۱۳۸۷/۰۷/۲۲

کروبی آمد

این را فقط در ایران می توان سراغ گرفت که کسی ادعا کند که بخشی از یک حزب از یک نفر برای انتخابات مهمی مثل ریاست جمهوری حمایت می کنند و بخش دیگر از شخص دیگر: "کروبی: تعداد زیادی از روحانیون، مجمع بانوان (به ریاست فاطمه كروبی) و بخشی از حزب همبستگی (به محوریت راه‌چمنی) و حزب اعتمادملی از من دعوت كرده‌اند"

جدای از اینکه چه کسی را برای ریاست جمهوری مناسب تر بدانیم، در یک نگاه کلی فکر می کنم؛ کروبی به هیچ عنوان رای خاتمی را به صورت شدید کم نخواهد کرد. اصلا آمدن همزمان کروبی و خاتمی ممکن است به نفع خاتمی باشد. اگر فرض کنیم هر کسی بیاید رقابت اصلی اش با احمدی نژاد است، اصلا آمدن کروبی به نفع خاتمی است.

به عنوان مثال اگر رقابت بین قالیباف و کروبی بود، آنگاه آمدن خاتمی به نفع کروبی بود.

شما چه فکر می کنید؟

۴ نظر:

مهدیه گفت...

مدتهاست این موضوع که واقعا در انتخابات سال آینده چه باید کرد و چه کسی باید بیاید و چه کسی نیاید ذهنم را به خود مشغول کرده. بعضی وقتها به این نتیجه می رسم که دوره بعد هم احمدی نژاد باید رئیس جمهور شود تا ثمره چهار سال سیاست گذاریهای خود را ببیند چون ایمان دارم آنچه که تاکنون موجب اندک افتخار این دولت بوده نتیجه برنامه ریزی و تلاش دولتهای قبلی است و نامردی است که این آقا خیلی راحت کنار برود و آنچه که کشته بوسیله هر کس دیگری درو شود. اما از طرف دیگر هم لازم می بینیم در این سقوط آزاد یکی باید چتر نجاتی باز کند و آنچه که می توان از دولت بعدی انتظار داشت فقط همین است. گشودن چتر نجات و کم کردن سرعت سقوط! بخاطر همین اعتقاد دارم که رئیس جمهور بعدی، هر کس که باشد آبروی خود را به مسلخ خواهد برد و به همین دلیل هنوز به این باور نرسیده ام که کسی مثل خاتمی باید بیاید. راستی جدای از اینکه کروبی چه کرد به نظر شما چه کسی باید بیاید و نقش مردم چه می تواند باشد. این نکته هم نباید از نظر دور داشت که برگزار کننده این انتخابات دولت احمدی نژاد و بر اساس وضعیت اکنون شخص کردان است!

Afshin گفت...

راجع به عبارت "این را فقط در ایران می توان سراغ گرفت که کسی ادعا کند که بخشی از یک حزب از یک نفر برای انتخابات مهمی مثل ریاست جمهوری حمایت می کنند و بخش دیگر از شخص دیگر" :
محمد علی جمال زاده کتابی دارد به نام "خلقیات ما ایرانیان" الان که 50-60 سالی از نوشتن این کتاب میگذرد و چند نسلی از نسل زمان نوشتن آن کتاب در زیر خاک خفته اند وسایرین هم رویداد های مهم تاریخی را از سر گذرانیده اند. چندان خلقیات ما تغییر نکرده است.
ما ملتی هستیم تک رو کاملا بی بهره از کار گروهی؛ چنین ملتی طبیعتا باید چنین احزابی هم داشته باشد.
.
.
.
.
.
.
.
اگر با همین لحن ادامه می دادم آخرش به این نتیجه میرسیدم: ما ملتی هستیم که میانگین ما همان احمدی نژاد است ولی حیف میترسم مهرداد دعوایم کند.

mehrdad گفت...

چون از ایران دور ام، ارزیابی درستی از وضعیت ایران ندارم. اما با فرض این‌که چیزهایی که می‌شنوم یا می‌خوانم درست اند (که چندان فرض درستی نیست)، فکر می‌کنم هنوز مانده تا نتایج تلاش‌های شبانه‌روزی احمدی‌نژاد را ببینیم؛ گرچه همین الان هم نشانه‌هایی هست.
من اگر جای خاتمی بودم نمی‌آمدم، اما نه به این دلیل که نگران آب‌رو باشم یا دنبال تنزه‌طلبی یا حاشیه‌نشینی باشم. نیامدن خاتمی به روند به‌ترشدن وضعیت ایران بیش‌تر کمک می‌کند تا آمدنش. بگذارید کمی روشن‌تر بگویم. به نظر من به‌ترین گزینه‌ برای رییس‌جمهوری آینده یکی از راست‌های عاقل است. کسی که هم رهبر هوایش را داشته‌باشد، هم کمی عقل داشته‌باشد که از دست‌گاه دیوانی کشور و همین چها‌رتا متخصص درست استفاده‌کند. از همه مهم‌تر چکمه‌پوش‌ها را برگرداند به سر کار اصلی‌شان یا دست کم مهارشان کند. اقتصاد را سر و سامانی بدهد. اگر بتواند دولت را کوچک کند. خلاصه ایران را از میان موج متولدان دهه‌ی شصت که حالا کار می‌خواهند به سلامت یا با کم‌ترین آسیب به اواسط دهه‌ی ۹۰ شمسی برساند. و گرنه خدا می‌داند با موج بی‌کاری و ناآرامی‌های اجتماعی چه بلایی سر ملت خواهد آمد.

Farshad F گفت...

البته یک راه حل دیگه هم اینه که یک رهبر بیاریم مورد اعتماد خاتمی :)