۱۳۸۸/۰۳/۲۱

میدان امام

وحشت‌ناک بود. محشر بود. غوغا بود. شور و هیجان بود. در یک کلمه سبز بود. سبزِ سبزِ سبز. امروز (درواقع دیروز، چون الآن ساعت ۴۵ دقیقه‌ی‌ِ بامداد پنج‌شنبه است) خاتمی در میدان امام اصفهان بود. نمی‌توانید تصور کنید چه جمعیتی آن‌جا بود. شاید بیش از ۲۰۰ هزار نفر (یکی می‌گفت مساحت میدان امام حدود ۶۰ هزار متر مربع است. اگر حرفش درست باشد جمعیت از این هم بیش‌تر بود). ساعت‌ِ چهارونیمِ عصر که ما رسیدیم آن‌جا، چندان شلوغ نبود. کمی حال‌مان گرفته شد. ولی رفته‌رفته به تعداد‌ِ افراد اضافه شد. میدان جایِ سوزن‌ انداختن نداشت. قطعاً هیچ‌کس چنین جمعیتی را و چنین شوری را قبلاً ندیده بود. بعد از پایان سخن‌رانی هم تحت‌ ِ فشار زیاد جمعیت بالاخره خود را به دروازه دولت رساندم. آنجا هم محشری بود. طرف‌دارانِ موسوی و احمدی‌نژاد برایِ هم کرکری می‌خواندند. البته‌ چندان درگیری‌ای ایجاد نشد. ولی یکی‌دو سربازِ بی‌نوا از میان سربازانی که با تشکیل یک زنجیره‌ي انسانی نقش پلیس ضد‌شورش را بازی می‌کردند با سر شکسته از محل دور شدند. در راه‌ بازگشت مجبور شدم تا دروازه تهران را پیاده بروم. تقریباً تا نزدیکی دروازه‌تهران طرف‌داران دو طرف در گروه‌هایی راه‌ می‌رفتند و شعار می‌دادند. مانند: دکتر برو دکتر. مرگ بر دیکتاتور چه شاه باشه چه دکتر. آخر هفته، احمدی رفته (پیرمردی که کنار پیاده رو ایستاده بود با لهجه‌ی غلیظ اصفهانی و با حالت تمسخر به‌جای بخش دوم این شعار می‌گفت: پیتا پری نفته!) . اگر تقلب بشه، ایران قیامت می‌شه. تورما ننجون مهدی فهمید، این کوتوله نفهمید. و بسیاری شعار دیگر.
جوانکی، با عکس موسوی در دست، به هر مغازه‌آی می‌رسید سرش را داخل می‌کرد و می‌گفت: هر کسی بی‌سواده، رای‌اش احمدی‌نژاده.
دو پسر هم با عکسی از محسنِ رضایی در دست، هر چند قدم یک‌بار می‌گفتند: فقط رضایی. دلم برای غربت‌شان در آن شلوغی سوخت!
نمی‌دانم چه خواهد شد. ولی شرایط خیلی حساس است. این جمعیت انرژی زیادی دارد که اگر درست مدیریت نشود ممکن است انفجاری رخ دهد. خدا به خیر کند.

۷ نظر:

MBZ (Massoud Babaie-Zadeh) گفت...
این نظر توسط نویسنده حذف شده است.
MBZ (Massoud Babaie-Zadeh) گفت...

من هم امروز در تهران به راهپیمایی از انقلاب تا آزادی حامیان موسوی رفتم (البته بدیهی است که من از دانشگاه شریف تا آزادی). من تا بحال این همه آدم با شور و شوق و خوشحال در یک جا ندیده بودم. در مورد مقدار جمعیت همین را بگویم که من از ساعت حدود چهار و ربع بعد از ظهر از در دانشگاه وارد جمعیت شدم و تا آزادی رفتم و برگشتم و ساعت ۷ از دانشگاه به خانه برگشتم. در این مدتی که من مردم را دیدم، از ساعت چهار و ربع تا ۷ دبی جمعیتی که به سمت آزادی از جلوی در دانشگاه می‌گذشت، کم نشده بود! البته این را هم باید بگویم که شاید حدود ۹۰ درصد جمعیت، جوان و زیر ۳۰ سال بودند (و شاید زیر ۲۵ سال). بعضی شعارهایی که می‌دادند به این شرح است:

«موسوی، موسوی، پرچم ایران مرا پس بگیر».

«رأی ما یک کلام، نخست‌وزیر امام».

«موسوی، موسوی، حمایتت می‌کنیم».

«تورمو ننجون مهدی فهمید، این کوتوله نفهمید».

«هاله نور می‌بینه، مردمو کور می‌بینه».

«آخر هفته ... احمدی رفته».

«نصر من الله و فتح قریب، مرگ بر این دولت مردم‌فریب».

«احمدی کم آوُرده، ناموس وسط آوُرده».

«رئیس جمهورُ بیکاره، همش ترب می‌کاره»!

«دکتر، برو دکتر». (با لحن صحیح بخوانید، به دکتر احمدی‌نژاد توصیه می‌کنند که به پزشک مراجعه کند)!

«مرگ بر دیکتاتور، چه شاه باشه چه دکتر».

«اگر تقلب نشه، احمدی پنجم می‌شه»!

«اگر تقلب بشه، ایران قیامت می‌شه».

«سید ما یه‌رنگه، احمدی رنگ به رنگه».

«دلاور هسته‌ای؛ برو بخواب، خسته‌ای»!

«برادر رفتگر، محمودو بردار ببر»!

«این سید منه، دوسش دارم، خیلی زیاد» (باید با آهنگ مربوطه بخوانید).

همچنین یک نوع عمو زنجیرباف می‌خواندند که شعرش دقیق یادم نیست، ولی خیلی جالب بود.

پوسترهای زیادی دست مردم بود، مثلا:

«۱۰=۲×۲»

«اندکی صبر، سحر نزدیک است».

«من به آقای چیز رأی می‌دهم که این بی‌همه‌چیز رأی نیاورد».

گرافهایی را که احمدی‌نژاد در مصاحبه تلویزیونی نشان داده بود به صورت نقاشی بسیار کج و معوجی کشیده بودند و زیرش نوشته بودند: «احمدی‌نژاد، ۴ ساله از تهران!»

تابلویی مثل توقف مطلقا ممنوع کشیده بودند و روی آن نوشته بودند «دروغ ممنوع». شعار «دروغگو، دروغگو» هم که زیاد می‌دادند.

mehrdad گفت...

مساحت میدان امام ۸۵۰۰۰ متر‌ مربع است. یادم نیست کجا این را خواندم٬ اما بگردید روی وب پیدا می‌کنید.

mehrdad گفت...

این هم فیلم بدرقه‌ی رییس‌جمهور در مسجد دانش‌گاه شریف. یاد ماجرای عوض شدن رییس‌ دانش‌گاه شریف در تابستان ۷۶ افتادم.

MBZ (Massoud Babaie-Zadeh) گفت...

البته من این توضیح را بدهم که در واقع احمدی‌نژاد به دانشگاه شریف نیامده بود بلکه تجمع بیرون از دانشگاه و در خیابان بوده است. توضیح آنکه مسجد دانشگاه شریف دری دارد که به خیابان باز می‌شود و نیز درهایی که از داخل به دانشگاه باز می‌شود. همیشه هم فقط یکی از این دو مسیر باز است، یعنی وقتی درهای درون دانشگاه باز است، در بیرون بسته است و در این حالت مسجد بخشی از دانشگاه می‌شود و کسی نمی‌تواند از بیرون وارد شود و تنها کسانی که درون دانشگاه هستند می‌توانند به مسجد رفت و آمد کنند. گاهی هم درهای درون دانشگاه را می‌بندند و در خیابان را باز می‌کنند. در این حالت مسجد کاملا از دانشگاه منفک می‌شود و به صورت یک مسجد معمولی در کنار خیابان آزادی در می‌آید. این حالت دوم مثلا در هنگام برگزاری مراسم ختم استفاده می‌شود و هر کسی می‌تواند مانند هر مسجد دیگری مراسمش را در این مسجد برگزار کند. دیروز هم مسجد در همین حالت دوم بود و علاوه بر آن در اصلی دانشگاه (که به خیابان آزادی باز می‌شود)‌ نیز بسته بود به طوریکه هیچ کس اجازه تردد از آن در را نداشت. در نتیجه تنها کسی که به دانشگاه وارد شده خود احمدی‌نژاد بوده و دانشگاه در حال برگزاری فعالیت عادی خودش (برگزاری امتحانات). کسانی که درون دانشگاه بوده‌اند تنها دانشجویان شریف بوده‌اند.

S_M گفت...

سلام
ميدان امام و خيابان هاي اطراف واقعأ شلوغ بود و من را به ياد راهپيماييهاي سال هاي اول انقلاي انداخت. در روز جمعه هم كه گروه مقابل آمده بودند نيز بسيار شلوغ بود
اما واقعيت آن است كه از كساني كه به موسوي راي خواهند داد فقط بخشي حال و حوصله راهپيمايي دارند ولي طرف ديگر با تمام توان مي ايد.
اصلا بعيد نيست كه در همين مرحله اول موسوي راي بياورد
هر چه هست اين انتخابات با قبلي ها بسيار متفاوت است - پرده هايي دريده شد و حجاب هايي كنار رفت
هركس ريس جمهور شود با چالش هاي بسياري مواجه خواهد بود

Afshin گفت...

عمو امار باف
بله
دروغاتو بافتی؟
بله
به ملت انداختی؟
بله
محمود اومده!
چی چیو برده؟
شرم و حیا
با صدای چی؟
بگم بگم؟