چند روز قبل عزیز رشیدی در یک گفتگوی خصوصی گفت "این وبلاگ هم که سیاسی شد"
آیا تا حالا فکر کرده اید چرا ما ایرانی ها اینقدر در مورد سیاست حرف می زنیم؟ داشتم فکر می کردم در این مورد یک متن مبسوط بنویسم که آفتاب آمد دلیل آفتاب.
دقت کنید که چنانچه دلیل این تصمیم سلامت جسمی جامعه یا مثلا سلامت جسمی نیمی از جامعه (زنان)!! بود موضوع باز هم قابل توجیه می نمود.
دولت به خود اجازه می دهد در مورد خصوصی ترین مسائل زندگی مردم تصمیم بگیرد و از آن سو مزدم نیز دولت را مسئول حل تا جزیی ترین مشکلات زندگی فردی شان می دانند.
۷ نظر:
من نتوانستم وارد لينک بشوم موضوع چِي هست ؟به نظر مي رسد فيلتر شده است!!ببخشيد کلمه فيلتر که سياسي نيست
این مطلب از سایت بی بی سی است (ضمنا کسی که بی نام کامنت می گذارد به نوعی اطلاعات را فیلتر می کند):
مقامات ايرانی دستور داده اند که از روز دوشنبه، 21 ژوئن، مصرف قليان در رستوران ها و ساير مراکز تفريحی اين کشور ممنوع است.
مانند بسياری از کشورهای خاورميانه، قليان يکی از وسايل تفريحی بسيار رايج در ايران است و استفاده از آن قرن ها سابقه دارد و زمانی يکی از وسايل اصلی پذيرايی در خانه ها و محل های عمومی بود.
در سال های اخير، کشيدن "تنباکوی ميوه ای" صحنه ای رايج در بسياری از رستوران ها و چايخانه های تهران و ساير شهرهای ايران بوده است.
با صدور دستور اخير، ماموران انتظامی و بهداشت به منظور جلوگيری از اين تفريح سنتی به فعاليت خواهند پرداخت.
براساس دستور جديد، صاحبان رستوران هايی که مشتريان آنها در حال مصرف قليان مشاهده شوند و کسانی که در اماکن عمومی قليان بکشند با جريمه نقدی و توقيف قليان مواجه خواهند شد.
به طور آزمايشی، به صاحبان اماکن عمومی اجازه داده شده است برای مدتی محدود اتاق های خاصی را منحصرا برای استفاده مردان از قليان اختصاص دهند.
فساد اجتماعی
علت صدور دستور منع استعمال قليان رسما مقابله با خطرات بهداشتی آن اعلام شده است.
با اينهمه، در حاليکه استفاده از اين وسيله سنتی و نسبتا کم آزار تفريحی ممنوع می شود، سيگار کشيدن در اماکن عمومی با ممنوعيتی مواجه نيست در حاليکه معمولا استفاده از سيگار از نظر بهداشتی زيانبار تر از قليان دانسته می شود.
به دليل اينکه هنگام کشيدن قليان، دود تنباکو از مسير لوله ای طولانی و پس از عبور از آب به دهان می رسد، مواد زيان آور دود تنباکو تا حدودی کاهش می يابد.
صدور دستور منع مصرف قليان با آمادگی مقامات برای آنچه که محافظه کاران مبارزه با "فساد اجتماعی" می نامند همزمان شده است.
منظور آنان از فساد اجتماعی اعمالی مانند بدحجابی، صرف مشروبات الکلی در ميهمانی ها و معاشرت زنان و مردان مجرد با يکديگر است.
بنابراين، احتمالا بسياری از مردم ايران ممنوعيت مصرف قليان را بخشی از همين اقدامات می دانند به ويژه اينکه دختران و پسران نيز اخيرا به معاشرت با يکديگر در اماکن عمومی و هنگام کشيدن قليان تمايل يافته اند.
موفقيت مبارزه با تفريحی رايج در کشوری پهناور معلوم نيست اما فروشندگان قليان گفته اند که ميزان فروش آنان کاهش يافته است هرچند فروش اين وسيله و مصرف آن در خانه ها، يعنی محل اصلی تفريح اکثر مردم در سال های اخير، منع نشده است.
در نتيجه، احتمالا سنت قليان کشی پشت درهای بسته خانه ها همچنان ادامه خواهد داشت.
نمی‌‌دونم با وجودی که ربطی نداره، چرا یاد این قضیه افتادم که: «الیوم،استعمال تنباکو به ایّ نحوه حرام است و ...»
چرا سياست ؟ چرا نه !!!!
وقتي کتابهاي دوران دبيرستان که شخصيت ادمها تو همان سن رشد پيدا ميکند را ميبينيم تماما تکرار شده "دين از سياست جدا نيست " .اما وقتي واقعيتها را نگاه ميکنيم ميبينيم که سياست يک بازي کثيف است که از دين که يک امر کاملا مقدسه فرسنگها فاصله داره.تنها کسي که در طي قرنها ثابت کرد دين از سياست جدا نيست حضرت علي بود. علي که از 5 سال حکومتش 3 سال فقط در حال جنگ با امثال طلحه و زبيروخوارج بود!!! علي حاضر شد بجنگد اما شمع بيت المال را براي طلحه و زبير روشن نگذارد.علي حاضر شد بجنگد اما به خوارج باج ندهدو در آخر هم شهيد راه عدالت شد. حال در سال امام علي کدام علي است که جلوي نشخوار طلحه ها و زبيرها را که تعدادشان هم کم نيست بگيردوبا آنها بجنگدحتي اگر به قيمت از دست دادن جانش باشد کدام علي است که شمع بيت المال را براي امثال طلحه و زبير خاموش کند.کدام علي است که جلوي خوارج بياستد تا شهيدش کنندکدام علي است که شبها بصورت ناشناس براي فقيران غذا بياورد.کدام علي است که حکومت پيش چشم او از آب دهان شتر کم ارزشتر باشد؟ آيا علي "به خاطر مصلحت نظام" با خوارج و طلحه و زبير مسامحه کرد؟؟!! حرف خيلي زياد است و درد دل زيادتر.
اما من شخصا ترجيح ميدهم از سياست حرفي نزنم چون ميترسم همان يکذره اعتقادي هم به دين که برايم باقي ماده از دست بدهم.سياست بازي کثيفي است که سياستمداران عصر ما نشان دادند هيچ ارتباطي با دين ندارد.
البته شما تصور نکنید من تمام آن مطلب را تایپ کرده ام. تنها یک copy و paste ساده بود. این کاری است که عزیز رشیدی من را همیشه دست می انداخت و کی گفت شما با office همان کاری را می کنید که ما برای آن بایستی 10 تا زبان برنامه نویسی یاد بگیریم. منظورش کسب درآمد بود.
وقتی کامنت قبلی را گذاشتم دیدم که خودم هم مثل این است که بی نام می نویسم چون ما چندین فرشاد داشتیم و البته هنوز داریم.
ما شاید بخواهیم دست از سر سیاست برداریم ولی سیاست دست از سر ما برنمی دارد. مخصوصا نوع دینی اش.
ارسال یک نظر