سلام
درست یک سال پس از زلزله در بم، قهر زمين بخش هایی از از دوازده کشور را فرا گرفت این یک تصادف است ویا؟
نمیدانم چرا در ایران این موضوع بسیار کمرنگ منعکس شد؟
مگر بنی آدم اعضای یکديگر نیستند پس چرا انتظار داشتیم که در بم ها دیگران بیایند اما خود در این درد چندان بی قرار نشدیم، نمیدانم در آنسوی دنیا انعکاس حادثه چون بوده است؟
درست یک سال پس از زلزله در بم، قهر زمين بخش هایی از از دوازده کشور را فرا گرفت این یک تصادف است ویا؟
نمیدانم چرا در ایران این موضوع بسیار کمرنگ منعکس شد؟
مگر بنی آدم اعضای یکديگر نیستند پس چرا انتظار داشتیم که در بم ها دیگران بیایند اما خود در این درد چندان بی قرار نشدیم، نمیدانم در آنسوی دنیا انعکاس حادثه چون بوده است؟
سال نو نیز برهمه نو و جدید باد
یک توضیح: بابت یادداشت قبلی، پوزش میخواهم، چند روزی در دیار استاد حسنی بودم و دستم از همه چیز از جمله اینتر نت کوتاه، پس از بازگشت نوشته های دوستان را دیدم که با توجه به گذشت زمان دیگر هر توضیحی بنظر بیات می آمد
یک توضیح: بابت یادداشت قبلی، پوزش میخواهم، چند روزی در دیار استاد حسنی بودم و دستم از همه چیز از جمله اینتر نت کوتاه، پس از بازگشت نوشته های دوستان را دیدم که با توجه به گذشت زمان دیگر هر توضیحی بنظر بیات می آمد
پایدار باشید.
۴ نظر:
حادثه دردناکی بود. اینجا رسانه ها شدیدا از بوش به خاطر کمک کم اولیه اش انتقاد کردند و بحث زلزله موضوع داغ رسانه ها است. به همين دليل کمک آمريکا از ۱۵ به ۳۵۰ ميليون دلار افزايش يافت. بگذريم از انگيزه واقعي سياست مداران. به هر حال افکار عمومي تاثير گذار است.
when we had a earthquake in Bam most of countries promised us to send aids,but they were just playing with numbers not more.So how do you expect that we send more that $560000.
when we had a earthquake in Bam most of countries promised us to send aids,but they were just playing with numbers not more.So how do you expect that we send more that $560000.
از مسايل حاشيهای که بگذریم همدلی و توجه دولت رسانهها موسسات خیریه و مردم اینجا (آمریکا) به زلزله اخیر تحسین برانگیز است. معمولا آمریکاییها به مسایل بقیه جهان چندان توجهی نمیکنند اما در این مورد تقریبا عمده اخبار تلویزیون به این موضوع اختصاص دارد. من را یاد شور و شوق (به انتخاب این لغت سخت نگیرید) اوایل انقلاب و زمان جنگ میاندازد. ساختار مالیاتی هم مشوق بسیاری از این کمکها است. افراد و موسسات میتوانند هر مبلغ هدیه شده به موسسات خیریه را از درامد سالیانه کم کنند و بابت آن مالیات ندهند. برای مثال کمپانی داروسازی فایزر ۳۵ میلیون دلار دارو به این حادثه کمک کرده است. قیمت تمام شده داروهای اهدایی برای فایزر بسیار کمتر از این مبلغ هست اما بدین ترتیب فایزر میتواند از پرداخت مالیات برای ۳۵ میلیون دلار از درامدش خودداری کند. وجهه عمومی هم برای کمپانیها خیلی مهم است. با این کار برای آنها تبلیغ هم میشود. البته دولت هم این فعالیتها را تشویق میکند. منطق این کار برایشان آن است که مردم بهتر میدانند چگونه مالیاتشان را در کارهای عمومی خرج کنند. بجای اینکه دولت همه مالیات را بگیرد و بعد در مورد خرج کردنش در موسسات خیریه تصمیم بگیرد بهتر است این کار را به مردم واگذار نمود. البته اشتباه نشود مالیاتی هم که دولت میگیرد کم نیست.
به طور دقیقتر موسسه دریافت کننده کمک برای معافیت مالیاتی باید غیرانتفاعی (nonprofit) باشد و میتواند در هر زمینهای فعالیت کند.
ارسال یک نظر