۱۳۸۴/۰۶/۲۵

مشق شب

مرد تکثیر شده بی مزه است (100 بار)
خواندن مرد تکثیر شده اتلاف وقت است (10 بار)
روژه ساراماگو در این کتاب تر زده است (1 بار)

ما همگی هنرپیشه ایم در ملودرام زندگی، فیلمی که کارگردان آن مرده است.
بعضی آنقدر فیلم را جدی گرفته اند که خودشان هم فراموش کرده اند این یک فیلم است.
بعضی هم از نقش خود راضی نیستند و از کارگردانی که نیست گله میکنند.
یکسری هم که از بازی خسته شده اند به بی مسوولیتی یا افسردگی متهم میشوند.
خیلی ها هم که فهمیده اند که کارگردان رفته و خبری هم نیست احمقانه به بازی ادامه میدهند!
و وقتی در آخر کتاب استاد تاریخ و فلسفه تصمیم میگیرد نقش خود را عوض کند، فقط آنها که بازی را خیلی جدی گرفته اند نباید بفهمند. (بازی ادامه دارد)

۵ نظر:

کیوان گفت...

فرشيد جان می‌بخشی، ولی اصلاً نفهمیدم منظورت چیست. شاید از خنگی من باشد. شاید اصلاً به همین دلیل بود که فکر کردم کتاب «مرد تکثیر شده» بی‌مزه است. به دلیل همین خنگی زبان استعاره را هم نمی‌فهمم. فقط چیزهایی را که شدیداً واضح باشند می‌فهمم. در ضمن در هیچ فیلمی هم بازی نکرده و نمی‌کنم. ممکن است بگویی: بازی می‌کنی ولی به همان دلیل فوق‌الذکر خودت نمی‌فهمی. شاید حق با تو باشد.

mehrdad گفت...

من از ژوزه ساراماگو فقط رمان «کوری» اش را خوانده‌ام که چندان خوشم نیامد. داستان کوری را خوب شروع می‌کند اما هر چه جلوتر می‌رود گیرایی داستان کم‌تر می‌شود.
درضمن فرشید، ما که بیست و پنج سال است رفیفتیم هم نفهمیدیم قضیه چیست، چه رسد به کیوان.

Farshid Soheili گفت...

کیوان عزیز اگر ازت بپرسند " شما؟ " بی اختیار شروع میکنی به توضیح نقشت. ما کی هستیم؟ اصلاهویت یعنی چی؟
این نقشها همه باید ها را تعریف میکنند، مثلا مسعود میره کنفرانس بجای اینکه بیاد سر قرار 10 سال یکبارش، آخه یکی بگه تو قهرمان بودی مسوولیت داری اقلا به حرمت شبهای خوابگاه پاشو بیا شاید همزبانی باشه.
مهرداد جان کاش این نقشها اجازه بدند بشینیم دور میز گرد تو یک کتابخانه راجع به خودمون سوای نقشها گپ بزنیم.

Arash Salarian گفت...

گرچه من بیشتر طرفدار بحث‌های فرمال هستم تا بحث‌های کلامی، ولی این بار طعمه را «گاز» می‌گیرم.

فرشید می‌گوید:‌ «گر ازت بپرسند " شما؟ " بی اختیار شروع میکنی به توضیح نقشت. ما کی هستیم؟ اصلا هویت یعنی چی؟ ... این نقشها همه بایدها را تعریف میکنند».

چرا وقتی بپرسند «شما؟» در پاسخ به توضیح نقشمان می‌پردازیم؟ شاید چون وقتی کسی انگشتش را به سوی من دراز می‌‌کند و این سوال را می‌پرسد، می‌خواهد بداند چه چیزی مرا از بقیه سوا می‌کند. اگر به واقع می‌خواست بداند «هویت چیست» باید سوال بهتری می‌کرد. باید می‌پرسید «من؟».

Farshid Soheili گفت...

آرش آدمها کشش به منحصر به فرد بودن دارند و برای همین دنبال تمایز داشتن میگردند. ولی نقش مثل لباس است که چون دیده بصیرتی نیست عامل کثرت شده.