۱۳۸۶/۰۴/۳۱

داش ا کل ممد بوقی ته دره توی قوطی

تیم فوتبال فعلا مهمان ماست ما هم رفته بودیم ورزشگاه. اردو همبستگی به هر کسی میخواست بوق برای تشویق میداد، ماحصل هم این بود که از همه جا صدای نا هنجار میشنیدی و هیچ تشویق هماهنگی به جز هو کشیدن برا ی تیم مقابل نبود. یاد ممد بوقی افتادم که فقط خودش توان دراوردن صدای بوقش را داشت در نتیجه همه هماهنگ با هم تشویق میکردند (اما حالا ) ورزشگاه و هزار تا رییس که بوق میزدند و جو گرفته بودشون که منم. دلم برای صور اسرافیل گرفت که فلسفه وجودش دمیدن ان بوق. .

هیچ نظری موجود نیست: