گل بگیرند در آن وزارت‌خانه‌ی قطع ارتباطاتی را که تو متولی‌اش هستی و خاک بر سر ما که کشور را داد‌ه‌ایم دست امثال تو و آمده‌ایم بیرون ...
کیوان جان و دیگر دوستان،
اگر نمی‌توانید به راحتی وبلاگمان را ببیند یا مطلبی در آن منتشر کنید نگران نباشید. بلاگر می‌تواند به طور خودکار نوشته‌های جدید را برای دیگران ایمیل کند. منتشر کردن نوشته‌های‌تان هم به همان راحتی است، می‌توانید با ایمیل آن را بفرستید به آدرسی و خود بلاگر می‌گذاردش روی وبلاگ. اگر باز هم مشکل دسترسی داشتید بگویید تا از این امکان بلاگر استفاده کنیم.
۱۰ نظر:
مهرداد حق دارد که اینقدر عصبانی باشد. همه هستند. هر که می‌فهمد عصبانی است. برای مقابله، روش استفاده از پراکسی‌ها را در جواب به کیوان پیشنهاد کرده‌ام و تا وقتی که تمامی موتورهای جستجو مانند گوگل و یاهو را فیلتر نکنند، همیشه می‌شود به این لیست‌های پراکسی‌ها دسترسی داشت و هر نوع فیلتری را دور زد. ولی اگر باز هم بخواهند شورش را در بیاورند، اگر شده خودم سایت راه می‌اندازم و وبلاگ را آنجا منتقل می‌کنم. فعلاً هم یک پروژه کوچک را شروع کرده‌ام تا بلکه استفاده از پراکسی‌ها برای دوستان آسانتر کنم. اگر به نتیجه رسید همه را خبر می‌کنم.
نکته جالب آنکه termination که سودآورتر است و به مراتب هزینه کمتری دارد در داخل کشور در اختیار نهادهای ذی نفوذ قرار دارد و بخش خصوصی تنها در بخش origination که به بازاریابی زیاد احتیاج دارد و شدیدا بازاری رقابتی فهالیت می کند.
از ماست که بر ماست. روزی هم بود که دولت شوروی برای اینکه کشورهای همسایه نتوانند صدای تلویزیون آنها را بشنوند از فرکانس به قول خودشان 6.5 مگا سیکل برای پخش صدا روی تصویر تلویزیون استفاده میکردند ولی سودی نداشت که نداشت. هم اکنون این قضیه فیلترینگ که موضوع بحث شده قابل حل و دور زدن است. ایکاش وزارت قطع ارتباطات ایران به جای هدر دادن بودجه به فکر گسترش عاقلانه زیر ساخت شبکه اینترنت می افتاد. البته از آنها هیچ انتظاری نمیتوان داشت. خوانی بسیط گسترده شده است و به هر حال از هر گوشه آن باید نانی جست. البته به مقدار هنگفت. اگر که غیر از این نبود من و شما که در غربت به سر نمیبردیم.
از ماست که بر ماست. روزی هم بود که دولت شوروی برای اینکه کشورهای همسایه نتوانند صدای تلویزیون آنها را بشنوند از فرکانس به قول خودشان 6.5 مگا سیکل برای پخش صدا روی تصویر تلویزیون استفاده میکردند ولی سودی نداشت که نداشت. هم اکنون این قضیه فیلترینگ که موضوع بحث شده قابل حل و دور زدن است. ایکاش وزارت قطع ارتباطات ایران به جای هدر دادن بودجه به فکر گسترش عاقلانه زیر ساخت شبکه اینترنت می افتاد. البته از آنها هیچ انتظاری نمیتوان داشت. خوانی بسیط گسترده شده است و به هر حال از هر گوشه آن باید نانی جست. البته به مقدار هنگفت. اگر که غیر از این نبود من و شما که در غربت به سر نمیبردیم.
سلام
-جانا سخن از دل ماميگويي
-وجدانم راحت شد وقتي فهميدم حراج بچه هاي ايراني در امارات کذب محض است.
http://www.sharghnewspaper.com/830326/gover.htm#s70482هفت کشتي اماراتي توسط ايران توقيف شد!
راستي چطوري در وبلاگ لينک ميدهيد، براي اينکه دوباره آدرس را ننويسم؟
خدانگهدار
Gústariame saber falar árabe para escribirlle algo interesante. Un saúdo desde Galiza.
آقا ما کلی زور زدیم بفهمیم که این بنده خدا به اسپانیایی چی گفته! تازه این طور که معلومه توی همین دو کلمه هم که نوشته، یکی دو تا غلط املایی داشته و من که فقط می‌تونستم «حدس» بزنم کلمات اسپانیایی چه معنایی می‌دهند بعد از کلی تلاش به این نتیجه رسیدم که آقا گفته‌اند: «کاشکی عربی بلد بودم تا بتونم براتون یه کامنت جالب بنویسم. روز خوش از گالیزا».
این که گاهی به افرادی حتی تحصیل کرده بر می‌خوری که فکر می‌کنند ایرانی‌ها عرب هستند خیلی زور داره و این که این آقا کلی لطف کرده و به زبون خودش کامنت نوشته و آخرش ما رو عرب کرده بیشتر زور داره!
شايد مي‌خواست براي من چيزي بنويسه
تا یه مدتی این همکاران من باید تک تک از من می‌پرسیدند که مگر ایرانی‌ها عرب نیستند؟ مگر ایرانی‌ها به عربی حرف نمی‌زنند و به عربی نمی‌نویسند؟ و اونوقت باید برای تک تک اونها داستان طولانی اینکه چرا خط فارسی و عربی شبیه است و اینکه ریشه زبان فارسی و عربی کاملا جداست و ... را توضیح می‌دادم. ولی حالا که فکرش را می‌کنم می‌بینم شانس آوردم‌ها! اگر عزیز اینجا بود من چطوری باید به اونها قضیه را حالی می‌کردم؟ :))
«شايد مي‌خواست براي من چيزي بنويسه»
فکر نمی‌کنم، چون در اون صورت باید جمله‌اش را با عزیزم شروع می‌کرد و به احتمال زیاد از زنش کتک می‌خورد و مجبور می‌شد کامنتش را پاک کنه! چون این کامنت هنوز هست بنا بر برهان خلف می‌شه این فرض را رد کرد!
ارسال یک نظر