خيلي تعجب نكنيد. اگر به ياد داشته باشيد در همين جا مسعود (از نوعی كه الان در سينسيناتی است.) مطالبی در مورد خودش نوشت. از زادگاهش(گلپايگان) و از شير تازه و ماست و بوی كاهگل بعد از آب پاشی كوچه های خاکی و شايد بوی تپاله تازه گاو و صداي عرعر دراز گوش ها!صداها و حال و هوايی كه دل آدمی برای آنها گاه سخت تنگ میشود و من هم هر گاه به آن ديار میروم تا نگاهی به خرابه های خانه پدر بزرگ و مادر بزرگ(بی بی) نيندازم آرام نمیگيرم.
هر چند در چند سال اخير با احداث چند كارخانه صنعتی توليد قطعات خودر و نيز يكی دو دانشگاه فضای آن تغيير زيادی داشته اما باز هم به راحتي میتوان مظاهر زندگی كشاورزی و روستايی قديم راديد و بعضا در خانه ها كرسي هم پيدا كرد!
بگذريم آخاله در گويش گلپايگانیها به معنای " پسر خاله " است؛ همانگونه كه اراكی ها و خمینی ها به پسر خاله و دختر خاله "خالزا" میگويند.
و اين هم اولين وب سايت با همين نام آخاله كه قابل توجه آقا مسعود است
پايدار باشيد.
۱ نظر:
دمت گرم آقا سعید. از وصف ولایت خیلی حال کردم. آنقدر فیلم یاد هندوستان کرد که هرچه ادکلن داشتم امتحان کردم اما هیچ کدام بوی تپاله نمی داد. یادش بخیر اون قدیما!
مرد مومن گلپایگان قراره خواهر خوانده پاریس (سینسیناتی هرجه اصرار کرد گفتم نمی شه) اعلان بشه. این حرفا چیه. چرا تشویش اذهان می کنی و آب در آسیاب دشمن (سده اصفهان تهران اردستان یزد و حتی اراک) می ریزی....
ارسال یک نظر