اول: حرف و حدیث دربارهی اعتبار حرفهای تاریخی آقای شهبازی زیاد است. دوم: در میان هموطنان فرنگنشین کم نیستند آدمهای سوپرناسیونالیستی که هر چه را اسم ببری میگویند ما ایرانیها در آن سرآمد روزگار بودهایم. بعید نیست این آقای مجد هم از آنها باشد. سوم: قحطی هم در سالهای جنگ جهانی اول و همچنین جنگ جهانی دوم اتفاق افتاده. دست کم من داستانهایش را از پدربزرگم شنیدهام. کوپنهای قند و شکر ادارهی غلات در دورهی جنگ جهانی دوم را در خانهی پدربزرگم دیدهام. (هنوز چندتایش را در خانه داریم.) اما بعید میدانم رقم مرگ و میر در این حد بوده که چهل درصد جمعیت ایران از قحطی مردهباشند. از بزرگترهای دور و برتان بپرسید چند نفر از خانوادهشان را در آن دوران از دست دادهاند. کسی که این رقم ۸ میلیون را در آورده معنای آماری حرف خودش را نمیفهمیده.
۱ نظر:
اول: حرف و حدیث دربارهی اعتبار حرفهای تاریخی آقای شهبازی زیاد است.
دوم: در میان هموطنان فرنگنشین کم نیستند آدمهای سوپرناسیونالیستی که هر چه را اسم ببری میگویند ما ایرانیها در آن سرآمد روزگار بودهایم. بعید نیست این آقای مجد هم از آنها باشد.
سوم: قحطی هم در سالهای جنگ جهانی اول و همچنین جنگ جهانی دوم اتفاق افتاده. دست کم من داستانهایش را از پدربزرگم شنیدهام. کوپنهای قند و شکر ادارهی غلات در دورهی جنگ جهانی دوم را در خانهی پدربزرگم دیدهام. (هنوز چندتایش را در خانه داریم.) اما بعید میدانم رقم مرگ و میر در این حد بوده که چهل درصد جمعیت ایران از قحطی مردهباشند. از بزرگترهای دور و برتان بپرسید چند نفر از خانوادهشان را در آن دوران از دست دادهاند. کسی که این رقم ۸ میلیون را در آورده معنای آماری حرف خودش را نمیفهمیده.
ارسال یک نظر