بيژن از بين دوستان اولين كسي بود كه خواست در وبلاگ لينكي به صفحه شخصيش داده شود. از آنجايي كه ممكن است دوستان ديگري هم باشند كه صفحههاي شخصي يا وبلاگ داشته باشند، تصميم گرفتم كه در قسمت كناري صفحه بخشي براي اينكار قرار دهم. مشكل در انتخاب اسمي بود كه در عرض باريك اين قسمت جا بشود و به اين ترتيب واژه دوستنوشتها به معناي «وبلاگها يا صفحههاي شخصي دوستان» اختراع شد!
۸ نظر:
آرش! "دوستنوشتها"ی تو را عوض کردم به "دوستنوشتها". فکر کنم بیفاصله بنویسیم بهتر باشد تا سرهم.
دهه! تمام كيفش به اينه كه سرهم باشه! وقتي سرهم نوشتهبشه يه واژه قلمبه سلمبه و جالب ميشه ولي اگر جدا بنويسي ميشه يه چيز خنك و لوس!
دوست عزیز دقت نکردی که من چی نوشتم. نوشتم «بیفاصله» . ننوشتم «جدا» که. فرق است میان «بیفاصله نویسی» و «جدا نویسی». «دوستنوشتها» را اگر جدا بنویسیم میشود «دوست نوشت ها»، سرهم بنویسیم میشود «دوستنوشتها» . راستی پای توضیحت اسمت را هم مینوشتی که من و آرش دلمان خوش باشد که یکی جز ما هم اینجا میآید؛ البته اگر خودِ آرش نیستی.
توضیح قبلی را من نوشتم.
--مهرداد
آخه مهرداد جان، مگه غير من و تو كسى هم تو اين وبلاگ كامنت مينويسه؟ پيشفرض كامنتها بينام است و گاهي يادم ميرود كه قبل از ارسال آنرا عوض كنم. در مورد سرهمنويسي، باز فكر ميكنم كه در اين مثال سرهم نوشتن بهتر است. هدف در اينجا اين نيست كه «درست» بنويسيم بلكه ميخواهيم عبارتي را عمدا به شكلي بنويسيم كه جلب توجه كند بنابراين در چنين مواردي قوانين شيوانويسي برقرار نيست. اون علامت تعجب آخر كلمه هم به همين منظور آنجا نوشته شده.
آقا این چه وضعییه . نمیشه بی فاصله نوشت. متاسفانه ناخواسته فرستاده شد و کلی اسباب شرمندگی ما شد. مهرداد محض رضای خدا بگو چرا نمیشه توی کامنت ها از راست به چ÷ نوشت. تازه ببین کلمه چ÷ را هم چطوری نوشته.
ارسال یک نظر