بله به این چیزی که گفتم ایمان دارم٬ اما ایمان ندارم که ایمان دارم به این چیزی که گفتم.:). اما از شوخی گذشته٬ فکر میکنم آموزههای دینی هم با آن چه نوشتم سازگار است. نتیجهی این نوع «ایمان دوپشته» را این روزها در گفتار و رفتار بعضیها میبینی.
همهی آموزههای مذهبی ایمانی نیستند٬ خیلیهاشان تاریخی اند یعنی کسی یا کسانی (که اعتبار مذهبی داشتهاند) چیزهایی گفتهاند یا مشاهدههایی داشتهاند که پشتوانهی تجربهی تاریخی داشته. ضمن این که من نگفتم خاستگاه این جملهای که من نوشتم مذهب است. فقط گفتم با آموزههای دینی هم سازگار است.
حتی اگر درستی گزاره را هم به ایمان مذهبی ربط دادهبودم٬ یعنی گفته بودم یه این جمله ایمان دارم لزومآ به معنای این نبود که ایمان دو پشته دارم: یعنی به ایمان داشتن به این گزاره هم ایمان دارم.
۴ نظر:
به این چیزی که گفتی واقعاً ایمان داری؟ :)
بله به این چیزی که گفتم ایمان دارم٬ اما ایمان ندارم که ایمان دارم به این چیزی که گفتم.:).
اما از شوخی گذشته٬ فکر میکنم آموزههای دینی هم با آن چه نوشتم سازگار است. نتیجهی این نوع «ایمان دوپشته» را این روزها در گفتار و رفتار بعضیها میبینی.
جالب است که از ایمان یا همان «آموزه های دینی» به جای مشاهده و استدلال برای تایید صحت این گزاره استفاده می کنی.
همهی آموزههای مذهبی ایمانی نیستند٬ خیلیهاشان تاریخی اند یعنی کسی یا کسانی (که اعتبار مذهبی داشتهاند) چیزهایی گفتهاند یا مشاهدههایی داشتهاند که پشتوانهی تجربهی تاریخی داشته. ضمن این که من نگفتم خاستگاه این جملهای که من نوشتم مذهب است. فقط گفتم با آموزههای دینی هم سازگار است.
حتی اگر درستی گزاره را هم به ایمان مذهبی ربط دادهبودم٬ یعنی گفته بودم یه این جمله ایمان دارم لزومآ به معنای این نبود که ایمان دو پشته دارم: یعنی به ایمان داشتن به این گزاره هم ایمان دارم.
حال کردی بحث کردن را :)؟
ارسال یک نظر