۱۳۸۵/۱۲/۰۵

حیف ایران نیست

در لحظه خوفناکی از تاریخ ایران قرار داریم که احمدشیرزاد چنین تصویرش می کند:" در صفحه شطرنج سیاسی به گوشه ای رانده شده ایم که امکان مات کردنمان فراهم شده است." روس های دلال در همین لحظه ورق تازه ای روکرده اند و 73 میلیون دلارطلب خود را می خواهند. خبرجدید بی بی سی از" خطر هجوم وسیع علیه ایران" به این اهداف می گوید:" تاسیسات هسته ای، واحدهای موشکی وپایگاههای هوائی و دریایی، پالایشگاههای نفت ومراکز تولید برق" هجومی که درآن " هواپیماهای جنگنده یک هزار بار پرواز خواهند کرد واز صدها موشک کروز" استفاده خواهد شد.منبع:http://www.roozonline.com/archives/2007/02/002541.php

۴ نظر:

Afshin گفت...

متن زیر خود گویای وضعیت فعلی ایران است . به دلیل فیل+تــــر شدن متن اصلی را در اینجا می‌آورم.
" حیف شیراز نیست" یکی از راهپیمایان ضد جنگ نیویورک این راگفت، اشک هایش را پاک کردو به جایی دور خیره شد. گل های شیراز را می دید که برخاک می ریختند، گنبدعشق حافظ را که ویران می شد، مزارخردسعدی را شاهد بود که در شعله ها می سوخت؛ وچون آهوان رمیده بر سر کوه بلند با "باباکوهی" بر جنگ شومی که طالبان ایرانی جانشین بهار در راه کردند، "شروه" می خواند.

دراولین هفته ماهی که به بهار ایرانی پیوند می خورد، دیگر سخن از " اما" و"اگر" در باره جنگ نیست و جهان حادثه شومی را لحظه شماری می کند. وقتی صبح دوشنبه سایت" بی بی سی" بر خلاف سیاست همیشگی، نزدیکی جنگ رابا صراحت تمام اعلام کرد، گویی نفس دنیا برای لحظه ای درسینه حبس شد. و آن دوشنبه، 30 بهمن ماه 1385 شمسی برابر با 18 نوامبر 2007 میلادی، درست دو روز به پایان مهلت سازمان ملل مانده بود که دیروز تمام شد.

در این 60 روز طالبان ایرانی که به گفته رئیس کل ستاد نیروهای مسلح ایران می خواهند بزودی"سبب " سرنگونی "نئو کان ها" بشوند و رهبری" خاورمیانه اسلامی" رادر دست گیرند، تا توانستند مانورهای تحریک آمیز انجام دادندوسخنان تهدید آمیز بر زبان آوردند، یعنی درست همانکه همتایان آمریکائی شان انتظارش را می کشیدند.

در این هفته هم جمهوری اسلامی همچنان کوشید تا"وقت" بخرد. فریاد ایرانیان از چهار سوی جهان گوش شنوائی نداشت. هشدار ناصحان در داخل کشور ناشنیده ماند. آخرین آنها" سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی" بود که با صراحت و شجاعتی که لحظه تاریخی می طلبد، درفاصله 4 روز تا پایان مهلت خواستار پذیرش قطعنامه سازمان ملل شد و خطرات هولناک ناشی از عدم پذیرش راگوشزد کرد. بیانیه" دانشگاهیان بدون مرز" ایرانی هم چنین خواستی داشت. حتی سعیدابوطالب که در گروه بندی احمدی نژاد به مجلس راه یافته، گفت:" باید جلوی حمله راگرفت، حتی دوپایگاه اقتصادی ما هم نباید نابودشود."

اتحادیه اروپا از زبان خاویر سولانا، سوئیس و حتی روسیه پیشنهادات"مرضی الطرفینی" دادند که جلوی جنگ رابگیرند، اما پاسخ جمهوری اسلامی همان بود که رهبری اعلام کرد:" البته ملت ایران بدون تردید از حق خود نمی گذرد ومسئولان کشور هم حق ندارند از حق ملت ایران صرفنظر کنند."

انعکاس این دستور درموضع علی لاریجانی که علی اکبر ولایتی او را" مذاکره کننده ما" نامیداعلام"نه" به جهان بود. در سخن او جمهوری اسلامی تنها" تضمین" را می پذیرفت . اماشرط محمود احمدی نژاد چیز دیگری بود:" تعلیق غنی سازی در ایران به شرط توقف همه فعالیت های اتمی درجهان."

هفته حساسی که درپایان آن مهلت شورای امنیت بسرآمد؛ آخرین فرصت برای جابجایی مهره ها در " شطرنج شوم" جهانی بود که بردو باختش به زیان" شاه مهره" بازی یعنی ایران است. امریکا ـ که عملا تعیین تکلیف پرونده در شورای امنیت بدون نظر او ممکن نیست- سیاست بغایت" هشیارانه" ای را بکارگرفت و سیاستمداران آن در حالی که تدارک جنگ عظیمی رادیده اند، مهره " صلح" رااز چندجانب حرکت دادند. در آغاز هفته، رابرت گیتس وزیر دفاع آمریکا بشدت خبر حمله به ایران راتکذیب کرد و درپایان هفته پنتاگون گزارش بی بی سی درهمین مورد را " مضحک" خواند. خانم کوندولیزا رایس یک "آس" سیاسی روکرد، از نادرستی سیاست آمریکا در 27 سال گذشته و در رابطه با ایران سخن راند و با" اصرار" خواستار مذاکره شد. اصراری که نظریه پردازان جمهوری اسلامی آن را به" ضعف" تفسیر کردند. کیهان که معمولا نظریات گروه بندی نظامی ـ امنیتی راس" نظام" رامنعکس می کند، " آس" خانم رایس را هم بر دلایل هفتگانه خود افزود تا نتیجه بگیرد که آمریکا دچار بحران است نه جمهوری اسلامی و هرکه جز این بگوید" دلداده به بیگانه یاپول گرفته از بیگانه" است.

از متن این" تحلیل"، درست همان پاسخی برخاست که آمریکا انتظارش را می کشید. علی مشکینی، درجلسه افتتاحیه دوره جدید مجلس خبرگان ، دولتمردان آمریکا به " گاوی شاخدار" تشبیه کرد که عقل ندارد و گفت:" ملت ایران ثابت کرده است که شاخ هرمتجاوزی رامی شکند وآن رابا پیکر خونین باز می گرداند." سعید قاسمی، مسئول واحد اطلاعات لشگر27 محمد از ایجاد" 50 پایگاه جهانی برای مقاومت" خبر داد و جمهوری اسلامی رادرگیر جنگ سوم جهانی دانست که شروع شده است. این سخنان که "خوراک" دستگاههای تبلیغاتی جهان است، در رزمایش" اقتدار" گفته شد که در 16 استان ایران به اجرا درآمد ودر آن" شلیک موشک هدایت شونده از تانک" موردآزمایش قرار گرفت. علی لاریجانی هم بعد از مذاکره نهائی بی حاصل روز سه شنبه با محمدالبرادعی از " پاسخ مناسب به هرگونه اعمال زور" سخن به میان آورد.

رئیس آژانس بین المللی اتمی هم در مصاحبه با فاینشنال تایمز گفت:" آشکارا اعلام می کنم ایران خواست شورای امنیت را رد کرد." او که گزارشش مبنای تصمیم گیری شورای امنیت سازمان ملل خواهد بود،خبرداد ایران شش ماه دیگر به مرحله" غنی سازی صنعتی " می رسد. منابع خبری از وین گزارش دادند :[ یک کانتینر حاوی 9 تن گاز" هگزا فلوراید" اورانیوم به مرکز نطنز جهت آغاز غنی سازی صنعتی منتقل شده است.] کارشناسان آژانس بین المللی اتمی گفتند:" مقدار گاز فوق در صورتی که صحیح فرآوری شود، اورانیوم لازم جهت تولید یک بمب اتمی را تامین می کند." این همان خبر خوشی است که احمدی نژادانتظار می کشد تا اعلامش کند و سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی" توهم جنون آمیز موازنه نظامی وامنیتی باآمریکا" می خواندش.

چهارشنبه به پایان می رسد. محمدالبرادعی باید گزارش خود را داده و شورای امنیت درتدارک قطعنامه جدید باشد.
در لحظه خوفناکی از تاریخ ایران قرار داریم که احمدشیرزاد چنین تصویرش می کند:" در صفحه شطرنج سیاسی به گوشه ای رانده شده ایم که امکان مات کردنمان فراهم شده است." روس های دلال در همین لحظه ورق تازه ای روکرده اند و 73 میلیون دلارطلب خود را می خواهند. خبرجدید بی بی سی از" خطر هجوم وسیع علیه ایران" به این اهداف می گوید:" تاسیسات هسته ای، واحدهای موشکی وپایگاههای هوائی و دریایی، پالایشگاههای نفت ومراکز تولید برق" هجومی که درآن " هواپیماهای جنگنده یک هزار بار پرواز خواهند کرد واز صدها موشک کروز" استفاده خواهد شد.

و این تنهابخش کوچکی از زرادخانه عظیمی است که ایران را درمحاصره د ارد وجمهوری اسلامی می خواهد با آن به موازنه نظامی برسد. چه می توان کرد جز تکراراین سخنان سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی:"حاكمان كنونی می‌بايد توجه داشته باشند كه جهان امروز تفاوت‌های فراوانی با جهان دوران جنگ سرد كرده است. بديهی است كه ايجاد موازنه قوای نظامی و امنيتی در چنين عصری نه تنها برای كشور ما، كه حتی برای كشورهای بزرگ دارای زرادخانه‌های اتمی به سادگی امكانپذير نخواهد بود. بنابراين امروز بزرگترين سلاح بازدارنده برای كشوری نظير كشور ما استقرار دموكراسی در داخل و گفتگو، تعامل و صلح در خارج است."

حیف شیراز نیست. حیف اصفهان نیست.حیف ایران نیست که بهار پرگلش قربانی حاکمانی شود که ملت بزرگی را به مسلخ می برند. معلمان درخیابان ها سکوت را فریاد می کنند تاجهانیان بدانند گرسنه اند، 15 میلیون کارگر در گیر فقر وبیکاری اند و حاکمان امروز ایران گوش بسته بر همه عاشقان ایران قدم به قدم به سوی جنگی می روند که ویرانی کمترین حاصل آن است.

وای اگر روزی بیاید که در پی کاروان کشتگان خود برویم، بااشک خود ویرانه های وطن را آب بدهیم و به خبرنگاری بگوئیم:" حیف ایران نبود."

Farshid Soheili گفت...

آن چیزی که حد نداره خریت آخه یکی بگه اگه بلوف هم باشه با دست خالی نمیگیرند. چه باید کرد؟؟ یکی بگه

Afshin گفت...

فرشاد جان انیشتن گفته:
تنها دو چیز نامحدود وجود دارد،اول عالم هستی و دوم حماقت بشری.که البته انیشتن برای اولی هم زیاد مطمئن نبوده،
ولی در باب دومی همان گونه که گفته و گفتی ظاهرا بی انتها است.ولی من گاهی که اندیشه‌های دائی جان ناپلئون به سراغم می‌آید فکر میکنم:آنان که بر ما استوارند،چفیه‌بندانی‌اند که به زبان فارسی حرف ‌میزنند.
تصورکنید زمانی را که برای تردد بین مثلا اصفهان و تبریز نیاز به پاسپورت داشته باشید،آن هم در روزگاری که مرزها در اروپا برداشته شده‌اند.

MBZ (Massoud Babaie-Zadeh) گفت...

از بزرگترهای فامیل شنیده‌ام که در ابتدای سلطنت محمدرضا (اوایل دهه ۲۰) مرز سرزمین آذری زبان را زنجان قرار داده بوده‌اند و برای رفتن از تهران به آنجا (یا برعکس) گذرنامه نیاز بوده است.