این چند روز اگر اخبار را پیگیری کردهباشید، حتمآ چند بار دربارهی مقالهی «بحران نفتی ایران و امنیت ملی آمریکا» چیزی خواندهاید یا شنیدهاید. این مقاله در «مجلهی آکادمی علوم آمریکا» چاپ شدهاست. اینجا میتوانید متن کامل [فایل pdf] مقاله را پیدا کنید. حرفهای مقاله را شاید پیش از این از جاهای دیگر هم شنیدهباشید، اما خوبی ِ این مقاله این است که حرفهایش مستند به عدد و رقم است.
بد نیست فرشاد، که بیش از ماها از این چیزها سر در میآورد، نظرش را درباره مدعای مقاله بگوید.
خلاصهی حرف اصلی مقاله این است:
۱. صادرات نفتِ ایران تا حدود ۱۲-۱۰ سال دیگر تمام میشود، به این دلایل:
الف- رشد بالای مصرف انرژی در ایران
ب- عدم سرمایهگذاری که بهرهبرداری از چاههای نفت را با مشکل مواجه کرده است.
پ- فرسودگی پالایشگاههای نفت که درصد چشمگیری از تولید نفت ایران را به هدر میدهد. (مثلآ از طریق نشت لولههای نفتی)
ت- رشد مصرف گاز هم بالاست. ایران تا کنون نتوانسته صادرات گاز را جایگزین صادرات نفت کند. از سوی دیگر حتی اگر ایران بتواند گاز صادر کند، کمبود گاز برای تزریق به چاههای نفت بهرهوری چاههای نفت را کم میکند.
به این ترتیب ایران برای حفظ سطح صادرات نفت باید دست کم سالی ۴۵۰ هزار بشکه در روز ظرفیت تولید نفتش را زیاد کند که با وضعیت سیاسی و اقتصادی موجود شدنی نیست.
۲. با توجه به بند یک، نویسندهی مقاله نتیجه میگیرد که شاید این که ایران به اصرار میخواهد از انرژی اتمی استفاده کند چندان بیراه نباشد.
۳. نویسندهی مقاله به سیاستمداران آمریکایی توصیه میکند که به جای «حمله به ایران» یا «تحریم ایران» به سیاست «کم کردن قیمت نفت» روی بیاورند. نویسنده میگوید «قیمت رقابتی نفت» حدود ۱۰ دلار برای هر بشکه است. بنابراین اگر تقاضای جهانی نفت با افزایش بهرهوری کم شود، قیمت نفت سقوط خواهد کرد. البته آن چنان که نویسنده میگوید کاهش تقاضای لازم برای سقوط قیمت نفت چندان رقم بزرگی نیست٬ مثلآ او میگوید در دههی ۸۰ میلادی کاهش دو-سه درصدی تقاضا قیمت نفت را به شدت کم کرد.
۲ نظر:
واقعیت آن است که ارائه تحلیل بلندمدت از وضعیت صنعت در بلندمدت بسیار مشکل است به خصوص در مورد دو صنعت: یکی صنایع مرتبط با تکنولوﮊی ارتباطات و اطلاعات به دلیل سرعت زایدالوصف پیشرفت تکنولوﮊی در این بخش و دیگر صنعت نفت. صنعت نفت هم در سوی عرضه و هم در طرف تقاضا دارای عدم قطعیت زیادی است. این بدین معنی است که به خصوص پیشبینی بلندمدت قیمت نفت تقریبا غیرممکن است.
این گزارش در اکثر موارد ادامه روند موجود را مورد نظر قرارداده است، که در برخی موارد چندان قابل دفاع نیست. ادامه روند موجود مصرف نفت در ایران غیرقابل تصور است. ادامه این روند باعث افزایش روزافزون هزینه واردات سوخت می شود. این بدین معنی است که دولت منابع کمتری برای تخصیص در اختیار خواهد داشت و نهایتا سیستم فعلی تخصیص یارانه بنزین نمی تواند در بلندمدت دوام بیاورد. مسئله این است که هر چه دولتها (به معنی مجموعه قوه مقننه و مجریه) تصمیم گیری در این مورد را به تاخیر بیاندازند، مشکل برای دولتهای بعدی حادتر خواهدشد. حل این مشکل گاونر می خواهد و مرد کهن که ظاهرا در عرصه سیاست ایران بسیار کم یاب است.
من فکر می کنم در مورد خاص این گزارش ایران باید تا می تواند از این گونه گزارشها برای پیشبرد اهداف خود در مذاکرات هسته ای استفاده کند (یکی نیست از من بپرسد کدام مذاکرات؟) ولی فراموش نکند این به معنی امکان ادامه روند موجود مصرف انرﮊی در کشور نیست.
یک نکته جالب اینکه نویسندگان گزارش چندان با ایران آشنا نبودهاند. چون صفت ملکی (نمی دانم از لحاظ دستوری این صفت ملکی است یا نه؟) به جای Iranian از Irani استفاده کرده اند.
اتفاقآ بیشتر خبرگزاریهای ایرانی فقط قسمت نیاز به انرژی هستهای را از این مقاله گزارش کردهاند.
این مقالهی محمدجواد ظریف،سفیر ایران در سازمان ملل، در لسآنجلستایمز هم به این مقاله اشاره کرده تا از برنامهی هستهای ایران دفاع کند.
ارسال یک نظر