمز ها جای دیگری بود.
شما چند جوک به خاطر داری که به توان برای یک خانم تعریف کرد وضمنا بی مزه هم نباشد؟
چند جک بسیار جالب بلدی که بتوان برای یک آقا تعریف کرد؟
با وجودی که من بسیار اتفاقی و نادر این برنامه را دیدم ولی چند نکته در برای من جالب بود.
ظاهرا یک روستا را نشان میدهد با مردمانی بسیار ریاکار بزدل احمق و خرافاتی و بد جنس و در عین حال احساساتی و بسیار پایبند به رسوم .
من فکر میکنم این ویژگی های جامه ایران در آن واحد است.
مردمانی دغل و پایبند به رسوم.
من در مجموع سه قسمت این برنامه را آن هم از اواسطش دیدم. من حس کردم در یک قسمت به امامزاده ها در دیگری به مراسم تاسوعا و عاشورا ودر دیگری به خدمت مقدس نظام وظیفه گیر داده بود.
من هم حرفهای چرند شبهای برره را به نوشتههای حالبههمزن و «کودکیارانه»ی حداد عادل ترجیح میدهم.
(در ضمن شبهای برره را روی اینترنت دیدهام.)
افشینجان، مهرداد جمله کوتاهی گفت که جان مطلب را بخوبی نشان داد. در جمله مهرداد «من هم» را با «من و مهرداد و حتی خانواده خود حداد عادل» جایگزین کن و ببین چه بدست میآوری :)
ارسال یک نظر