۱۳۸۳/۰۳/۱۹

دست نگه‌دارید، ننویسید


همین یک قانون را کم داشتیم که آن هم نوشته شد خدا را شکر. بخوانید و عبرت بگیرید.

۵ نظر:

Farshad F گفت...

البته نفس داشتن این قانون خوبه. اما وقتی آدمهایی مثل مرتضوی را در دستگاه قضایی می بینی آدم دلش می خواهد توی مملکت نه قانون باشه نه دستگاه قضایی.

mehrdad گفت...

فرشاد جان، کامل نخوانده‌ای این قانون را فکر کنم. ماده ۱۵و ۱۷و و ۳۰و ۳۱ را یک بار دیگر بخوان. به استناد ماده ۱۵ همین الان می‌شود دست کم سه ماه فرستادت آب خنک بخوری تا بفهمی «این‌جا کجان و ما کی اُم»‌. (به لهجه‌ی شیرازی بخوانید جمله‌ی داخل گیومه را. راهنمایی: سریال روزی، روزگاری - حسام بیگ)

Arash Salarian گفت...

دوستان به مشکلاتی که در اجرای بندهای ۱۵ و ۱۷ ممکن است پیش بیاید اشاره کرده‌اند که البته به جای خود درست است ولی نفس این قوانین، با منظور مقابله با توهین و افترا به اشخاص حقیقی و حقوقی به نظر من مشکلی ندارد. ولی بندهای ۳۰ و ۳۱ در نفس خود مشکل دارند و آن اجازه و در واقع دستور به تجسس در امور شخصی افراد است. چه قانونی، چه اسلامی، چه بر اساس حقوق بشر و چه بر اساس عرف بخواهید قضاوت کنید، این بندهای ۳۰ و ۳۱ مشکل دارند.

Arash Salarian گفت...

راستی این «ادلة ديجيتال» منو کشته!

Farshad F گفت...

نه تنها کل قانون که حتی یک خطش را هم نخواندم. آخه اونها که تکه کاغذ می خواهند که به بهانه آن حال خلق الله را بگیرند. اصلا مهم نیست توی اون کاغذ چی نوشته. من هم نظرم این است که اصل قانون خوبه وگرنه با این مجریان هر قانونی بده.
ممکن است زیاد مرتبط به نظر نیاد ولی یک بار یکی از اقتصاددانهای ایرانی گفته بود که بهترین سیاست اقتصادی دولت این است که هیچ سیاستگزاری جدیدی انجام نده چون این بدنه ناکارآمد دولت هر بار که قصد انجام کاری را داره آن قدر زیان وارد می کند که همان بهتر که هیچ تصمیم جدیدی نگیرد.