خداوندا به من توفيقي ده که فقط يک روز بنده مخلص تو باشم که مي دانم حتي ساعتي اين چنين بودن بس دشوار است.
خدايا يا مهر آنان را که در دلشان بر من محبتي نيست از دلم بيرون کن يا به من صبري ده که کساني را که دوستم ندارند دوست داشته باشم.
خدايا سينه ام را چنان بگشاي که درد هاي تمام عالم را در آن جاي دهم. حتي درد محکوم شدن به گناه هاي ناکرده ام را.
خدايا به من ذره اي از رحمت بيکرانت را ببخش تا بتوانم آنانکه محبتم را تقديمشان کردم و تحقير شدم ، آنان که دوستشان داشتم و دشمنم داشتند و آنان که درحقم ظلم کرده اند را ببخشم.
خداوندا دستانم خالي اند و دلم غرق در آمال . يا به قدرت بيکرانت دستانم را توانا گردان يا دلم را از آرزوهاي دست نيافتي خالي کن.
خدايا مي دانم که نادانم به ذره اي از علم بيکرانت دانايم کن.
بارالها زبانم در ستايش تو قاصر است به من زباني عطا کن تا گوشه اي اندک از رحمت بيکرانت را سپاس گويم.
خداوندا راه گم کرده ام ، هدايتم کن.
خدايا قلبم را از تمام کينه ها پاک کن که غير از تو کسي را بر اين کار قادر نيست.
خدايا شکم را به باور ، باورم را به ايمان و ايمانم را به يقين مبدل فرما.
خداوندا به من صبري ده که بر سيلي دشمنان بخندم و با خنجرهاي دوستان به رقص آيم.
خدايا شرکم را به يکتاييت ، ضعفم را به قدرتت، جهلم را به علمت، حماقتم را به حکمتت، گناهانم را به رحمتت، عصيانم را به عزتت، تيرگي دلم را به نورت، بي حرمتي هايم را به قداستت، تنگ دستي و بخلم را به کرمت و ناسپاسي ام را به لطفت ببخش.
خدايا به خير و شر خود آگاه نيستم به علمت و به رحمتت هر آنچه خير من در آن است بر من فرو فرست و هر آنچه شري براي من در آن است از من دور گردان.
خدايا به من بياموز چگونه هنگامي که دستانم را بسته اند و زبانم را بريده اند بر ظلمي که با چشمانم مي بينم صبر کنم.
خدايا به من يقيني ده که جز تو در هستي هيچ چيز نبينم.
خدايا به من دلي ده که جز مهر تو در آن هيچ مهري را راه نباشد.
خدايا به من قلبي ده که دوست داشته باشم هر آنچه آفريده توست.
خدايا به من زباني ده که جز بر حمد تو گويا نگردد.
خدايا هر آنچه دارم از آن توست پس آنچه خير من است بر زبانم جاري کن تا از تو تمنايش کنم که خود بسيار نادانم.
خدايا خواسته هايم بسيارند ولي هيچ چيز در قبال آنها ندارم. پس تو از مخزن بي انتهاي کرمت آنها را به من عطا کن.
خداوندا با تمام آنچه تو به من عطا کردي مي خوانمت پس دعايم را اجابت فرما.
خدايا يا مهر آنان را که در دلشان بر من محبتي نيست از دلم بيرون کن يا به من صبري ده که کساني را که دوستم ندارند دوست داشته باشم.
خدايا سينه ام را چنان بگشاي که درد هاي تمام عالم را در آن جاي دهم. حتي درد محکوم شدن به گناه هاي ناکرده ام را.
خدايا به من ذره اي از رحمت بيکرانت را ببخش تا بتوانم آنانکه محبتم را تقديمشان کردم و تحقير شدم ، آنان که دوستشان داشتم و دشمنم داشتند و آنان که درحقم ظلم کرده اند را ببخشم.
خداوندا دستانم خالي اند و دلم غرق در آمال . يا به قدرت بيکرانت دستانم را توانا گردان يا دلم را از آرزوهاي دست نيافتي خالي کن.
خدايا مي دانم که نادانم به ذره اي از علم بيکرانت دانايم کن.
بارالها زبانم در ستايش تو قاصر است به من زباني عطا کن تا گوشه اي اندک از رحمت بيکرانت را سپاس گويم.
خداوندا راه گم کرده ام ، هدايتم کن.
خدايا قلبم را از تمام کينه ها پاک کن که غير از تو کسي را بر اين کار قادر نيست.
خدايا شکم را به باور ، باورم را به ايمان و ايمانم را به يقين مبدل فرما.
خداوندا به من صبري ده که بر سيلي دشمنان بخندم و با خنجرهاي دوستان به رقص آيم.
خدايا شرکم را به يکتاييت ، ضعفم را به قدرتت، جهلم را به علمت، حماقتم را به حکمتت، گناهانم را به رحمتت، عصيانم را به عزتت، تيرگي دلم را به نورت، بي حرمتي هايم را به قداستت، تنگ دستي و بخلم را به کرمت و ناسپاسي ام را به لطفت ببخش.
خدايا به خير و شر خود آگاه نيستم به علمت و به رحمتت هر آنچه خير من در آن است بر من فرو فرست و هر آنچه شري براي من در آن است از من دور گردان.
خدايا به من بياموز چگونه هنگامي که دستانم را بسته اند و زبانم را بريده اند بر ظلمي که با چشمانم مي بينم صبر کنم.
خدايا به من يقيني ده که جز تو در هستي هيچ چيز نبينم.
خدايا به من دلي ده که جز مهر تو در آن هيچ مهري را راه نباشد.
خدايا به من قلبي ده که دوست داشته باشم هر آنچه آفريده توست.
خدايا به من زباني ده که جز بر حمد تو گويا نگردد.
خدايا هر آنچه دارم از آن توست پس آنچه خير من است بر زبانم جاري کن تا از تو تمنايش کنم که خود بسيار نادانم.
خدايا خواسته هايم بسيارند ولي هيچ چيز در قبال آنها ندارم. پس تو از مخزن بي انتهاي کرمت آنها را به من عطا کن.
خداوندا با تمام آنچه تو به من عطا کردي مي خوانمت پس دعايم را اجابت فرما.
۱ نظر:
یک یادآوری کوچک داشتم. متنی که نوشتهای به درستی نمایش داده نمیشود (نقطههای آخر جملهها در اول سطر ظاهر میشوند و ...). دلیل آن این است که به طور پیشفرض، پاراگرافها «انگلیسی» هستند و برای آنکه متنی که نوشتهای درست نشان داده شود، باید از پاراگرفهای فارسی استفاده کنی. چطور؟ این مسئله قبلاً در وبلاگ آمده و میتوانی به اینجا مراجعه کنی.
ارسال یک نظر