هفته آخر شهریور و اوائل مهر ماه در دانشگاه صنعتی منو یاد ثبت نام میندازه، ثبت نام برای ترم جدید. اگه اشتباه نکنم تا ترم چهارم ثبت نام ما کارتی بود و جهت گرفتن پانچ کارت هر درس میبایست در صف بایستیم وبعضی اوقات تو صف یک کارت که بودیم کارتهای درسهای دیگه رو از دست میدادیم وبعضی توزیع کنندگان کارت پارتی بازی میکردند و... بعدا که ثبت نام از طریق ترمینال انجام میشد کارفوق العاده راحتتر شد و در عرض کمتر از 5 دقیقه میتوانستیم کل واحدهای درخواستی رو بگیریم و سیستم همان لحظه کلیه چکهای لازم را انجام میداد و خیالت راحت بود. این سیستم ثبت نام جدید ماحصل زحمت استاد آصفی بود مردی که خیلی چیزها از او آموختم و امیدوارم هر کجا هست خدا نگهدارش باشد.(گرچه همان سیستم ثبت نام با استفاده از کارتخوان که روی کامپیوتر یونیوک اجرا میشد نیز توسط آقای آصفی تهیه شده بود و در زمان خودش بینظیر بوده و اگر اشتباه نکنم جزو اولین سیستمهای ثبت نام کامپیوتری دانشگاه در ایران بوده است).از آقای آصفی میگفتم یک استاد برنامه نویسی بالفطره و فوق العاده سختگیر در برنامه هایی که مینوشتیم اگر فقط یک بایت حافظه به هدر میدادیم و یا یک دستوراضافه داشتیم با وجودی که برنامه بدرستی کار میکرد نمره کم میکرد .بیاد دارم درس سیستمهای تجاری(زبان کوبول) با او داشتم او معمولا نمره میان ترم را در نظر نمیگرفت!(یعنی راستش اصلا برگه های میان ترم را تصحیح نمیکرد) و هر نمره ای که پایان ترم میگرفتیم منظور میکرد برای امتحان پایان ترم یک برنامه غول (به قول امروزی ها خفن) داده بود بنویسیم با سه ساعت وقت ، حدود 20 دقیقه مانده به پایان وقت یک راهنمایی کرد و گفت که باید یک لوپ بزرگ داشته باشید و کل برنامه داخل این لوپ اجرا شود اما من که تقریبا برنامه را نوشته بودم به او گفتم که من این کار را نکردم و به همین خاطر مجبور شدم4 بار یک فایل را باز کنم و ببندم و دیگر فرصتی نبود تا برنامه را اصلاح کنم یادم هست به من گفت برنامه ات درست کار میکند اما تو فردا که فارغ التحصیل شدی و بعنوان یک مهندس کامپیوتر میخواهی کار برنامه نویسی انجام دهی زشت است که اینچنین برنامه بنویسی و برای اینکار 3 نمره از تو کم میکنم و به قولش هم عمل کرد و من درس سیستمهای تجاری را با 17 پاس کردم!و من امروزه با وجود رشد حیرت انگیز کامپیوتر ها و وجود حافظه های گیگا بایتی و سرعتهای چندین گیگا هرتزی هنوز در برنامه هایی که مینویسم سعی میکنم از منابع سیستم استفاده بهینه بکنم و همچنین برنامه های زشت ننویسم
وبلاگ ِ چند نفر از ورودیهای سال ۶۹ دانشکدهی برق و کامپیوتر دانشگاه صنعتی اصفهان
۱۳۸۳/۰۶/۲۶
یاد استاد
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
۳ نظر:
آقاي آصفي سواي از روش نمره دادن عجيب و غريبش که فقط مخصوص خودش هم بود واقعا استاد باسوادي بود .
يک چيز عجيب اينکه من يادمه تقريبا از سال 71 که ثبت نام کامپيوتري شد و ما از دست اين کارتها راحت شديم ثبت نام خيلي راحت شد اما تو دانشگاه امير کبير با اين همه اسم و رسمش وقتي من سال 79 اومدم ثبت نام هنوز دستي بود با تمام مشکلات ورق بازيهاش تاترم پيش هم همينطور بود تازه اين ترم ثبت نام از طريق وب انجام ميشه مرکز محاسباتش هم از نظر تجهيزات سخت افزاري و هم از نظر پرسنل کارآزموده از 10 سال پيش صنعتي اصفهان ضعيفتر است !!!
بله خانم اسماعیلی یکی از اشنایان من که ورودی 58 دانشگاه صنعتی اصفهان بوده میگفت که همان سالهای 58-59 نرم افزار سیستم ثبت نام کامپیوتری تحت یونیواک (با استفاده از کارتخوان) توسط آقای آصفی نوشته شد و مورد استفاده قرار گرفت و فکر نمیکنم در آن زمان دانشگاهی در ایران از کامپیوتربرای این منظور استفاده میکرده!!.آقای آصفی اگر چه در زمینه نرم افزار دانش قدیمی داشت (همانطور که میدانید در زمینه کامپیوتر باید هر سال دانشت را به روز کنی) اما انصافا مفاهیم پایه ای رادر برنامه نویسی و خصوصا بانکهای اطلاعاتی خوب میدانست و آموزش میداد .
از آقا رضا که متاسفانه من فامیلش را نمیدانم تشکر میکنم در مورد عکس یک دونه در یاهو گروپ گذاشته ام اما اینجا هم چشم در اولین فرصت این کاررو میکنم.در مورد معمای تراوز میشه از دو کفه ای استفاده کرد مشروط بر اینکه وزنه های ۱/۰ گرمی داشته باشید.
منو اقای اصفی
درس برنامه نویسی پیشرفته...امتحان پایان ترم . برگه های امتحانی را تصحیح کرده بودند و اعلام کردند دو روز دیگر فرصت دارین برنامه های پی.ال.وان. را تحویل دهید
اما من هیچکدوم از برنامه ها(در طول ترم) را ننوشته بودم(البته این کار همیشگیم بود یادم نمیاد هیچ برنامه ای را به جواب رسونده باشم(. بنابراین رفتم سراغ دوستان :آقای تاجگردون،میری،...و آقای یونس مروی. از تمام برنامه های طول ترم یک کپی تهیه کردم . رفتم مرکز محاسبات و... البته خیلی زحمت کشیدم تا اینها را به پرینت برسونم!!!(البته هیچکدام به اجرا نرسیدند)...پرینتها را برداشتم رفتم اتاق آقای آصفی. کپی هارا گرفت گفت هیچکدوم از اینها به جواب نرسیدند!!! بنابراین میندازمت. گفتم مطمئنم امتحانم خوب شده. به لیست نگاهی کرد گفت مثل اینکه درست میگی. گفتم حالا چکار کنم. یک نگاهی با ریشخند کرد گفت برو همون نمره امتحانت:16
ارسال یک نظر