۱۳۸۳/۰۷/۲۲

نشان آدمیت

مگر قرار نبود زندانی‌ها را با لباس زندان به دادگاه بیاورند نه با لباس عادی؟ سرشان را هم که قرار بود بتراشند. یادتان هست که یک نفر را به زور لباس زندان تنش کرده بودند و آورده بودند دادگاه. نمی‌دانم. شاید هم قرار نیست این‌ها مایه‌ی عبرت دیگران شوند. شاید کشتن بیست نفر آدم چندان جرم بزرگی نیست در آن خاک بلازده. شاید خودشان هم قربانی حاشیه‌نشینی‌اند. .... اگر اعصاب دارید این گزارش را بخوانید.

۴ نظر:

Arash Salarian گفت...

راستش من عقیده دارم در دادگاه متهم را باید با لباس عادیی که خودش انتخاب کرده حاضر کرد، حال هر که می‌خواهد باشد و اتهام هرچه که می‌خواهد باشد: سیاسی، مطبوعاتی، قتل یا دزدی. متهم در دادگاه هنوز «متهم» است نه «زندانی» و نه «محکوم». اگر کسی را با لباس زندان و سر تراشیده و غیره در دادگاه حاضر کنند، پیشاپیش دادگاه از عدالت خارج شده و متهم را پیش از دادرسی در صندلی محکوم نشانیده.
همینطور وظیفه سیستم قضایی بعد از پایان دادرسی و محکومیت متهم، اجرای حکم است. اگر جریمه است، جریمه،‌ اگر زندان است،‌ زندان و اگر اعدام است،‌ اعدام. نه یک کلمه بیشتر و نه یک کلمه کمتر. برخورد احساسی و انتقام‌جویانه مانند تحقیر «محکوم» با چرخاندنش در شهر یا نشان دادنش در رسانه‌ها در وضعیت نامناسب و آزار روحی یا جسمی او خارج از حکم دادگاه، باز هم بی‌عدالتی است. محکوم هر که باشد و جرم هرچه که باشد و سیستم قضایی هر کشوری که باشد. (مثال؟ نشان دادن صدام در زمان معاینه پزشکی. قتل بیست نفر پیش آدم‌کشی‌های صدام که هیچ است ولی چرا باید او را که هنوز به دادگاه نرفته بود به آن وضعیت نشان دهند؟)
البته بگذریم که در دادگاه‌هایی که قاضی و بازپرس و مدعی یکی هستند،‌ صحبت از عدالت به شوخی بیشتر شبیه است...

Farshad F گفت...

من گزارش روزنامه شرق را خواندم، جالب اين بود که قاضي به نوعي دارد جامعه را محکوم مي کند که چرا اين بابا اين قتلها را مرتکب شده. من نمي گوبم جامعه در اين موضوع بي تقصير است ولي بررسي اين موضوع کار تحليل گران جامعه شناس است نه قاضي آن هم در جلسه دادگاه. اين نشان مي دهد بعضي قاضي ها فيلم زياد مي بينند و همين که در يکي از دادگاههايشان دوربين حاضر مي شود فنر مي کنند فيلم بازي مي کنند.

mehrdad گفت...

ای کاش با همه همان طور که آرش می‌گوید رفتار می‌کردند. برای این نوشته دنبال عکس دادگاه روزنامه‌نگاری(اسمش مگر مهم است؟) گشتم که نیافتم. با حالی نزار در لباس زندان و سری تراشیده نشسته بود روی صندلی دادگاه.

Farshad F گفت...

مهرداد جان ببخشيد اين يکي زياد توي زندان مونده موهاش بلند شده.