شعارهای دوران جنگ را یادتان هست. یکیش این بود:«تا کربلا رسیدن یک یا حسین دیگر ». دیروز رییسجمهور گفته «تا قلههای هستهای یک یا حسین دیگر باقیمانده است».
حالا که صحبت از جنگ شد، بد نیست نامهی پذیرش آتشبس جنگ ایران-عراق را هم بخوانید. البته این نامه خطاب به مسوولان نظام در آن زمان نوشته شده و تا حالا منتشرش نکردهبودند. عبرتانگیز است.
۶ نظر:
حرفهای محسن رضایی دربارهی همین موضوع.
قسمتی از نامه که حذف شده.
من هم با مهرداد موافقم. انتشار اين نامه همزمان با سخنان رئيس جمهور اتفاقي نيست.
درست همان اتفاق سال 60 در حال تکرار است.بعد از آزاد شدن خرمشهر به ايران پيشنهاد هاي خوبي داده شد ولي دولتمردان و سران نظامي سرخوش از پيروزي یا به هر دلیل دیگر به پيشنهاد ها پاسخ منفي دادند و چنان شد که ديدم.
الان هم پيشنهادات هسته اي پيشنهاد هاي بسيار خوبي است و باز سران خود را سرخوش از پيروزي در بازي هاي سياسي اخير مي بينندو...
فکر نمیکنم ایران بعد از آزادی خرمشهر میتوانست (حتی اگر میخواست) جنگ را تمامکند. به نظرم قبول کردن آتشبس در آن زمان کار درستی نبود. عراق میتوانست بر خواستههای خود پافشاری کند: مثلآ کنترل کامل شطالعرب/اروندرود یا گرفتن سه جزیرهی ایرانی خلیج فارس. ایران هم اهرمی نداشت که به عراق فشار بیاورد. همهی قدرتهای کوچک و بزرگ آن موقع هم از خواستهی عراق حمایت میکردند. یعنی ایران در جبههی سیاسی و دیپلماسی کاملآ و از پیش شکست خورده بود.
تنها راه ایران فشار نظامی به عراق بود یعنی گرفتن بخشی از خاک عراق و استفاده از آن به عنوان اهرم فشار سر میز مذاکره.
بهترین زمان برای پایان جنگ به گمانم بعد از فتح فاو بود. ایران در بهمن شصتوچهار فاو را گرفت. شبهجزیرهی فاو درست در گلوگاه شطالعرب است جایی بین بصره و آبادان. سکوهای بارگیری کشتیهای نفتکش عراقی در فاو است. در ضمن برای دسترسی به بندر بصره باید از فاو عبور کرد. ایران با گرفتن فاو راه نفس کشیدن عراق را بسته بود.
و به همین دلیل میتوانست از آن به عنوان اهرم فشار استفاده کند.
یادتان باشد که بخش بزرگی از سربازان ایرانی در تلاش بیهوده برای گرفتن بصره شهید شدند، به خصوص در دو عملیات کربلای ۴ و کربلای ۵ در زمستان ۶۵. بنا بر بعضی آمار در کربلای ۵و ۴ بیش از شصتهزار از سربازان ایرانی شهید شدند. جنگ شهرها در زمستان ۶۵ و زمستان ۶۶ بود. در همین دو سال بود که عراق به استفادهی گستردهی از سلاحهای شمیایی رویآورد، گرچه پیش از آن هم استفاده میکرد.
بحث جنگ و چرا زودتر تمام نشد. بحثی است که تا مشخص نشدن اسرار پشت پرده هرگز نمیتوان برای آن جواب قانع کننده ای یافت.
این بحث پس از روی کار آمدن خاتمی و مطبوعات ن دوره با شروع مهر ماه آغاز میشد. در مطبوعات سران نظامی و سیاسی زمان جنگ به نقد کشیده میشدند.که بعضا با پاسخ این سران ما شاهد افشای اسراری بودیم که تا آن زمان در پرده بود.
تا جائی که من به خاطر دارم در مطبوعات آن زمان از پذیرش مرزهای بین الملی و حتی پرداخت غرامت به ایران پس از فتح خرمشهر سخن در میان بوده است.
آری شاید در آن زمان هیچ ضمانتی برای اجرای این موارد نبود ولی در سالهای بعد هم همیشه قسمتی هائی از خاک ایران در تصرف عراق بود. ضمن اینکه حمله عراق به کویت از سر ناچاری بود که اگر جنگ ایران با عراق زودتر تمام میشد خیلی از موارد دیگر هم هرگز پیش نمی آمد.
در تابستان سال ۶۱، پس از آزادشدن خرمشهر، عراق به ایران پیشنهادی میدهد که کشورهای عرب منطقه هم از آن حمایت میکنند. پیشنهاد ِ آن زمان ِ عراق پیشنهاد ِ صلح نبود، حتی پیشنهاد آتشبس هم نبود. آن چه عراق میخواست «ترک مخامصمه» بود که با «آتشبس» رسمی فرق دارد. البته چون مطمین نیستم که معادل دقیق این دو اصطلاح به فارسی چیست بگدارید انگلیسی هر دو را بنویسم:
cessation of hostility = ترک مخامصمه
ceasefire= آتشبس
فکر میکنم این دو اصطلاح از نظر حقوقی با هم فرق داشتهباشند. حدسم این است که آتشبس مسوولیت حقوقی بیشتری برای طرفهای متعهد به آن داشتهباشد. برای اینکه موضوع بیشتر روشن بشود دو مثال میزنم:
۱. تابستان سال ۶۶ که قطعنامهی ۵۹۸ در شورای امنیت تصویب میشود، ایران قطعنامه را به شرطی قبول میکند که پیش از برقراری آتشبس کمیتهای بیطرفی برای شناسایی متجاوز تشکیل بشود. اما پس از سفر دبیرکل سازمان ملل به ایران، ایران میگوید به طور اعلام نشده و غیر ِ رسمی ترک مخاصمه را قبول میکنیم و همزمان با آن کمیتهی تعیین متجاوز هم باید تشکیل بشود. اما اینبار عراق میگوید ترک مخاصمهی غیر رسمی را قبول ندارم.
۲. در جنگ اخیر اسراییل و لبنان، آمریکا تنها به شرطی حاضر به رای دادن به قطعنامهی شورای امنیت شده بود که در متن قطعنامه به جای آتشبس از ترک مخاصمه استفاده کنند.
بد نیست نگاهی هم به یاداشت روز کیهان بی اندازید.
این یاداشت کیهان گواه این است که مردم محرم اسرار نیستند. بنابراین ما نمی توانیم قضاوت صحیحی در باب بهترین زمان پایان جنگ داشته باشیم.
در هر صورت افشای این نامه و بحث و جدل پیرامون آن فقط در یک چیز خلاصه میشود: روحیه آیت الله خمینی خلاف آن چیزی بوده؛که تندروهای حاکم بر ایران سعی در ترسیم آن دارند.
ارسال یک نظر